خواهر عزیزم طیبه سلام هر چند که چندین سال شما را ندیدم ولی شما همیشه در قلب من جا داری و همیشه دلتنگ شما هستم. زمانی که پیش ما بودی برای من خواهر نبودی بلکه بهترین دوست من بودی، چه کنم که فقط حسرت به دلی دیدن شما برای من به جا مانده است. مسیری […]
خواهر عزیزم طیبه سلام
هر چند که چندین سال شما را ندیدم ولی شما همیشه در قلب من جا داری و همیشه دلتنگ شما هستم.
زمانی که پیش ما بودی برای من خواهر نبودی بلکه بهترین دوست من بودی، چه کنم که فقط حسرت به دلی دیدن شما برای من به جا مانده است.
مسیری را انتخاب کردی که به سود شما تمام نشد. نمی دانم دلم به حال شما بسوزد یا به حال دخترت فاطمه که در هلند زندگی می کند.
از شما سئوالی دارم. زندگی و خانواده از نظر شما چگونه توصیف می شود؟! اینکه مادر فرزندش را در دیار غربت رها کند و مادر در جاده خاکی و دست انداز راه خودش را ادامه دهد!
واقعاً طیبه شما در کمپ بسته آلبانی و در حالی که ارتباطتان با همه دنیای بیرون قطع است، زندگی می کنید؟! یا خیال می کنید که زندگی می کنید؟!
اسم این سپری کردن عمر در حسرت و تنهایی و انزوا را زندگی گذاشتی؟! هر انسانی در کنار خانواده اش با مهر و عاطفه زندگی می کند و غیر از این باشد از انسانیت فاصله می گیرد. من مطمئن هستم اگر می دانستی راهی که انتخاب کردی به بن بست منتهی می شود این راه را انتخاب نمی کردی. طیبه خواهرم به خودت بیا و راه درست را انتخاب کن. هنوز دیر نشده، راه بازگشت باز است.
برادرت – عبدالحسین

