سیمای سازمان مجاهدین و شگردها
شخصیت نمایشی عناصر فرقه رجوی که منبعث از رهبری آن مسعود رجوی است مصداق بارز خصوصیات افراد هیستریک هست. سران سازمان و اغلب بدنه پایین آن رفتاری نمایشی و بچه گانه دارند و گمان می کنند که دنیا صحنه نمایش است، و آنها مانند ستاره های سینما در روابط با اشخاص نقش بازی می کنند. وقتی که دردی دارند آن را بسیار بزرگ نشان می دهند، در برخورد با این افراد صحبت های پر آب و تاب و جلب توجه کننده مکرراً دیده می شود، سازمان هر چیز را مهمتر از آنچه که واقعاً هست جلوه می دهد.
مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت چهارم
اگرفردی درفرقه رجوی خودش را با خواسته های رهبران فرقه هم سو نمی کرد حتی غذا را برای او حرام می دانستند به این خاطر افراد ناچار بودند که خود را به هرقیمت به فرقه وابسته نشان دهند تا شکنجه روحی نشوند چون به اندازه کافی هر فرد مشکل داشت. بی خبری از خانواده، نداشت هویت فرد، فرد را ناچار کرده بود تا با رهبران فرقه هم سو شود واین را خود رهبران فرقه سازمان مجاهدین می دانند.
خانواده آقای جلیل عبدی برای دیدار با ایشان تدارک می بینند
اشک خوشحالی در چشم ها جاری است هر کدام برای او نقشه و آرزویی دارند، مادر در آرزوی دیدار، که یکبار بعد از 23 سال فرزندش را به آغوش گرم بکشد، خواهرانش در آرزوی عروسی برادرشان هستند و هر کدام برای جلیل که از فرقه رجوی رها شده آرزویی دارند. بعد از برقراری ارتباط آقای جلیل عبدی با خانواده اش، خانواده برای دیدار جلیل تدارک دیده اند که بروند و از نزدیک ایشان را ببینند و انشاالله به این زودی دیدارها تازه خواهد شد
مجاهدین در بن بست فرقه ای گرفتارند
سازمان مجاهدین به سنت دیرینه همه فرقه ها و دیکتاتورها استفاده از کلمات مردم فریب مهارت دارد اما امروز مجاهدین بدلیل خوابهای عمیق، از انتظارات و آگاهی مردم دور مانده است و مهارت و آگاهی مردم را از مطالبات خودشان دست کم گرفته اند. مجاهدین که خود چند دهه به حالت دسته جمعی و فرقه ای زیسته اند و در دیوار بسته فرمان از بالا گوش و دل سپردند، با مردمی که در یک زندگی کاملا نرمال انسانی قرار داشتند و دارند فاصله ای طولانی دارند. به همین دلیل با تمامی ترفندهایی که بکار میگیرند، توان جذب شدن و یا جذب کردن دیگر افراد و گروهها را ندارند.
پیام تبریک نوروز بهزاد علیشاهی به اسیران اشرف
نمیدانم با این عید تکراری این اجبارها و شعارها و آدمهای تکراری باید عید را به شما تبریک گفت یا نه ؛ اما من به شما تبریک میگویم هم عید را و هم هوشیاری شما در قبال مغز شویی مسئولان سازمان؛ که با این هوشیاری دیگراین مغزشویی ها دارد رنگ و بویش را از دست میدهد؛ تبریک به شما که خیلی از مناسک و فریضه های فرقه ای را تحریم کرده اید ؛تبریک به شما که امروز میدانید که جنگ و عملیات داخله و راهگشایی و انقلاب ایدئولوُژیک و آ77 و حوض و مانور و تمرینات کامپیوتری و آموزش و خارکنی و کارهای تولیدی و آماده باش و هزاربازی دیگر همه و همه برای مشغول کردن فکر شماست
بریتانیا تایید کرد – مجاهدین به خانواده ها اجازه ملاقات نمی دهد
معاون پارلمانی وزیر خارجه (لرد هاول از گیلفورد): ما از اخبار مربوط به وجود بلند گو هایی در خارج و ورودی کمپ اشرف مطلع هستیم. دولت عراق به اطلاع عموم رسانده است که علت وجود این بلند گو ها این است که خانواده بتوانند با ساکنین داخل کمپ اشرف ارتباط برقرار کنند. بنظر می رسد که افراد توسط رهبران کمپ از برقراری ارتباط (با خانواده هایشان) منع شده اند.
