جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی 23 مهر 1404
طیبه جان هنوز برای بازگشت به مسیر درست فرصت هست

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی

خواهر عزیزم طیبه سلام هر چند که چندین سال شما را ندیدم ولی شما همیشه در قلب من جا داری  و همیشه دلتنگ شما هستم. زمانی که پیش ما بودی برای من خواهر نبودی بلکه بهترین دوست من بودی، چه کنم که فقط حسرت به دلی دیدن شما برای من به جا مانده است. مسیری […]

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ مانز مجاهدین 03 اردیبهشت 1404

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ مانز مجاهدین

طیبه سلام نمی دانم از کجا شروع کنم! خواهری دارم که چندین سال است ما را رها کرده و رفته و تماسی با من و خانواده اش نمی گیرد. مگر می شود برادر خواهرش را فراموش کند و بالعکس! طیبه جان می دانم در کمپ بسته ای زندگی می کنی. کمپی که دور تا دور […]

گفتگو با برادر پزشکی که با فریب مجاهدین خلق، در دام فرقه افتاد 03 مهر 1403

گفتگو با برادر پزشکی که با فریب مجاهدین خلق، در دام فرقه افتاد

عبدالحسین یگانه برادر طیبه یگانه از اعضای گرفتار در سازمان مجاهدین خلق در دفتر انجمن نجات استان مرکزی حضور یافت و با اعضای این انجمن دیدار و گفتگو کرد. عبدالحسین یگانه در این دیدار گفت: خواهر من چندین سال است با خانواده خود تماسی نگرفته است و از وضعیت خواهرم اطلاعی ندارم که به لحاظ […]

طیبه جان، دخترت فاطمه در هلند هنوز به محبت مادری تو نیاز دارد 22 مرداد 1403

طیبه جان، دخترت فاطمه در هلند هنوز به محبت مادری تو نیاز دارد

طیبه جان سلام. حالت چطور است؟ امیدوارم سالم و سلامت باشی . خیلی وقت است از شما خبری ندارم. من خبرهای مربوط به کمپ آلبانی را می خوانم و هدفم از خواندن خبرها این است که خبری از تو بیابم. اما متاسفانه تا به حال موفق نشدم خبری از شما بگیرم. خواهر عزیزم ما با […]

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی 25 اردیبهشت 1403

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی

طیبه جان سلام، حالت چطور است؟ خواهر جان. همیشه برایت آرزوی بهترین ها را داشتم، همیشه از غمهایت غمگین بودم و از شادیهایت شاد. از روزی که از پیش ما رفتی، جای خالی ات اذیتم می کند، اما برایت خوشبختی را آرزو کردم. روزی که فرزندت فاطمه را بدنیا آوردی مادر بودنت را تبریک گفتم. […]

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی 02 اسفند 1402

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی

خواهر عزیزم طیبه سلام، امیدوارم که خوب باشی. امروز قصد نوشتن نامه برای شما را داشتم و به این فکر می کردم که چرا در طی این همه سال از خانواده ات دور شدی. ما همیشه به یاد تو هستیم و خاطرات گذشته را مرور می کنیم. ما حتی نگران دختر تو فاطمه هستیم. نمی […]

دیدار برادر طیبه یگانه با مسئول انجمن نجات اراک 01 آبان 1402

دیدار برادر طیبه یگانه با مسئول انجمن نجات اراک

عبدالحسین یگانه، برادر طیبه یگانه روز پنج شنبه 27 مهرماه 1402 با مسئول انجمن نجات اراک دیدار و گفتگو کرد. طیبه یگانه از افراد گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق است که سالهاست با خانواده و دنیای بیرون ارتباطی ندارد. او دنداپزشک بود و مشغول کار اما متاسفانه با فریب عوامل رجوی به پاکستان و از […]

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در آلبانی 16 مهر 1402

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در آلبانی

خواهرم طیبه سلام همیشه برایت آرزوی بهترین ها را داشتم، همیشه از غمهایت غمگین بودم و از شادیهایت شاد، روزی که از خانه ما رفتی، جای خالی ات اذیتم کرد، اما برایت خوشبختی را آرزو کردم. تمام این سالها در تنهایی به شما فکر می کردم، تو اینها را ندیدی اما من برایت دعا می […]

پیام تبریک نوروزی عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی 19 فروردین 1402

پیام تبریک نوروزی عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی

خواهرم طیبه سلام . سال جدید را به شما تبریک می گویم. حالت چطور است؟ امیدوارم خوب و سلامت باشی. امیدوارم در سال جدید فرصتی پیش بیاید و سال رهاییت از فرقه مجاهدین باشد. خیلی دلم می خواهد تو را از نزدیک ببینم. خواهر جان. چرا جواب نامه های مرا نمی دهی؟ من از تو […]

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ مجاهدین خلق آلبانی 21 آذر 1401

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ مجاهدین خلق آلبانی

خواهر عزیزم سلام به یاد تمام روزهایی که با هم گذراندیم و تمام خاطرات خوبی که با هم داشتیم، شروع به نوشتن این نامه کردم. من هیچ خبری از شما ندارم. نمی دانم چگونه می توانم با شما تماس بگیرم. تو هم یادی از برادرت بکن و تماسی با من بگیر. برادر و خواهر که […]

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی مجاهدین خلق 15 شهریور 1401

نامه عبدالحسین یگانه به خواهرش طیبه یگانه در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

می نویسم برای بهترین خواهری که مهربونی هایش را فراموش نمی کنم سلام طیبه امیدوارم حالت خوب باشد. چه کنم که نمی توانم خواهرم را فراموش کنم . خواهر داشتن خودش یک نعمت است. ای کاش در کنار هم بودیم و من غمی نداشتم. خیلی وقت است شما را ندیدم و راستش را بخواهی دلم […]

نامه ای برای خواهرم طیبه یگانه 22 خرداد 1401

نامه ای برای خواهرم طیبه یگانه

طیبه عزیز سلام. حالت چطور است. امیدوارم که خوب باشی. امروز قصد نوشتن این نامه را کردم. من امروز به اندازه تمام روزهایی که با هم گذرانده‌ایم و تمام خاطرات خوبی که با هم داشتیم دلتنگ تو هستم. من هیچ‌گاه قدر مهربانی‌ها و حمایت‌های خواهرانه تو را ندانستم. دلم می خواهد مثل گذشته در کنار یکدیگر […]

blank
blank
blank