گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت سوم
صراحتا از سوی مریم و سایر اعضای بالای سازمان مطرح می شد که اینها حق مسلم رهبری است. یعنی از یک زاویه کاملا متفاوت به این وضعیت نگاه می کردند. زاویه ای که اتفاقا نتیجه گیری آن بر اثبات و ضرورت این وضعیت و حتی بیشتر از آن بنا می شد. نهایت این نگاه به زبان ساده این بود که حق رهبری بیشتر از این است. برای باز کردن این تناقضات باید به عقب برگردیم و کمی در ریشه های انقلاب ایدئولوژیک که نهال آن در سال ۱۳۶۴ کاشته شد، تعمق کنیم.
پاسخ محمد حسین سبحانی به تهدیدات خشونت طلبانه مسعود رجوی در نوار صوتی ۱۱ آبان
رجوی با ایجاد رعب و وحشت و وصیت کردن قتل اعضای جداشده این پیام را به شنوندگان این پیام صوتی، یعنی قربانیان لیبرتی، منتقل می کند اگر به فکر جدا شدن از سازمان افتاده اید مواظب باشید سازمان و من با آنها چگونه رفتار خواهم کرد. البته این شگرد همیشگی رجوی در سرفصل های مشابه بوده است من تردید ندارم بارها این پیام صوتی را رجوی تمرین کرده که چگونه بگوید، چگونه فریاد بکشد، کجا نعره بزند تا رنج این قربانیان در لیبرتی ادامه پیدا کند و برای این هم واقعا بها می پردازد و خود را عریان می کند.
اسامی تعدادی دیگر از ۲۳۳ نفر انتقالی به تیرانا
مجتبی علیقلی تامار بزرگان فرد سعید عبدلله زاده منصوره رضایی بهروز فلاحی بیژن بهزاد احمد سجادیان رضا جدیدیان روزبه عطایی حسن مکویی احسان تارلانی سیما باقرزاده
ابراز تاسف رضا رجب زاده از فوت آقای صمد نظری
با شنیدن خبردرگذشت دوست عزیزم آقای صمد نظری بغایت متاسف و متاثرشدم واصلا نمی خواستم باورکنم که این یار و یاور خانواده های اعضای گرفتار در تشکیلات سیاه رجوی از میان ما رفته است چونکه 24 ساعت قبلتر من دردفتر انجمن نجات مازندران درکنارش درجمع خانواده های چشم انتظار مازندران نشسته بودم و داشتم از اوضاع و احوال اسیران لیبرتی برایشان روشنگری میکردم.
صمد نظری: از خدای خود خواستم که تنم ذرهای از خاک وطن شود
آقای نظری چهره زحمت کش و استوار صحنه های درد و رنج اسارت و گرفتاری در دورانی از حیات فرقه تروریستی مجاهدین می باشد که با عنایت الهی توانست در سال72 از فرقه جدا و با گذراندن شرایطی سخت به ایران بازگردد. صمد متولد 1338می باشد و از بدو ورود به انجمن نجات شاخه مازندران با تلاش خستگی ناپذیر کوشید تا با جلسات و مصاحبه ها چهره زشت و کریه رهبران فرقه را برملا سازد و بتواند به قوه الهی وسیله ای باشد برای آگاهی افراد گرفتار در فرقه و راه خروج یا فرار آنها از مناسبات تشکیلاتی قرارگاه اشرف و لیبرتی در عراق و آگاهی رساندن به خانواده های آنها.
صمد جان بدرود… ولیکن آسوده بخواب
شادی روح وعلو درجات این یار بزرگوارهمه خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی را مسئلت میکنم واطمینان خاطردارم که درچشم اندازی نه چندان دور زحمات بی شائبه و بی چشم داشت همیشگی او برای رهایی اسیران گرفتار در قلعه الموت رجوی و بازگشت به دنیای آزاد و کانون گرم و پرمهرخانواده با اضمحلال نهایی فرقه بدنام رجوی محقق خواهد شد و آنگاه خواهیم دید که آقا صمد درجشن بزرگ پیروزی حی و حاضر و زنده خواهد شد وبه همگان لبخند تسلیم و رضا خواهد داشت.
