بند بازی از نوع آمریکایی و استفاده از تروریستهایی مثل مجاهدین
آمریکا کلید دیگری را در زمینه تروریسم روشن میکند. این جابجایی نقش ها صورت میگیرد، این جابجایی مثل جابجایی در تماس در صحنه جنگ است. یک گروه جای خود را به گروه دیگری میدهد و خود مدتی برای استراحت یا آمادگی جهت ماموریت دیگر به عقب میرود.مدتی فرقه رجوی در محاق قرار گرفته بود و گروه ریگی در خدمت مطامع شیطان بزرگ به انجام عملیات خشونت آمیز و ترور و وحشت افکنی در منطقه مباردت می ورزید و فرقه نقش پشت جبهه آنرا بازی میکرد و به پشتبانی لجستیکی و اطلاعاتی برای آن می پرداخت.
رادیو صدای امریکا، رادیوی دولت وقت امریکا و مامور به وظیفه است
بنابراین بیایید در یک نگاه تاریخی و طولانی مدت تر لیست تروریستی آمریکایی ها را خیلی جدی نگیریم. شاید هم بقول رجوی از اول رفتن آنها در این لیست اشتباه بوده!!. لیستی که نیمی از پارلمان لبنان، دولت انتخابی ای که توسط مردم یک کشور برگزیده شده اند، تمامی ارتش یک کشور دیگر و… در آن است ولی قاتلین مردم بی گناه غزه در آن نیستند واقعا هم شاید جای رجوی و امثالهم نباشد. دوستی می گفت تروریسم بودن یا نبودن را خود تروریست تعیین می کند
مجاهدین و حکم دادگاه فدرال امریکا
مقامات قضایی دادگاه فدرال امریکا که خواهان بازنگری در وضعیت مجاهدین به مثابه ی یک گروه تروریستی شده اند شاید فراموش کرده اند مجاهدین در دهه هفتاد میلادی بیشترین نقش را در ترور شهروندان امریکایی در ایران داشتند. جا دارد به برنامه ریزی سران مجاهدین در ترور مستشاران و نظامیان امریکایی در تهران اشاره کنیم.
شکست گام به گام رجوی در تقابل با خانواده ها
بی تردید ادامه این شرایط علیرغم اینکه بیشترین آسیب و رنج و مرارت آن متوجه خانواده ها است، نمی تواند از جانب رجوی قابل تحمل و ادامه یابد. همین ریزش ها و فرارهای محدود و معدود نیز در نهایت و به شکل بهمن وار گریبان رجوی را خواهد گرفت. وضعیت اکنون قرارگاه و نسبت آن با خانواده ها بیشتر تداعی کننده رابطه نابرابری است که نمی توان توفیق زیادی برای خانواده ها متصور گردید
سی خرداد ۶۰ آغاز منفور خلق شدن تا همیشه ی تاریخ
فرقه به همان دلیلی که خودش بیان می دارد ؛ یعنی، عدم شناخت مردم از آن ها، ابتدا با شیوه های تبلیغی و سیاسی بدون دادن کوچک ترین شعاری که دال بر تضادش با عوامل اصلی انقلاب و رهبران مذهبی آن مثل آیت ا.. خمینی باشد به جذب نیرو می پردازد. از دلایل دیگر سخن مان مبنی بر ماهیت تروریستی و خشونت طلب فرقه عملکردشان در سرپیچی از فرمان تحویل سلاح ها توسط گروه ها بود.
سال سقوط استراتژی های مجاهدین
امسال می تواند سال سقوط استراتژی ها علی الخصوص استراتژی های فرقه رو به اضمحلال رجوی باشد. شاید هم بهتر باشد که بگوییم تکمیل استراتژی های شکست خورده. به هر ترتیب، از روز اولی که بخاطر می آوریم در دوره یک استراتژی در مرحله مشخص خودش مطرح شد و بعد از مدتی کوتاه و یا نه چندان بلند بلافاصله قرین شکست شد و قدم به مرحله بعدی گذاشته شد. تا امروز که براحتی می شود گفت واقعاً روزهای آخر این قبیل استراتژی هاست.