نامه سرگشاده به خانم مریم رجوی در مورد اشرف
در روز نهم مارس در گردهمائی که در شهر کلن برای دیدار با سه تن از جداشدگان شرکت کرده بودم بیش از پیش غصه دار شدم. مهرداد، روح الله، مهدی گوشه ای از آنچه که بر انان گذشته بود پرده برداشتند. باورم نمی شد که سازمان شما برای نگهداشتن نیرو تا مرز گروگانگیری و تخلیه انگیزه های عاطفی و انسانی پیش برود و تنفر و انزجار از خانواده و بی اعتمادی به محیط پیرامون را جانشین ان نماید.
رهبران مجاهدین و ضرورت تاملی بر نامه ی خانم مقدسی
بدون هیچ شرح و تفسیری می بایست رهبران مجاهدین پس از خواندن نامه خانم مقدسی خواهر آقای عبدالله مقدسی به خواسته ی انسانی او و اعضای خانواده اش در ایران مبنی بر کمک به برادرشان که نیاز مبرم به پیوند مغز استخوان دارد ترتیب اثر بدهند.می خواهم به رهبران مجاهدین متذکر شوم که پذیرفتن خواسته ی قانونی و مشروع اعضای خانواده مقدسی یک اقدام انسانی و اخلاقی بدون در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی و یا تشکیلاتی ست.
نمایش مسخره دستگاه منگول رجوی در خصوص پایداری خانواده ها
در مورخه 24/11/1389 فرقه رجوی در نمایشی مضحک موارد فیلمبرداری شده از سخنرانی خانواده های متحصن در جلوی درب اشرف و ضلع جنوبی قلعه مخوف اشرف را بصورت ثانیه ای نشان داد در این لحظات بنمایش گذاشته شده چند نفر از مادران متحصن برای تمکین سازمان به انجام ملاقات با فرزندانشان با بلند گو و با خشم و غضب واقعی خطاب به مسئولین جنایتکار و دغلکار فرقه سخن می گفتند. این در حالیست که معمولا همین مادران حداقل گاها تا 20 دقیقه با عزیزان گرفتار در فرقه حرف میزنند برای آنها با مهر و علاقه مادرانه سخن می گویند
گفت و گو با آخرین دسته نجات یافتگان از فرقه رجوی در پاریس ـ قسمت اول
سازمان دو چهره دارد. یعنی یک چهره در بیرون و یک چهره دیگر. کی نفر شناخت پیدا میکند به آن؟ زمانی که می رود داخل آن. تازه آنموقع می فهمد که کار از کار گذشته است وهیچ کاری از دست نفر بر نمی آید. ولی تا آن زمانی که تو بیرون هستی و وارد نشدی، داری چهره ای را می بینی که واقعی نیست، یعنی نفر فریب این را میخورد. یعنی من میگم آدم میاد به نیت آزادی و میخواهد برود و بجنگد و آزادی را کسب کند. ولی خوب این هم داره شعارش را میدهد.
به مناسبت روز جهانی زن
براستی چرا نمیتوانم با صدای بلند فریاد بزنم که من از این زندان مخوف و رعب انگیزی که تحت نام اشراف برایم ساخته اید بیزام و میخواهم آزاد برای خودم زندگی کنم.آری من یک زن هستم با تمام ویژگی های آن! با تمام لطافت و حساسیت!چیزی که حتی بیانش در مجاهدین جرم است! آنها از زنان خود انسانهایی خشن و خشک مغز ساخته اند که حتی نتواند به فلسفه خلق شدنش توسط خداوند هم فکر کند.
اوج توحش در فرقه رجوی
بیش از یک سال است که سرکردگان گروه تروریستی مجاهدین مانع از دیدار خانوادههای این افراد با فرزندانشان میشوند و در طول ماههای اخیر با اصرار خانوادههای اعضای این فرقه برای دیدار با فرزندانشان، اقدام به پرتاب سنگ و آهن به سر و صورت خانوادههای متحصن در پشت درهای پادگان اشرف کردهاند.