دوست عزیزم، چرا اینقدر زود؟
چرا اینقدر زود، چه با شتاب مثل سایر کارها و فعالیت هایت؟؟؟ و چه بی صبرانه ما را ترک کردی و این دیار را وداع گفتی؟؟؟؟ راستی صمد جان: مهربانی و گشاده رویی، چهره متبسم و شوخ طبعی، و حرارت و تلاش هایت را در کجای این دل غمزده ام پنهان کنم.؟؟؟؟
قمپز در کردنها و خالی بندیهای بی سابقۀ رجوی
همچنین این تهدید مسخره و از سر پیسی و بیچارگی و ورشکستگی علیه جان ما جدا شدگان سازمان مجاهدین و شورا اعتراف آشکار به شکست نهایی فرقۀ رجوی و ارتش موهومش و اعلام رسمی این شکست از سوی شخص اول این فرقه یعنی شخص مسعود رجوی به شمار می رود زیرا شخص رجوی دستور قتل ما جدا شدگان را از بیست سال پیش در سال ۷۲ در نشست حوض در بغداد که من خودم در آن نشست بودم صادر کرد و با گوش خودم شنیدم و با چشم خودم دیدم که رجوی وقتی می گفت: اگر شکست خوردیم بروید در خارجه هر کدام از این جدا شدگان را دیدید با دست خفه کنید بعد که کشتید بایستید بالای جسد و فرار نکنید تا پلیس بیاید و بگویید من کشتم می برندتان زندان نترسید زندانهای اروپا هتل پنج ستاره است!!
ملاقات هیئت جداشده از مجاهدین با نماینده پارلمان اروپا
هیئت تاکید کرد که مسئله انتقال این پناهجویان به خارج از عراق باتوجه به نفوذ لابی های مجاهدین، در پارلمان اروپا کمتر مطرح می شود. نمایندگان پارلمان اروپا بجای درخواست نیروهای حفاظتی برا ی کمپ لیبرتی، باید هدفمند در اروپا کشورهای میزبان برای این پناهجویان پیدابکنند و از دولت های متبوع خود بخواهند همانند آلمان، آلبانی و ایتالیا نقش خود را در حل بخشی ازاین معضل ایفاء کنند.
با دیدن دوستان خود خیلی خوشحال شدم
دردیدارامروزکه البته آخرین دیدارنخواهد بود توانستم با دوستان عزیزم آقایان هادی شعبانی ومحمدرضا گلی اسکاردی ازانجمن نجات مازندران دردفترمحل کارم درانجمن نجات گیلان ساعاتی را به گفت وشنود پرداخته ودریک جمع بسیارصمیمی خوش بگذرانیم.باشد که درآینده ای نه چندان دور با اضمحلال کامل فرقه رجوی و زندان لیبرتی بتوانیم یک گردهمایی صمیمانه با تمام دوستان جداشده درایران عزیزمان داشته باشیم وبه ریش و ریشه رجوی خائن شادمانانه بخندیم وگل بگوییم وگل بشنویم.
گفتگوی مهر نامه با سعید شاهسوندی در باره تغییر ایدئولوژی مجاهدین خلق و نقش تقی شهرام
و باز بر اساس اصول شناخته شده، همین که فردی بعد از بحث و گفت وگوی دمکراتیک مبانی عقیدتی (ایدئولوژی)، خطوط راهبردی (استراتژی) و ضوابط سازمانی (اصول تشکیلاتی) را رد کرد، دیگر نمی تواند عضو آن سازمان و حزب شناخته شود. به طریق اولی چنین فردی نمی تواند مواضع مرکزی و مسئول آن سازمان و حزب را اشغال کند. درنتیجه باید مواضع سازمانی اش را ترک کرده و آن را به دست افراد وفادار به ارزش های بنیادی آن سازمان بسپارد. هر ادعایی هم علیه سازمان و حزب داشته باشد بایستی از خارج آن و نه از تریبون های داخلی و با استفاده از اهرم های تشکیلاتی صورت گیرد. تاریخ مبارزات انقلابی، مملو از انشعابات اصولی از این دست است.
کینه و انتقام گیری و حمله مسعود و مریم رجوی نسبت به منتقدین هنوز ادامه دارد
سابقا وهرجا که دست سازمان مجاهدین” فرقه رجوی” می رسید بصورتی که دم موش رجوی گیر نکند. منتقد را حذف فیزیکی می کرد که نمونه هایش در سابقه خیانت و جنایت این فرقه کم افشاء نشده است همچون آزار و اذیت خانم ها مهری موسوی و مینو فتحعلی و سر انجام کشته شدن آنها و اعلام بعنوان شهید شدن در حمله آمریکا یا آقای مهدی افتخاری با اسم مستعار فرمانده فتح الله که سالها مورد آزار و شکنجه سازمان و سرانجام مرگ بود