گفتگوی بنیاد خانواده سحر با شهاب حسینی (احمد توکلی مقدم)

موضوع فرار شهاب حسینی از پادگان اشرف که مدتی قبل خبر آنرا منعکس کردیم را حتما به خاطر دارید. اسم اصلی وی احمد توکلی مقدم است و او به مدت 25 سال بطور تمام و کمال با سازمان مجاهدین خلق همراه بوده است. رده او "معاون قدیم" است. وی بخاطر ترسی که سازمان طی سالیان در وجود او کاشته بود خودش را بعد از فرار به نیروهای عراقی شهاب معرفی کرد. البته وی 15 روز بعد از اقامت در هتل در بغداد و با کسب اطمینان از اینکه آنچه که سازمان گفته است سراسر دروغ بوده و در بیرون از پادگان اشرف خطری متوجه او نیست اسم حقیقی خود را گفت. احمد توکلی مقدم در بخشی از گفتگوی خود با بنیاد خانواده سحر در خصوص فرارش از اسارتگاه فرقه ای اشرف چنین می گوید: با حضورخانواده ها در مقابل درب قرارگاه اشرف بیاد خانواده خودم افتادم و با شنیدن موزیک هایی که پخش می کردند به دوران جوانی درخیابان های تهران بازگشتم ولی نسبت به خروج از اشرف به شدت نگران بودم زیرا تبلیغات سازمان آنقدر طی این سالها زیاد بود که احساس می کردم خارج ازاشرف چیزی به غیر از فلاکت و نهایتا مرگ درانتظارم نیست. حضورخانواده ها برایم تسکین بخش بود و به من قوت قلب میداد. ازطرفی سازمان تحت عنوان ملاحظات امنیتی تردد یک نفره در سطح قرارگاه را ممنوع کرده و برای هرکس در رفت و آمدها یک نفر همراه انتخاب نموده بود. درواقع برای همه مراقب گذاشته بودند. از طرفی بعد از فرار ایمان یگانه و علمدارشایگان کنترل نفرات بسیار شدید شد. اگر کسی بیش از دو دقیقه در دستشوئی می ماند فورا به سراغش می رفتند. من مسئول ژنراتور قسمت پشتیبانی بودم. یک نفر همراه و مراقب بطور دائم داشتم. یک روز هوا خیلی گرم بود. نفردوم که قرار بود ما مراقب یکدیگر باشیم دراز کشیده بود. ازیک لحظه خواب او استفاده کردم و از اتاق بیرون آمدم ودرب اتاق کار را از پشت بستم تا نتواند به دنبال من بیاید. من مطمئن بودم که اگر داد بزند یا به در بکوبد کسی متوجه نمی شود زیرا محل استقرار ژنراتور خیلی دور و پر سر و صدا بود. سپس با طی مسافتی حدود سه ساعت بحالت نیمه خیز خودم را به نیروهای عراقی رسانده و به نام شهاب حسینی معرفی کردم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا