مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت سوم
روزی در نشست مریم بودیم او صحبت می کرد و می گفت شما هنر نکردید که رهبری مسعود را قبول کرده اید همه این را قبول دارند و می دانند که باید رهبری او را قبول کنند چون هم این دنیا و هم آن دنیا را خریده اند اما چرا به اشرف نمی آیند چون راه مسعود را نمی توانند بروند. راه مسعود چه است؟ آزادی انسانها از چه؟ از قید و بند جنسیت. ولی شما به این شک دارید به خاطر آن در برزخ کامل در قرارگاه بسر می برید و بی روح شده اید. همه چیز را به مسعود بدهید و از بی روحی خلاص شوید.
گفتگو با آقای جابر مجدمیان عضو جدا شده ی مجاهدین – قسمت دوم
او اصرار داشت تا افراد حاضر در نشست تتاقضات خودشان را یادداشت کرده و به مسئول خود بدهند. او می گفت برخی از افرادی که در قرارگاه اشرف حمل تناقض می کنند دیوانه می شوند و برای اینکه آنان دچار پریشانی روحی و روانی نشوند باید تناقض خودشان را صادقانه نوشته و در جمع افراد بخوانند و کسی که اینگونه عمل نکند در” جیم” یا لحظات جنسی غرق می شود.
مجاهدین؛ فرقه ای که من در آن بزرگ شدم و از نزدیک با آن آشنایی دارم – قسمت اول
من در یک تشکیلات بسته فرقه ای به نام سازمان مجاهدین بزرگ شدم و عمرم را در یک کمپ به نام کمپ اشرف که مقر این فرقه بود سپری کردم. به خاطر القای فکری که زائیده یک انقلاب درونی از طلاق و ازدواج غیر عرفی رهبران معنوی بوجود آمده بود. همیشه زیر القای فکری رهبران و تحمیل نمودن افکار خودشان ساعت ها همایش، جلسه و نشست می گذاشتند طوری که آدم را وادار می کردند تا گفته های ایشان را قبول کند
وای بر این حقوق بشر که شکنجه گران فرقه رجوی از آن دفاع می کنند
در سیمای آزادی خانم رئیس جمهور فرقه زالو صفت رجوی با افتخار درباره حقوق بشر صحبت می کرد آن هم زمانی که هنوز خون احمد رازانی خشک نشده و بهتر است بگویم خونهای امثال احمد رازانی، که خانم مریم رجوی رهبر فرقه مجاهدین خلق درباره نقض حقوق بشردر ایران با آب و تاب در اوور صحبت می کند چنانچه اگر کسی از نزدیک او را نشناسد و در مناسبات آنها نباشد فکر می کند این زن حامی حقوق بشر است اما این زن، همان شخصی است که روزی در عراق فرمان شکنجه نیروهای خود را صادر می کرد
تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت پنجم
تا آنجا که ما دیدیم و برای ما ثابت شد متاسفانه مراجع بین المللی همچون صلیب سرخ در انجام وظایف شان کوتاهی میکنند. آنها باید همدل و کمک خانواده های حاضر در درب ورودی اشرف باشند. خانواده ها واقعا انتظاراتی از نهادهای بین المللی چون صلیب سرخ دارند. آنها مطالبات قانونی دارند مگر جز این است؟ مجاهدین در کمال گستاخی به ما خانواده ها مزدور می گویند امثال مادر من و مادر آقای واعظی را مزدور خطاب می کنند!؟
پیام سیروس غضنفری به دوستان در زنجیر فرقه رجوی
دوستان خانواده های شما بخصوص مادران و پدران و برادران و خواهرانتان منتظر دیدار شما هستند و مشتاق هستند تا شما را دیدار کنند و این رجوی است که تلاش دارد شما را از عاطفه آنها دور نگه دارد واین به خاطر ماهیت ضد انسانی است که شما را درآن عجین کرده و طوری القا کرده است که فکر کنید که روی پای خود نمی توانید بایستید واقعیت این نیست شما می توانید روپای خود به تمام خواسته خود با تلاش برسید
رهبران فرقه رجوی خارجه نشین و اشرفی های غار نشین
در مکتب رهبری فرقه تا زمانی که در قید حیات هستید فقط بایستی به رهبر فکر کرد ارزشهای دنیای بیرون از خود حرام است. با سرنگون شدن پدر خوانده رهبر فرقه، رجوی در خارجه میخ کوب شد و جرات این را نداشت که با اعضای فریب خورده خود از نزدیک مواجه شود پیامها و قُمپز در کردن هایش را توسط نوار کاست به اعضای خود تزریق می کند. تعداد افرادی که در پادگان اشرف زندگی می کنند اگر آنها را زیر ذره بین بگذاریم کوچکترین آگاهی نسبت به دنیای بیرون از خود ندارند به آنها تلقین شده هر چه هست در همین حصار بسته است.
