شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
سی سال است که چشم به در دوخته ام 01 تیر 1393

سی سال است که چشم به در دوخته ام

خانم الیاسی مادر نادر الیاسی اسیر در فرقه رجوی و از اسرای دوران جنگ تحمیلی است که اوایل جنگ اسیر نیروهای صدام شده و بعد از سالیان اسارت، فرقه مخوف رجوی او را مثل سایرین فریفته و با وعده های پوچ وی را به درون فرقه کشانده است و اکنون نیز اسیر همین فرقه و ساکن لیبرتی می باشد.

نگرانی خانواده های چشم انتظار از آینده اسیران در لیبرتی 25 خرداد 1393

نگرانی خانواده های چشم انتظار از آینده اسیران در لیبرتی

متعاقب حمله وهجوم وحشیانه گروه تروریستی داعش به بخشی ازنواحی عراق شماری ازخانواده های دردمند وچشم انتظارگیلک ضمن تماسهای تلفنی با دفترانجمن نجات گیلان با ابرازنگرانی خود ازآینده عزیزان خود در زندان ساخته وپرداخته رجوی درعراق , خواستاراستمداد واقدام عاجل بمنظور جابجایی فوری و خروج اعضای نگون بخت گرفتار درچنبره تشکیلات مافیایی رجوی ازعراق به کشورهای ثالث شدند.

جلسه ای با شرکت خانواده های سمنانی با حضور افراد بازگشتی 12 خرداد 1393

جلسه ای با شرکت خانواده های سمنانی با حضور افراد بازگشتی

در ادامه بحث آقای ایرج صالحی از حضور و ارتباط بیشتر خانواده ها با انجمن نجات گفتند و اینکه آزادی خودشان مرهون همین حضور پر رنگ خانواده ها بوده است. تعدادی از خانواده ها اساسا هیچ خبری از عزیزانشان طی سه دهه نداشتند و می پرسیدند که بچه هایشان اصلا زنده هستند یا خیر و وقتی مشخصاتی از بچه ها و جگر گوشه هایشان می گرفتند لبخند را در چهره شان می شد دید.

گفتگویی صمیمانه با برادران ابوالفضل (بهروز) آقایی اصل اسیر در مناسبات رجوی 10 خرداد 1393

گفتگویی صمیمانه با برادران ابوالفضل (بهروز) آقایی اصل اسیر در مناسبات رجوی

من با شنیدن نحوه ی مناسبات کثیف در گروه رجوی، نفرت زیادی از او دارم و از خدا میخواهم که اورا هرچه زودتر به سزای عمل خود برساند. حتی معتقدم که خداوند خودش نخواسته که رجوی بمیرد تا ماهیت درونی و واقعی خودش را کاملا نشان دهد. این مسئله موجب شده است که من گمان میکنم که او هرگز درایران محبوبیتی بدست نخواهد آورد و به آخر کارش رسیده است.

حضور برادران ابوالفضل آقایی اصل در دفتر انجمن نجات تبریز 05 خرداد 1393

حضور برادران ابوالفضل آقایی اصل در دفتر انجمن نجات تبریز

برادران آقایی اظهار میداشتند که آدم باید هزار بار بمیرد وخود را گرفتار این زندگی کثیف تحت هدایت رجوی قرار ندهد و ما با آگاهی ای که ازتوضیحات شما بدست آوردیم، با قطعه قطعه شدن هزار باره حاضر به قبول این زندگی ننگ آلود دردامن رجوی نبوده و تعجب ما دراینجاست که چگونه این اسرا راههای فرار را بررسی نکرده وخود را رها نمیسازند که مسئول انجمن به مشکلات موجود برسر راه فرارها اشاره کرده وآنها را ازوجود موانع سفت وسخت آگاه ساخت.