باند رجوی در محاصرهی خانواده ها
رجوی بازهم نشان داد که عاقبت زرنگ بازیهایش، قرار گرفتن در ته چاه است. هرچه تلاش کرد که به این بهانه برای مجاهدین موجودیت و موقعیت دست و پا کند و با تبلیغات بر روی موضوع متروک و خاموش گروهی به نام مجاهدین نور بتاباند، نتیجه این شد که همان تعداد اندکی هم که نمی دانستند درون اردوگاه چقدر نیروی متزلزل و صف کشیده برای فرار وجود دارد حالا فهمیدند و اکنون به این تشخیص رسیده اند که علت این همه جار و جنجال چیزی جز ترس از ریزش نیروها نیست.
تبعات لرزش و ریزش در اشرف
مقاومت و ایستادگی خانواده ها و والدین در برابر جنگ روانی رجوی نشان داد، دست رجوی برای آنها کاملا رو شده و تا محقق شدن مطالبات خود کینه توزی های رجوی را تحمل خواهند کرد. اما ظاهرا هر روز که از مقاومت خانواده ها در ورودی قرارگاه اشرف می گذرد، رجوی برگ های تازه ای از شقاوت و کینه توزی رو می کند. در تازه ترین حربه رجوی اینبار قلب و روح خانواده ها و والدین را نشانه رفته است.
عقب نشینی رجوی پس از بحران آفرینی ها
پـس از اقدامـات بی ثمـری کـه مجاهدین برای بحران آفرینی در ایران، چه به لحاظ نرم افزاری و تبلیغاتی و چه به لحاظ سخت افزاری و عملیاتی، انجام دادند راهی جز فرافکنی برای رجوی نمی ماند. وی خطاب به مخاطبیـن فرضـی (و حتـی تحلیلی) خود با تناقض گویی های پی در پی کلاف سردرگم مجاهدین و اندیشه هایشان را بیشتر به نمایش می گذارد. گاهی به تخریب شخصیتی افراد می پردازد و گاهی مشتاقانه از آن ها حمایت می کند و مخاطب خیالی را در حیرانی رها می کند.
مجاهدین، از شعارهای ماورای چپ تا پادوئی برای امپریالیست ها
بر آیند ذهن گرایی سران مجاهدین منجر به بی توجهی و نادیده انگاشتن عوامل عینی در شرایط موجود اجتماعی و سیاسی است. نوعی اراده گرایی کور که از منطق روشن تبعیت نمی کند. پیامد چنین روندی به آن جا منجر می شود که شرایط و مرحله ی موجود که رویارویی با بن بست تمام عیار است را درک نمی کنند. برای سران مجاهدین همه چیز یا سیاه است یا سفید، یا همه یا هیچ.
چرا رجوی آموزش های سیاسی اش را معوق گذاشت؟
رجوی در پیام های قبلی اش اینگونه القا و توجیه می کند که دست زدن او به خشونت در واقع معلول عملکرد و رفتار حاکمیت با او بوده است. این در حالی است که رجوی تا قبل از شروع فاز به اصطلاح نظامی اش هیچ دلیل و منطق سیاسی محکمی در توجیه اقدامات خشونت بارش نداشت و جالب اینکه تمام دلایل رجوی در توجیه و تئوریزه کردن مشی مسلحانه اش متکی به واکنش های حاکمیت بعد از انفجارهای 7 تیر و 8 شهریور سال 1360 است.
تاملی بر شورش در قرارگاه اشرف
حضور مستمر خانواده ها در ماههای اخیر در درب ورودی اشرف و تاکید بر فوری ترین خواسته و تقاضا که ملاقات حضوری با بستگانشان بدون اعمال فشار و یا کنترل محسوس و نامحسوس از سوی سران مجاهدین است، بی شک انعکاس خوبی در بین نیروهای مستقر در اشرف داشته است و افراد و کادرهای تشکیلاتی مجاهدین را سخت مسئله دار و دچار تناقض کرده است. در این میان شورش و یا صدای هر اعتراضی در بین افراد مستقر در اسارتگاه اشرف امری طبیعی و مورد انتظار است.