بهای حق گوئی و حق جوئی – نامه ای به محمد علی اصفهانی
علی رغم اینکه رژیم جنایتکار و سرکوبگر باشد یا نباشد هیچ ربطی به این ندارد که انسان از بیگانه تقاضای حمله به هموطنانش را بکند که بیایند و ایران را بم باران کنند و خانه های مردم را خراب کنند تا شاید اخوندها سرنگون شوند و مجاهدین بقدرت برسند و تازه این خیانت و درخواست نوکر صفتانه را بار سنگین مسؤلیت نام می نهد و افشاء کنندگان آن را حامی رژیم ولایت فقیه.
جدایی محمد علی اصفهانی از شورای ملی مقاومت
آری! نباید گفت مردم، درست یا نادرست، به پای صندوق های رای در دوم خرداد 1376 رفته اند. زیرا مسعود رجوی به دروغ در درون سازمان مدعی شده بود که فقط 10 در صد مردم ایران در انتخابات شرکت کرده بودند. نکته جالب در تحلیل های درونی سازمان مجاهدین این بود که مدعی بودند”رژیم آخوندی” ناطق نوری را از صندوق ها بیرون خواهد آورد
چرا رجوی برای ایرانیان و پناهندگان مقیم خارج خط و نشان می کشد
دوم اینکه در چنین شرایطی اگر کسی قصد خروج داشت مسلما زن و فرزند و بستگان خودش را تحت تاثیر می گذاشت و آنها هم به همراه او می رفتند در چنین فضای رجوی برای جلوگیری از ریزش احتمالی نیرو بحث طلاق را مطرح کرد و در وحله اول همه زن و مردها را سه طلاقه کرد حتی برای ماهائیکه زن و فرزندانمان در داخل کشور بودند چنین مطرح می کردندکه شما هم باید زن و فرزندان خود را از ذهن بدور کنید و در واقع آنان را سه طلاقه کنید.
احساس خطر مجاهدین از فضای گفتمان
وظیفه جداشدگان در چنین شرایطی علیرغم تهدیدهای بی وقفه مجاهدین به برخوردهای خشونت آمیز و… استفاده از حقوق قانونی و مشروع و تلاش مضاعف برای تشکیل سمینارهای علمی و درخواست حضور نمایندگان مجاهدین در این نشست ها جهت پاسخگویی به چالش های مطروحه است.
چگونه می شود در روابط فرقه ای، مردمی بود
سال 61 وقتی وارد پاکستان شدم، جلال را برای باز سازی و سازماندهی نیروهائیکه بطور پراکنده در شهرهای مختلف پاکستان بویژه کویته و کراچی آمده بودند، از انگستان اعزام کردند. قبل از بازسازی سازمانی در سال 61، انجمن دانشجویان مسلمان کراچی زیر نظر مسعود خدابنده” دانشجوی مهندسی کراچی که قبل از انقلاب در کراچی درس می خواند”، اداره می شد.
تقبیح حرکات اخیر مجاهدین در ضدیت با جداشدگان
افسوس ما بر ادامه حرکات جنون آمیز این رهبریت بر کسانی است که میتوانند با عدم همراهی بر اندیشه سخیف این رهبریت آزادی خود را رقم زده و این مدعیان دروغین را نیز از اتهام زنی بر حذر دارند زیرا حق طبیعی افرادی که مورد اتهام قرار میگیرند دادخواهی است که پرونده سیاه رجوی ها را قطورتر خواهد نمود.
برخورد از نوع فرقه
سؤالاتی را در خصوص استراتژی سازمان مطرح نمود که با واکنش های منفی فرقه و طبق معمول تمامی فرقه ها که تاب تحمل هیچگونه سؤال و انتقاد و مخالفتی را ندارند، روبرو شد. او نهایتا بعد از رسیدن به این جمعبندی که استراتژی سازمان را صرفا تکیه و دل بستن به حمله نظامی آمریکا به ایران تشکیل میدهد، تصمیم به ترک سازمان گرفت و بعد از تحمل دشواری های فراوان توانست خود را به ایران برساند و به میان خانواده خود باز گردد. وی هم اکنون در تهران به یک شغل مدیریتی مشغول بوده و ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده است.
من انم که رستم بود پهلوان
و به ایشان باید گفت جنبش مسلحانه بدلیل حرکت های خود خواهانه و استبدادی مرده است و اپوزیسیون مسلح از نظر نظامی بازنده شده است بدلیل سرکوب داخلی و تغییر قطب بندی جهانی. ولی بسیار ی از اپوزیسیون در تبیعید شکست نظامی را پذیرفته اند و لی شرافت خود و روح خود را مانند رجوی و هوادرانش که به صدام و پنتاگون فروخته اند ؛) نفروخته اند
پیرامون چماقداری فالانژهای مجاهد و ضرب و شتم امیر فرشاد ابراهیمی در برلین
رهبری مجاهدین بویژه مسعود و مریم رجوی انتقام شکست ها و ناکامی های خود طی این سالیان را ابتدا با محاکمه اعضای خودشان در خاک عراق گرفتند و سپس با متهم کردن دیگر اندیشان و متقدین سیاسی خود به عنوان عوامل وزارت اطلاعات ایران در اروپا، اکنون دایره این انتقام گیری را به تمامی اپوزیسیون مسئول گسترش داده و خط جدید خود را به همه هواداران باقیمانده خود در اروپا ابلاغ کرده اند.
جنایت بی مرز رذالت بی پایان. همبستگی
افتخاری است بر بریدگی از فرقه نجس و کثیف رجویستی خبیث که در پاریس به برگزاری شوهای مسخره مشغولند و براین خیال اند که قربانیان و ظیفه اشان بوده قربانی شوند تا این جانیان بی مرز قادر به ارائه لیست این قربانیان به جهانیان برای سوء استفاده های اشان گردند…. و نیز خانواده های قربانیان تشکیلات باید در بدترین شرایط روحی و مادی قرار بگیرند
هراس و وحشت مجاهدین از مردم عراق
این فرقه تروریستی درست از همان اولین نشست برگزار شده تا به حال با ترس و واهمه ای مشهود سعی در وارونه جلوه دادن آثار برگزاری این نشست ها در حالات روحی و روانی خود داشته است. مجاهدین به جای ارزیابی، موشکافی و پاسخگویی به پرسشهای بی پایان میهمانان این مراسم با فرافکنی، از فرمول همیشگی و دست ساز خود پیروی نموده و تمام این نخبگان و میهمانان کانون هابیلیان را که در عراق افرادی شناخته شده و دارای احترام اجتماعی می باشند را مزدور و حقوق بگیران ایران معرفی نموده است.
دشنام به منتقدین در سایت مجاهدین خلق
نقل می کنند دوگل در جریان بازدید یکی از نمایشگاه های پیکاسو با تابلویی مواجه می شود که فقط یک بوم سفید است. با تعجب درباره عناصر و پیام این اثر از پیکاسو سوال می کند. پیکاسو در پاسخ می گوید، این یک منظره چمنزار است با شماری گاو. دوگل می پرسد پس چمنزارش کو. پیکاسو می گوید گاوها آن را خورده اند. دوگل که فکر می کند مچ پیکاسو را گرفته با ذوق زدگی می گوید، پس گاوها کجا هستند. و پیکاسو رندانه تر پاسخ می دهد، چمن ها را که خوردند، رفته اند.