پیروزی در حلب و روسیاهی برای رجوی ها
رجوی ها بعد از اینکه سرشان در سرنگونی نظام ایران به سنگ خورد و دم شان را روی کول شان گذاشته و فرار را بر قرار ترجیح دادند روی آوردند به سرنگونی همسایگان ایران و آنهم از طریق نیروهای تروریستی حامی امپریالیسم و صهیونیستی که تماماً در خدمت سرویس های اطلاعاتی آمریکا قرار دارند.
تلاش فرقۀ رجوی با شعار جدید «تهاجم سیاسی» برای جلوگیری از فروپاشی
قبلاً با رفتن به عراق وتشکیل ارتش آزادیبخش و وعده سرنگونی در عرض ۶ ماه و از بین بردن افراد معترض خودش که مخالفش بودند ماهیت ضد ملی و ضد آزادی خودش را نشان داده بود. رجوی درزمینۀ حقوق وآزادی های اجتماعی اعضای سازمان نیز کارنامه ای به مراتب سیاه تر، از خود بجا گذاشت. برای تحقق شعار کذایی سرنگونی، سالیان آنها را از بدیهی ترین حقوق خود محروم کرده و دراسارتگاه اشرف به بند کشید.
گروه رجویه به فرار امن دوستان سوری خود راضی شده است!!
علاوه براینکه دررژیم اسد پایبند استقلال وتمامیت ارضی کشور بود، ایران وروسیه هم از سال ها پیش وبطور مکرر اعلام کرده بودند که بعدازبرقراری آرامش درسوریه وامکان برقراری یک انتخابات آزاد وتحت نظارات سازمان های معتبر بین المللی، به نتیجه ی این انتخابات احترام خواهد گذاشت و تنها مردم سوریه را محق به آوردن این یا آن مسئول میدانند وچه موضعی سریع تر ازاین؟؟.
آزادی حلب” و رجوی ها با شعار تاریخی باز می آئیم”!!!
رجوی فکر می کرد می تواند با همین شعارها شکستش را کمرنگ کند مثلاً در عملیات دروغ جاویدان که شکست سنگینی را متحمل شده بود با وجود این که دیگر اساسا هیچ چشم اندازی وجود نداشت در بن بست سیاسی و استراتژی گیر کرده بود رجوی از روی نرفته و شعار” باز هم می آئیم” را سر می داد تا اعضایش بار دیگر به وعده های سرخرمن اش دل خوش کنند.
آزادی حلب نقطه پایان خواب های پنبه دانه فرقه رجوی – قسمت پایانی
شرح حال و گذران زندگی فرقه رجوی هم بعد از خلع سلاح و سرنگونی صدام به این سرایدار سرویس بهداشتی مسیرخوزستان به شیراز می ماند. بهرحال باید میگفت من هستم.
حضور دو تن از جداشدگان در دفتر انجمن کرمانشاه
درواقع این دو جداشده و نجات یافته از آنهایی بودند که رجوی در دوران صدام آنها را به زندان ابوغریب داد و به سر در سلول های انفرادی آنها نوشت امانت مجاهدین یعنی که اینها تا بعد از عملیات سرنگونی خیالی دولت ایران و حاکمیت فرقه ترور و وحشت در زندان ابوغریب می مانند
رجوی چگونه ذهن افراد را بیمار کرد!؟
رجوی افراد را در معرض رفتارهایی قرار می داد که از دیدگاه انسانی و جوامع مدرن به نوعی اختلالات روانی اطلاق می گردید. خشونت و ستیزه جویی در شخصیت افراد وابسته و در ساختار و تار و پود فرقه رجوی پدیدار شد.
شب یلدا در سازمان مجاهدین
در فرقه مجاهدین همه چیز و همه چیز حول محور مسعود و مریم خلاصه میشد. خواه عزا باشد و یا جشن و مراسم ملی یا دینی! یکی از آن مراسم ها شب یلدا بود.
خانم مدد زاده شما هم روزی مانند دستمال مصرف شده به دور انداخته خواهید شد
شبنم مدد زاده به صرف اینکه اکنون سنگ فرقه رجوی را به سینه می زد به تعریف و تمجید از وی می پردازند چرا که ماهیت ضد انسانی خودش را نشان داده است و فکر می کند که اکنون دیر آمده می تواند خیلی زود نردبان ترقی را در تشکیلات رجوی طی کند.
آزادی شهر حلب و سوز و گداز قلم بدستان فرقه رجوی
بعد از سقوط شهر حلب، قلم بدستان فرقه رجوی دست بکار شدند تا بار دیگر به نشخوار حرف های مریم قجر داعشی بپردازند در این میان جیره خوار تمام عیار فرقه رجوی به نام مهرداد هرسینی هم افاضاتی داشتند که مرغ پخته را به خنده وا داشته و از طرف دیگر سوز و گداز فرقه رجوی را نشان می دهد.
شبنم مددزاده، کفش کهنه ای که به کار رجویه آمد!!
راست آنست که برادر وخواهر نامبرده به همراه نزدیک به یک دوجین ازاعضای خانواده اش در تشکیلات رجوی در عراق حضور داشتند وخواهر وبرادر مورد ذکر، دربرابر تعرض به ارتش عراق که با اطلاع اولیه و پیرو جند بار اخطار دادن دولت عراق وارد کمپ اشرف شده بود، کشته شدند.
فرازی از کتاب”خداوند اشرف از ظهور تا سقوط” – قسمت سوم
شما مگر طی این مدت نمی دیدید که تشکیلات فرقه ای مجاهدین چه خیانت ها و چه جنایت هایی را در حق مردم و اعضای دربند فرقه مرتکب شده و می شوند؟ مگر آن ها طی سه دهه حضور در خاک عراق، در خدمت صدام نبودند