پیام خانواده های گیلک: تا رهایی عزیزانمان ازچنگال رجوی کوتاه نخواهیم آمد 25 فروردین 1393

پیام خانواده های گیلک: تا رهایی عزیزانمان ازچنگال رجوی کوتاه نخواهیم آمد

تابحال 7 بار با همسر و سایر برادران و خواهرانم بمنظور دیدار ولو یک دقیقه ای با اسماعیل به عراق رفتیم ولی موفق به دیدارش نشدیم ولیکن در ایام عید احساس خاصی داشتم. احساس میکردم که زودی اسماعیل بیاید و درب خانه را بکوبد و با خوشحالی ما را درآغوش بگیرد وما هم اورا غرق بوسه هایمان بکنیم. شبی نبود که خوابش را نبینم

انتظار برای مادری مثل من که سالهاست فرزندش را ندیده خیلی سخت است 17 فروردین 1393

انتظار برای مادری مثل من که سالهاست فرزندش را ندیده خیلی سخت است

خانم حیدریان که بارها برای نجات فرزندش و با تحمل سختی های فراوان راهی عراق شد و هر بار ماه ها شب و روز را در پشت دربهای قلعه مخوف اشرف سپری می کرد که شاید بتواند فرزندش را نجات دهد.این مادر رنج دیده هربار که به سیم خاردارهای اطراف این قلعه نزدیک می شد با فحاشی و سنگ پرانی از طرف گشتاپوی رجوی از وی پذیرایی می شد

در فراق فرزند 14 اسفند 1392

در فراق فرزند

این مادر که اعضای انجمن نجات کرمانشاه پای صحبت هایش نشستند، می گوید: در یکی از حضورهایش در پشت خاکریز زندان اشرف مصادف بوده با تجمع اجباری ساکنان اشرف در آنسوی خاکریز به قصد فحاشی و سنگ پرانی به خانواده ها که در این روز او پسرش را می بیند.

پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده تقی پوریان 07 اسفند 1392

پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده تقی پوریان

با نهایت تالم و تاثر مطلع شدیم که آقای حاج ابراهیم تقی پوریان پدرآقای مسعود تقی پوریان دار فانی را وداع گفت. به نمایندگی ازطرف انجمن نجات و خانواده های مرتبط با این انجمن، درگذشت اندوهبار و مصیبت وارده را به خانواده تقی پوریان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم رحمت واسعه و برای تمامی اعضای آن خانواده محترم صبر و شکیبایی مسئلت داریم.

مسعود رجوی را مسعود لجنی خطاب می کردند 01 اسفند 1392

مسعود رجوی را مسعود لجنی خطاب می کردند

وقتی از این ایشان سئوال شد که سال ها پسرتان اسیر فرقه می باشد و شما نیز کماکان با انجمن نجات در ارتباط هستید و از طریق ماهنامه انجمن نیز پی گیر موضوع هستید، چقدر رجوی را می شناسید؟ گفت من این آقا را از سال 58- 59 می شناسم آن موقع که مردم تهران علیه او شعار می دادند و او را مسعود لجنی خطاب می کردند.

رجوی کثیف ترین و دروغگوترین فرد در دنیاست 29 بهمن 1392

رجوی کثیف ترین و دروغگوترین فرد در دنیاست

آقای خیرالله اعتدالی که تحت تاثیر صداقت گفتار اعضای انجمن قرارگرفته بود گفت واقعا تا به امروز که شما برایم توضیح دادید هیچ شناختی ازعملکرد فرقه رجوی نداشتم واقعا یک لحظه هم نمی توانم خودم را درشرایطی که شما درفرقه رجوی داشتید بگذارم، معلوم است خیلی سختی کشیده اید ومتاسفم ازاینکه برادرم فریب شعارهای دروغین موجود پست فطرتی یعنی رجوی را خورده و زندگی و عمرخود را به تباهی کشاند.

واقعا چگونه است که رجوی خیانت به مردم ایران را خدمت حساب می کند! 28 بهمن 1392

واقعا چگونه است که رجوی خیانت به مردم ایران را خدمت حساب می کند!

آقای بیرون رو درتائید توضیحات اعضای انجمن گفت واقعا رجوی وسران فرقه اش مشتی فریب کار و شیاد هستند وی ادامه داد که من درجنگ اسیرعراق شدم قبل ازاینکه اسیرعراق شوم برادرم به گروه مجاهدین درعراق پیوسته بود. بنظر اواخر سال 67 بود که روزی چند نفر به اردوگاهی که من درآن اسیربودم آمدند اول گفتند ما ازمجاهدین خلق هستیم که برای آزادی مردم ایران با رژیم ایران می جنگیم!!

blank
blank
blank