روز دوشنبه 12 مهر 1389 (4 اکتبر 2010) تعدادی از عشایر عراقی از استان صلاح الدین عراق از جمله دکتر نافع و همچنین خانم ام علی برای همدردی با خانواده های متحصن در برابر پادگان فرقه ای اشرف به جمع آنان پیوستند و ساعاتی را با آنان سپری نمودند. در این اجتماع تعدادی از خبرنگاران عراقی نیز حضور داشتند که اخبار این دیدار را منعکس کردند.
روز دوشنبه 12 مهر 1389 (4 اکتبر 2010) تعدادی از عشایر عراقی از استان صلاح الدین عراق از جمله دکتر نافع و همچنین خانم ام علی برای همدردی با خانواده های متحصن در برابر پادگان فرقه ای اشرف به جمع آنان پیوستند و ساعاتی را با آنان سپری نمودند. در این اجتماع تعدادی از خبرنگاران عراقی نیز حضور داشتند که اخبار این دیدار را منعکس کردند.
خانم عبداللهی از جانب خانواده های متحصن به بازدید کنندگان گفت: "ما نه ماه است که در بدترین شرایط در اینجا متحصن هستیم و تنها خواسته ما دیدار با عزیزانمان می باشد که بعضا بیش از دو دهه است که در پادگان اشرف گرفتار هستند. فرقه رجوی از برآورده کردن این خواسته کوچک ما امتناع می وزرد چرا که ذات فرقه با اساس خانواده در تضاد و تعارض است".
نمایندگان عشایر که از خانواده ها دیدار می کردند گفتند که اصلا نمی دانستند که این مدت طولانی خانواده ها در مقابل اشرف متحصن هستند و چنین خواسته ساده و در عین حال برحقی دارند که برآورده نمی شود. آنان گفتند که حتما این موضوع را از طریق مراجع عراقی و رسانه ها دنبال خواهند کرد. برخی از آنان در هنگام صحبت های خانم عبداللهی گریستند. در این دیدار تعدادی از افرادی که طی ماههای اخیر از فرقه رجوی جدا شده اند نیز حضور داشته و نسبت به وضعیت درونی فرقه روشنگری نمودند که تعجب بی اندازه حاضران را بر انگیخت.
برچسب ها
دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
در حاشیه جلسه اخیر انجمن نجات گیلان پیام تصویری جلیل اکبری به برادر اسیرش ولیرضا اکبری
دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
زمانی که تشکیلات رجوی در عراق مستقر بود خانم حبیبی چندین بار با تمام مشکلاتی که داشت به عراق سفر کرد و در کنار پادگان اشرف فعالیت و تلاش زیادی داشت تا با فرزندش دیداری داشته باشد ولی متاسفانه سران رجوی به فرزندش پروانه اجازه ملاقات ندادند. ناگفته نماند بعد از جنگ و دورانی که […]
عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
گاهی یک تصویر، رساتر از هزاران گزارش و افشاگرانهتر از دهها بیانیه، حقیقتی تلخ را فریاد میزند. عکسی که بر دیوار خانهای ساده نصب شده و همان عکس که در آغوش پدری سالخورده آرام گرفته است، روایت سالهای طولانی چشمانتظاری، فراق و رنج خانوادههایی است که قربانی سیاستهای ضدانسانی سازمان تروریستی مجاهدین به سرکردگی مسعود […]
پیام تصویری جلیل اکبری به برادر اسیرش ولیرضا اکبری
در جلسه انجمن نجات گیلان بتاریخ ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۴ خانواده ولیرضا اکبری به اتفاق شماری دیگر از خانواده های دردمند و چشم براه گیلک حضور فعال داشتند و در خاتمه جلسه برای برادر اسیرشان پیام تصویری ضبط کردند و به ایشان توصیه کردند که برای رسیدن به خانواده و یک زندگی مستقل بی دغدغه […]
