جنون و هزیان در پیام 13 آبان رجوی

اطلاعیه 13 آبان پدر خوانده فرقه مافیایی رجوی (مسعود رجوی) مملو از حرفهای جنون آمیز و هزیان هست ؛ رجوی در این پیام طبق معمول سعی کرده وقایع داخل ایران را به نام خود ثبت کند این شگرد شکست خورده ای هست که رجوی 30 سال هست ان را دنبال میکند ؛ رجوی در یک هزیان گویی آشکار تظاهرات 13 آبان را کار نیروها و هسته های انقلاب دمکراتیک قلمداد می کند ولی ایشان نمی فرمایند که این نیروها و هسته های دمکراتیک ایشان با کدام پرچم ؛ با کدام نشان؛ با کدام شعار در صحنه بودند؟ البته بر خلاف اطلاعیه های قبلی رجوی اینبار از ورود ارتش ازادیبخش و رژه در میدان آزادی حرفی نمی رند! اما هر سیاستمدار یا هر ناظر به صحنه سیاسی ایران به خوبی میداند و می بیند که هر اعتراض یا هر اتفاقی که در داخل ایران می افتد با خواسته مشخص هست و یکبار هم نشده که در اینگونه حرکات اسمی از فرقه رجوی به میان آمده باشد و همین نشان دهنده این است که رجوی در خیالات خود سیر میکند و در یک هزیان گویی بلاهت بار سعی می کند همه وقایع داخل ایران را به نام نا مبارک خود ضرب و ثبت کند. رجوی در این اطلاعیه 13 ابان را روز گروگان گیری و جفتک اندازی در برابر استکبار جهانی یاد میکند در صورتیکه به اطلاعیه ها و نشریات خودش در همان سال 58 نگاه کند نعره های ضد امپریالیستی خودش را بیاد خواهد آورد که چطوردر این گروگان گیری شعار؛ شور ضد امپریالیستی خلق قهرمان ایران خروشان تر باد سر می داد! حال چرا رجوی به این نعره های ضد امپریالیستی آن زمان خود اشاره نمی کند بحثی هست که باید جدا گانه به آن پرداخت ولی همین قدر باید گفت که همه اینها جزء عوام فریبی و شارلاتان بازی چیز دیگری نبوده و رجوی و همپالگی هایش مال این حرفها نبوده و نیستند. پدر خوانده فرقه در این اطلاعیه بغض و کینه جنون آمیز خود در رابطه با خانواده ها را به نمایش می گذارد و آنها را مزدوران رژیم در پوش خانواده ها قلمداد میکند در حالی که کسانی که به درب اشرف برای ملاقات با فرزندانشان مراجعه کرده بودند تمامآ خانواده های اسیران فرقه بودند و پدر مادران سالخورده ای که سالیان سال در حسرت و فراق دیدار عزیزانشان؛ ولی اینطور از جانب سران فرقه مورد هجوم واقع می شوند ؛ از پدر خوانده فرقه باید پرسید آیا این حرفها در رابطه با خانواده های همان رزمندگانی که دم از انها میزنی عقلانی است؟ ایا این پدران و مادران سالخورده که عمری است در فراق دیدار فرزندانشان چشم گریان هستند و با به جان خریدن صدها خطر خود را به درب اسارتگاه اشرف می رسانند و به عیان در جلوپلیس عراقی و امریکایی قرار می گیرند می توانند ماموران رژیم باشند؟! پدر خوانده فرقه (مسعود رجوی) سپس به وضعیت عراق می پردازد و شکم خود را برای باز گشت پس مانده های حزب بعث صابون می زند ودل خوش کنکی به ادغام 2 حزب عراقی اشاره میکند و منتطر هست تا با ادغام این حزبها صحنه سیاسی عراق بچرخد تا ایشان بتواند با تکیه به انها ماندگاری خود در عراق را تضمین شده ببیند! خیالی که هیچ وقت به واقیعیت نخواهد پیوست چون فاز برگشت به زمان صدام در عراق سوخته و حتی این احزاب که سهل است دهها حزب این مدلی در هم ادغام شوند نخواهند توانست وضعیت فرقه رجوی را به زمان صدام بر گردانند. رجوی در این پیام به 2 راه حل اشاره میکند ؛کسانی که با روشهای فرقه گرایانه و مافیایی رجوی اشنا نباشند فکر خواهند کرد رجوی یک راه حلی برای پایان حضورش در عراق را داده و یاراه حلهایی که رجوی برای خروج از عراق میدهد قابل دسترسی و شدنی هست ؛ در راه اول رجوی مدعی شده که دولت عراق ترتیب انتقال انها به امریکا یا کشورهای اروپایی را بدهد و200 ملیون دلار هم بابت اموالشان به رجوی بپردازد!!که بنا به گفته ایشان این اموال همه از رست رنج خود مجاهدین می باشد. رجوی با این پیشنهاد با زرنگی سعی کرده توپ را به زمین دولت عراق به اندازد وانتقال اعضاء به آمریکا را مطرح می کند وی به خوبی می داند که اینکار شدنی نیست چون اگر قرار بود افراد این فرقه را آمریکا بپذیرد نیروهای امریکایی قبل از تحویل دادن کنترل پادگان اشرف اقدام به خارج کردن افراد موجود می کرد پس رجوی به این مسئله خوب اگاه است که از آمریکا رفتن خبری نیست که این پیشنهاد را به وسط می کشد؛ و کشورهای اروپایی هم حاضر نیستند که یک فرقه خطر ناک را در کادر یک تشکیلات بپذیرند و اگر هم بخواهند ریل پناهندگی را بروند باید به صورت تک به تک و بر اساس مصاحبه و معیار هایی که کشور های پناهنده پذیر دارند این عمل صورت گیرد که خود راهی است چند ساله و رجوی از این هم اگاه هست در نتیجه با پیش کشیدن این موضوع راه را برای راه دوم هموار میکند و گرنه در همه اطلاعیه هاش می گفت کوهها بجنبد اشرف از جایش تکان نخواهد خورد! پس چطور شده به یکباره متقاضی بلیط رفتن به آمریکا واروپا شده با 200 ملیون دلار نا قابل!!! حال بهتر است دولت عراق با تشکیل یک کمیته حسابرسی به اموال و منبع در آمد رجوی در عراق و در زمان صدام شغل شریف ایشان در عراق را بررسی کنند تا مشخص شود که دارایی های رجوی به کی تعلق دارد آنگاه مشخص خواهد شد پولهایی که ازطرف صدام به رجوی پرداخت می شد متعلق به چه کسی هست. رجوی در قسمتی از پیام اش به صورت جنون امیز راه دوم را بیان کرده و گفته: بار دیگر یادآوری می کنم که ما با احترام به حاکمیت عراق و حاکمیت همه کشورهایی که اعضا و پشتیبانان و هواداران مجاهدین و مقاومت ایران در آنجا به سر می برند، تا آخرین نفس خود بر حقوق قانونی خود ایستاده ایم. قیمت آن را پرداخته ایم و باز هم هر چه سخت و سنگین باشد می پردازیم. این پیام اصلی رجویست که پیشا پیش بر طبل فاجعه انسانی میکوبد و به دنبال آن هست ؛ رجوی بهتر از هر کسی میداند که راه برون رفت از عراق همانا باز کردن درب اسارتگاه اشرف است و لی در ترس از پاسخگویی حاضر هست بدنه گرفتار در عراق را به کشتن بدهد و به شکست خود اعتراف نکند و رجوی بیشتر به دنبال فاجعه افرینی هست تا راه حل دیگر. اما خنده دار تر از همه اینکه رجوی در اول پیام یادش میرود که چه گقته ؛ یادش میرود که سر گرم گسیل هسته های انقلاب دمکراتیک برای سرنگونی بوده و از موضع قدرت اماده نشستن بر روی تخت رهبری! اما یکباره در اوج عجز و ناتوانی درخواستایی را مطرح می کند از جمله: به رسمیت شناختن یک موقعیت حقوقی خاص و موقت برای اشرف است تا از اساس میدانی برای فشارها و دخالتها وجنایتهای دیکتاتوری سیاه حاکم برایران باز نباشد.
بنابراین در پی درخواست غیرقانونی و جنایتکارانة لاریجانی، تا انتقال مجاهدان اشرف به کشورهای عضو اتحادیه اروپا یا ایالات متحدة آمریکا که مجاهدان اشرف را محصور و بلادفاع گذاشته است؛
اولاً- اذعان ملل متحد به ممنوعیت هرگونه جابه جایی اجباری ساکنان اشرف در داخل عراق به عنوان افراد حفاظت شده، بسیار ضروریست.
ثانیاً-حداقل انتظار از نیروهای آمریکایی این است که عدم حمله و خشونت و جابه جایی ساکنان اشرف را در داخل عراق تا پایان سال2011 میلادی تضمین کنند.
ثالثاً- دولت عراق باید التزام خود را به حقوق ساکنان اشرف طبق قطعنامه 24آوریل2009 پارلمان اروپا تا زمان انتقال به ایالات متحده یاکشورهای عضو اتحادیه اروپا اعلام کند. نتیجه اینکه رجوی به خوبی پی برده که در مرحله تعیین تکلیف نهایی هست ولی حاضر نیست با راه منطقی به فروپاشی تن بدهد و سعی میکند با پیش کشیدن راه حلهای غیر منطقی و نشدنی اولآ زمان بخرد و در صورتیکه به خاطر تصمیمات دولت عراق مبنی بر اخراج و یا جابجایی ساکنان اردوگاه اشرف این زمان را به دست نیاورد با بوجود اوردن فاجعه انسانی به فروپاشی تن دهد و خود را در پشت خونهایی که به زمین ریخته خواهد شد پنهان کند؛ لذا از دولت محترم عراق تقاضا میکنم در حل مسئله اردوگاه عراق جدید (اشرف) نهایت هوشیاری را داشته باشد و در دامی که رجوی پهن کرده نه افتند و از همه سازمانهای حقوق بشری و بین المللی هم تقاضا دارم به هر شکل ممکن برای رهایی افراد اسیر در اردوگاه عراق جدید هر چه در توان دارند بکار بگیرند تا جلو بوجود امدن یک فاجعه انسانی از طرف سران فرقه رجوی گرفته شود. محمد رزاقی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا