نقدی بر بیانیه جدید گروه تروریستی مجاهدین خلق

انتشار پیام تازه‌ گروه تروریستی مجاهدین خلق که در آن از دانشجویان خواسته شده «هر دانشگاه را به آتشکده‌ شورش تبدیل کنند»، بار دیگر نشان داد که این جریان سال‌هاست بدون آن‌که واقعیت میدان را درک کند، همچنان در دنیای متوهم و خشونت‌محور خود دست‌وپا می‌زند. صدور چنین پیامی در روز دانشجو، که روز گفتگو […]

انتشار پیام تازه‌ گروه تروریستی مجاهدین خلق که در آن از دانشجویان خواسته شده «هر دانشگاه را به آتشکده‌ شورش تبدیل کنند»، بار دیگر نشان داد که این جریان سال‌هاست بدون آن‌که واقعیت میدان را درک کند، همچنان در دنیای متوهم و خشونت‌محور خود دست‌وپا می‌زند. صدور چنین پیامی در روز دانشجو، که روز گفتگو و آگاهی مدنی است، نه تنها بی‌احترامی به جامعه دانشگاهی کشور است، بلکه پرده‌ای دیگر از ماهیت ضدجوان، ضدمردم و تمامیت‌خواه این گروه است که طی دهه‌ها کوشش کرده خود را بازسازی و تطهیر کند.

خشونتی که باز هم سر برآورد

مجاهدین خلق سال‌هاست تلاش می‌کنند تصویر خشن و تروریستی گذشته خود را با رنگ و لعاب رسانه‌ای پنهان کنند؛ اما هر مناسبت حساس که می‌رسد، نقاب‌ها می‌افتد و ذات حقیقی دوباره بروز می‌کند. پیام اخیر نیز از همین جنس است:
شوق بیمارگونه به آشوب، تحریک به خشونت و تلاش برای کشاندن جوانان به میدان درگیری، آن هم وقتی خودشان در فاصله‌ای امن در آن‌سوی مرزهاتنها میخواهند نقش هدایتگری بدون ریسک را داشته باشند.
اینکه یک گروه، دانشگاه یعنی کانون اندیشه، آزادگی و نقد علمی را «آتشکده‌ی شورش» بنامد، خود گویای ناتوانی مطلق آن‌ها در فهم نقش دانشگاه و دانشجو در تاریخ ایران است.

در حرف تانکِ ، در توان، موتور گازی

واقعیت اما این است که این گروه سال‌هاست از توان عملیاتی تهی شده است. ادعای «شورش در دانشگاه‌ها» در حالی مطرح می‌شود که نهایت فعالیت بخش ناچیزی از هواداران پولی‌شان، گرفتن یک تراکت در حیاط خانه یا کوچه خلوت و حتی در توالت درب بسته بوده است. فاصله میان ادعا و واقعیت، چنان عمیق است که حتی خودشان نیز نمی‌توانند توهم عملیات میدانی را جدی بگیرند.

اما نکته مهم اینجاست:

بی‌خطر بودن از نظر عملیاتی، مساوی با بی‌ضرر بودن از نظر فکری نیست.

این پیام نشان‌دهنده عمق خشونت و دشمنی این گروه با خِرد، نسل جوان و حرکت‌های مدنی است؛ گروهی که با ذهنیت واپش گرا و ساختار خشن، هرگونه آشوب و حتی مناظره کم تنش را بنام خود مصادره و به فرصتی برای دیده‌شدن تبدیل می کنند.

ذات پنهان‌شدنی نیست

با وجود تلاش‌های فراوان برای بزک‌کردن چهره و ساختن تصویری «مدنی» از خود، آن‌ها در بزنگاه‌ها همان کاری را می‌کنند که عادت دیرینه‌شان است:

دندان نشان می‌دهند.

چنانکه از امام صادق (ع) نقل شده است:
«خداوند دشمنان ما را از احمق‌ها آفریده است.»

سرکردگان این گروه نیز هرچقدر هم بکوشد، نمی‌تواند ذات وحشی، ضد مردم و سراسر خشونت خود را پنهان کند. هر بار که مناسبت ملی یا اجتماعی فرا می‌رسد، بی‌محابا به صحنه می‌پرند و ادای «هار بودن» درمی‌آورند؛ غافل از آن‌که جامعه ایرانی سال‌هاست با آگاهی، تجربه تاریخی و نگاه نقادانه، این نمایش‌ها را به خوبی می‌شناسد.

نتیجه

پیام اخیر تروریست های مجاهدین خلق نه فراخوانی برای «آگاهی‌بخشی» است و نه نشانه‌ای از «قدرت»؛
بلکه تنها سند دیگری است بر تداوم خشونت‌طلبی، دوری از واقعیت و دشمنی با نسل جوان. چنین گروهی حتی اگر دیگر توان عملیاتی نداشته باشد، همچنان در حوزه تبلیغ و تحریک، مخاطره‌آمیز است و نقد و افشای ماهیت آن یک ضرورت اجتماعی و تاریخی باقی می‌ماند.

سالاری