مصاحبه با آقای حامد مرادی رها شده اخیر از زندان رجوی
هرگز در طول این ده سال که در قرارگاه اشرف بودم نمی توانستم با خانواده ام در خرم آباد تماس بگیرم و اصلا این را که می خواهم با خانواده ام تماس بگیرم نمی توانستم بگویم برای اینکه در این فرقه هر گونه اندیشیدن به خانواده و هر گونه عواطف خانوادگی ممنوع و حرام است. همچنین هیچگونه امکان ارتباط با بیرون مانند اینترنت و تلفن و رادیو و مطبوعات و کانالهای ماهواره ای به جز کانال تلویزیونی خود سازمان که آنهم فقط موقع غذا خوردن در سالن امکان پذیر است وجود ندارد.
نامه قربانعلی حسین نژاد به مارتین کوبلر
رهبران فرقه به شدت در درون سازمان در اشرف و لیبرتی چنانکه من خودم شاهد بودم با هر گونه فکر کردن به کشور ثالث مبارزه می کردند و افراد را مجبور می کردند که روزانه اگر در ذهنشان آرزوی رفتن به کشور ثالث داشته باشند آنرا نوشته و جلوی دیگران بخوانند تا مورد توهین و تحقیر و ناسزا با این اتهام که راحت طلب و خواستار زندگی عادی و طرفدار بورژوازی است قرار بگیرند.
حقوق بشر لگد مال شده در مجاهدین خلق
وقتی صحبت از حقوق بشرمیشود فرقی میان بشر و انسانها نباید باشد ولی در این سازمان فرق بین افراد نجومی هست وافراد رده پایین برای رجوی حیواناتی هستند که باید با وجود خود دیوارهای گوشتی درست بکنند و بعد از مردنشان اقا شهید سازی بکند وتاریخ سلاح به دست گرفتن شان را در رسانه ها پخش کند یعنی این افراد را به این شکل بار اورده و در درون خودشان به این میگویند مبارزه, یعنی رهبر سرت سلامت بقیه بمیرند و له بشوند و اتش بگیرند به این میگویند رعایت حقوق بشر در زندانهای رجوی وان یکی دسته که برای رجوی ارزش دارند یک مشت مغز خشک و زندگی ندیده
مجاهدین خلق رو در روی خلق
غصب وغارت زمینهای کشاورزی مردم استان دیاله عراق توسط سران این فرقه که اهدایی از طرف ارباب سابقشان است و تشکیل پادگانی به نام اشرف در آن زمینها، یکی دیگر از جنایتهای رجوی در حق مردم عراق است.ولی بدتر ازهمه اینها تبدیل کردن پادگان اشرف به زندان مخوف تشکیلات جهنمی و به زنجیر کشیدن فرزندان اسیر خلق ایران است.و جاری کردن تشکیلاتی به غایت ضد انسانی و غیر دموکراتیک در زندان اشرف میباشد.
در فرقه رجوی مفهومی به نام آزادی وجود ندارد
درتشکیلات سازمان مجاهدین، خانواده به عنوان نقطه فساد تعریف شده وهمه اعضای آن از زمان عضویت باید به این مسایل پایبند باشد و به همین خاطر از سال 1370تا به امروز شما درتمام پست های بین المللی بررسی کنید و اگر توانستید حتی یک نامه از آن نفرات مستقر در اشرف که به آدرس خانواده هایشان درایران پست شده بیابید؛ آن موقع بگویید که امروز این نفرات با خانوده خود نمی توانند ارتباط برقرار کنند. واقعیت این است که رهبران فرقه بنا به نیاز و میل خود هر گاه خواستند نفرات را مجبور کردند با خانواده هایشان از طریق نامه و تلفن ارتباط برقرار کنند
نامه سرگشاده خانم سلطانی به خانم ریتا زوسموت رئیس سابق مجلس آلمان
سازمان مجاهدین هیچ جائی در جامعه ایران ندارد و کسی آنها را دوست ندارد آنها در ایران اقدام به ترورهای کور کردند و بمب گذاری در محلهائی که مردم معمولی و بیگناه در آن کشته شدند. آنها در جنگ دولت عراق بر علیه ایران در جنگ شرکت کردند و ترورهای مقامات ایرانی را سازماندهی می کنند آنها در طی سالهای 2002 و دستگیری مریم رجوی در فرانسه خودسوزیهائی را سازماندهی کردند و اعضاء را تشویق به خودسوزی کردند.