مسئولیت جان گروگانهای مریض در کمپ اشرف بر عهده رجوی است
برخورد سران فرقه جنایتکار رجوی با اعضاء مریض ؛ همانطور که گفتم رجوی در یک نشست عمومی گفت مجاهد مریض نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم و برای همین یک استدلال سخیفی اورد و گفت مریض شدن یک مجاهد بهانه است و طرف مشکل جنسی دارد و به بهانه مریضی در اسایشگاه میخواهد که در خلوت خود به مسائل جنسی فکر کند! سران فرقه اینبار در اوج شیادی به سوء استفاده از این مریضان نگون بخت پرداخته که باید مقصر اینکه این اعضاء به چنین وضعیتی دچار شده اند کیست؟
خاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف – قسمت چهارم
در هر قرارگاه هم سه تا چهار کامپیوتر گذاشته بودند ده تا پانزده سایت ساخته بودند که یک سری از آن سایتهای رسمی خودشان بود و یک سری هم سایتهایی که در همانجا ساخته بودند مثل سایت کامپیوتر و سایت ترابری و امداد و غیره که این سایتها گاها چند ماه یکبار هم بروز نمی شد.من خودم مربی برنامه های تولید سایت بودم و چندین دوره آموزشی برگزار کرده بودم ولی خودم که مربی بودم هنوز حتی یک بار نتوانسته بودم به سایت واقعی وصل بشوم و هر چه تدریس می کردم یک سری تئوری بود
درگذشت یک جداشده ی خاموش؛ ابراهیم آل اسحاق
ابراهیم نیزمثل بسیاری دیگر از نیروها که عمرشان را در هوای دست یافتن به آزادی به سرنوشت مجاهدین پیوند زدند قربانی رفتار ناشایست و غیرانسانی رجوی گردید. اگرچه وی و چند تن دیگر از اعضای باسابقه مجاهدین تلاش کردند که با کناره گیری از اعتقادات منحط و رفتار انحرافی رجوی استقلال شخصی و هویت خودشان را حفظ کنند، اما لاجرم و تنها به خاطر در امان ماندن از سیل فحاشی و اتهام زنی باندرجوی، سکوت اختیار کرده و حرفهایشان ناگفته ماند.
مسعود و مریم رجوی! مادر احمدی عبدی که زنده است
مسعود و مریم رجوی فریاد های خانم توکلی که در درب ورودی زندان و شکنجه گاه اشرف به آسمان روی کرده و فریاد های دادخواهی اش از یزدان پاک، اشک چشم فرشتگان زمینی پرندگان و ستاره گان آسمانی را نیز جاری و ساری کرده آیا ذره ای دل سیاه و سنگلاخی شما را تکان نداده است مسعود و مریم رجوی دوران در تاریکی نگه داشتن احمد عبدی در زندان و اسارتگاه اشرف به پایان راه خویش نزدیک شده و بیش از این مسعود و مریم رجوی نمیتواند احمد عبدی و اعضای خود را در جهالت و تاریکی نگه دارید.
ریاست جمهوری مادام العمر مریم رجوی فقط با یک رای!؟
رجوی هرگز به چگونگی انتخاب این ریاست جمهوری و حق رای و انتخاب سایر افراد و حتی اعضای شورای به اصطلاح مقاومت خود سخنی به میان نیاورد و در یک خیمه شب بازی مضحک و مسخره و با پیشنهاد شخص رجوی که بی شباهت به تحکم به اعضای شورای دست ساز خود نداشت او را یک جانبه به پست ریاست جمهوری پوشالی منصوب کرد جالب اینکه این پست هرگز جانشینی نداشته و تاکنون نیز همچنان در انحصار این دجاله می باشد