استمداد خانواده های چشم انتظار گیلک از رئیس جمهور
درصدر درخواست هایمان اینست که بتوانیم از تسهیلاتی برخوردار باشیم که بتوانیم بمنظور کمک به رهایی فرزندانمان از چنگال اهریمنان رجوی به کشور ناامن عراق اعزام شویم و درمقابل کمپ لیبرتی به تحصن بنشینیم تا که به ملاقات حضوری با عزیزانمان نائل آییم و درآن صورت اطمینان خاطر داریم که خواهیم توانست عزیزانمان را ازچنگال رجوی رهانیده وبه آغوش وطن و خانواده بازگردانیم.
جلسه ای با حضور چند تن از جداشدگان در انجمن نجات کرمانشاه
آقایان جهانشاه صید محمدی، علی محمدی (وحید) و شهریار اسماعیلی در تاریخ 19 و 25 آبان در دفتر انجمن استان کرمانشاه حضور بهم رساندند و بعد از تازه کردن دیدار و بحث حول آخرین وضعیت فرقه در غرقاب گرفتاری ها و معضلات رجوی بحث و بررسی خود را پیرامون مقوله اعتصاب غذا و زجر وشکنجه افراد، راه بند جدایی و ریزش ها و کنترل اوضاع در آخرین تابلوی باقی مانده متمرکز کردند.
مجاهدین در سراشیبی سقوط
بعد از سرنگونی صدام، مجاهدین چهره ضد امپریالیستی خود را تغییر دادند و از آن پس دست به سینه اوامر امریکا بوده اند تا در ایران و یا هر کجایی که تشخیص دهد مطامع این کشور را در حد توانشان تأمین کنند. مجاهدین همچنین توسط اسرائیل مسلح شدند و آموزش دیدند و کمک مالی دریافت کردند تا در مواقع لزوم به اربابانشان در جهت برافروختن آتش جنگ ترور بر علیه ایران خدمت کنند.
مجاهدین خلق ناکارآمدتر از همیشه
رهبر خود خوانده سازمان و رئیس جمهور منتخب شورای غیرملی مقاومت که خواستار لغو کامل پروژه ی هسته ای ایران شده بود،با ضربه ی سنگینی روبرو شد: او به کل در دنیا نادیده گرفته شد. همچنین، از آن جایی که فرقه ی وی دیگر در عراق جایی ندارد و همواره آن ها به عنوان مزدوران صدام حسین تلقی شده اند،شرایط سازمان تحت کنترل مریم رجوی در عراق هم بسیار مصیبت باراست.
روایت علی خاتمی از اعتصاب نود روزه در لیبرتی
مسعود رجوی هم بهتر از ما نفراتش را می شناسد تا بتواند برای پوشاندن حقایق استفاده کند و قربانی خودش را بگیرد. این افراد انگشت شمارند و طیف دیگر کسانی هست که فرمانده ی چند نفرند برای این افراد این حقه به کار بسته می شود که” تو اعتصاب را ادامه بده تا افرادت رحم کنند بیایند در اعتصاب”. این دو طیف از افرادی هستن که مجبورند به مرگ تدریجی تن بدند.
شانزدهم آذرماه «روز دانشجو» و حرکتهای ضد دانشجویی فرقه مجاهدین
مسعود رجوی که به ظاهر خود را مدافع دانشجو جلوه می دهد، تنها چند سال قبل از سقوط صدام حسین، یعنی در تابستان ۱۳۷۸، زمانی که مشاهده کرد دانشجویان هیچ اهمیتی به پیامهای پی در پی شبانه او نمی دهند، با خشم و کینه ای شگفت انگیز مدعی شد که این دانشجویان سوسول را باید گرفت و کنار دیوار گذاشت (برای تیرباران).
ملاقات انجمن نجات یزد با خانواده زارع زاده
وقتی که به در پادگان رسیده بودند آنها را معطل کرده بودند و چند ساعتی بدون اینکه کسی را برای دیدار ببرند همانطور گذشته بود. ولی بالاخره او را به اتاقکی راهنمایی کرده بودند بعد هم پسرم باچند تن همراهی وارد اتاق شدند. البته این دیدار چند ساعت بیشتر طول نکشیده و آن افرادی که همراه پسرم آمده بودند دائماً آنجا حضور داشته اند و اجازه نداده بودند که ملاقات آزادانه ای صورت بگیرد.
رجوی: چه می خواستم چه شد!!
بعد با رفتن به عراق و پیمان بستن با دشمن مردم ایران که درگیر جنگ بوده بهترین فرصت می دانستم تا شاید در کنار این همسایه جنگ طلب پایم به تهران برسد ولی هر روز که می گذشت خیانتم به مردم ایران و خوش رقصی برای صدام معدوم بیشتر می شد ولی باز هم از سرنگونی خبری نبود.
از خودسوزی در پاریس تا اعتصاب غذا در لیبرتی
خودکشی در فرقه مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۳ و در جریان دستگیری مریم رجوی در پاریس خود را به شکل خودسوزی نشان داد. اکنون نیز فرقه سیاست واداشتن اعضاء به خودکشی را از طریق اعتصاب غذا دنبال می کند. این فرقه بر اساس آموزه های فرقه ای برخی از ساکنان لیبرتی را وادار کرده که دست به اعتصاب غذا بزنند.
حقه بازی رجوی تا کی؟!
دستگاه تبلیغاتی و دروغ پرداز فرقه هر روز اطلاعیه ای با عنوان هفت گروگان را از فرودگاه به منطقه سبز بغداد انتقال داده و یا این هفت گروگان در خانه های امنی که تحت کنترل پسر آقای مالکی می باشد در اسارت قرار دارند و یا چندین فرد از طرف حکومت ایران از تهران به بغداد آمده تا از گروگانها حرف بشکند و… البته به گفته دستگاه دروغ پرداز رجوی همه این اطلاعات کشکی از درون حکومت ایران به دستش رسیده است البته این ادعا هر مرغ پخته ای را به خنده می اندازد.
مریم قجر و پیامی از سر سوزش و حقد و کین
او خودش را به نفهمی زده و نمی خواهد به یاد بیاورد که تنها چند روز مانده به شروع دور جدید مذاکرت در ژنو، همسر اول و بی غیرتش چگونه به نمایندگی از طرف اسرائیلی ها، مدعی اسناد جدید علیه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران شد، اما غربی ها که بخوبی می دانستند فرقه به خواست ناتانیاهو چنین خیمه شب بازی را راه انداخته، هیچ توجه ای به آنان نکرده و نشان دادند که رجوی ها و فرقه شان در چه انزوایی قرار دارند
حاج عبدالمناف شعبانی یاور همیشگی انجمن نجات به دیار باقی شتافت
بعد از سرنگونی صدام وی جزء پیشتازترین خانواده هایی بود که با به جان خریدن تمام خطرات و مصائب آن روز عراق، برای انجام ملاقات با برادرش محسن به قرارگاه اشرف رفت. هر چند در آنجا از طرف مسئولین سازمان مورد توهین قرار گرفت و نتوانست برادرش را آزاد کند اما این دیدار باعث شد تا وی شناخت بیشتری از مناسبات فرقه رجوی پیدا کند و از همانجا تصمیم گرفت تا به هر قیمت برادرش را از جهنم رجوی آزاد کند.