رجوی ضحاک وار یکی دیگر از قربانیان خود را به کام مرگ کشاند
متاسفانه باخبر شدیم که محمد حمادی یکی از اعضای اسیری که اخیرا از فرقه رجوی جدا شده بود بعد از سالها اسارت و شکنجه در فرقه، در بدو ورود به خاک میهن و در جمع خانواده چشم براه خود به دلیل ابتلا به تومور مغزی دار فانی را وداع گفت. بی شک مرگ غم انگیز ودردناک محمد برگ دیگری از هزاران سند جنایت وخباثت رجوی خائن و جنایتکار است، که امروز رقم خورد. در واقع مرگ قربانیان و اعضای اسیر که با کمال تاسف هرروز و به شکلهای مختلف دراین فرقه اتفاق می افتد
محمد حمادی فرصت تجربه زندگی در دنیای آزاد را نیافت
محمد حمادی پس از سالها رنج و مشقت و شکنجه های روحی و روانی که رجوی ها بر وی اعمال کرده بودند، فرصت تجربه زندگی در دنیای آزاد را نیافت و به دیار باقی شتافت.مرگ محمد حمادی درحقیقت لکه ننگی است بر پشیانی سران فرقه رجوی جنایتکارکه خود را به دروغ مدعی دمکراسی و حقوق بشر می دانند.
نامه سرگشاده خانم ابراهیمی به خانم ریتا زوسموت در آلمان
جهان هرگز فراموش نخواهند کرد که حادثه دلخراش 11 سپتامپر را که هزاران انسان را در مصیبتی غمناک فرو برده بود ولی مسعود رجوی شخصا دستور جشنها و پایکوبی های مختلفی را به این مناسبت صادر کرد و هرگز فراموش نکردیم که مسعود رجوی می گفت که این تازه اسلام ارتجاعی است که چنین کرده و وای به روزی که اسلام انقلابی وارد شود چه طوفانی به پا خواهد شد.
دموکراسی و آزادی به روایت مریم قجر
او در مورد آزادی زنان و لزوم رعایت حقوق آنها روده درازیها کرده و خواهد کرد، در حالیکه درزندان اشرف واقعیت سرسخت دیگری رقم میخورد. و اعضای قربانی آن از ابتدایی ترین حقوق انسانی و اساسی خود محرومند. به جرأت باید گفت که در زندان اشرف محرومترین اعضا،همانا زنان هستند و تشکیلات حاکم بر زنان بسا ضدانسانی تر وشدیدتر کنترل و اعمال می شود. که همه اینها ناشی از ترس سران فرقه از فرار اعضا می باشد واین دقیقا عکس شعارهایی بود که در مورد آزادی سرداده اند، وگوشها را کر کرده اند.
حفظ حقوق اولیه انسانی؟ آمریکائی های خوب – آمریکایی های بد
آقای هزارخانی بازهم اینقدر به حقوق اولیه انسانی و حق زندگی، حق مالک بودن داراییهای خود… مجاهدین معتقد هستند آیا تابحال به این موضوع هم فکر کرده اند که در سه دهه گذشته رهبران مجاهدین چقدر به حق و حقوق اعضای خود پایبند بودند؟ آیا تا بحال ایشان از خودشان سوال کرده اند که چرا زنان و مردانی که چندین و چند سال از بهترین سالهای عمرشان را با مجاهدین گذرانده اند و هزاران بار به استقبال مرگ رفته و حاضر بودند در هر لحظه شهید هم بشوند و البته خیلی هایشان هم شهید شدند ولی حق کوچکترین اعتراضی را نداشتنند؟
میزگرد بررسی نقض حقوق بشر در فرقه رجوی – قسمت سی و شش
سازمان که دم از مبارزه برای آزادی میزند خب اگر بحث اعتقاد به آزادی است بحث آزادی بیان و انتخاب پس چرا شما سران سازمان بچه ی کم سن و سالی را که در سازمان بزرگ شده است دست پرورده خودتان است چرا سرش شیره می مالید به او دروغ می گوئید از اروپا به عراق می آورید و راه بازگشت را به روی او می بندید؟ چرا باید این بچه ها مثل فیلم های گانگستری سرتا پا مسلح شوند؟ بچه هایی که آموزش تانک می بینند سوار تانک می شوند مسلسل کلاش به دستشان می دهید چرا باید آقای محدثین با آن جایگاه تشکیلاتی و ادعاهای بزرگی که دارد مثل ادعای آزادی، اخلاق و شعار جامعه بی طبقه توحیدی و دموکراسی، در اروپا به بچه های میلیشیا که در حال تحصیل هستند دروغ بگوید وعده بدهد که شما فقط شش ماه برای دیدار پدر و مادرتان به اشرف و عراق می روید