“نه، برای جابجایی” حرف اول و آخر مجاهدین
اگر با معیارهای کلاسیک و روانشناختی امروز بخواهیم ساختار سیاسی و ایدئولوژی مجاهدین را تجزیه و تحلیل کرده و آنرا بشناسیم طبیعتا مجاهدین در کادر گروههای فرقه ای که من آنرا یک گروه فرقه ای سیاسی – مذهبی می نامم دسته بندی میشوند و آنچه که ما را بدور از هرگونه تعصبات شخصی و گروهی به این امر بدیهی میرساند ساختار تشکیلاتی و عملکرد رهبری مجاهدین با کلیه عوامل کنترلی اش طی سی سال گذشته است.
گذری پیرامون توافق صلیب سرخ و دولت عراق در مورد کمپ اشرف
امروز همان رجوی می خواهد برای بدست آوردن زمان با ترفند های موجود مانور کند و بتواند در کمپ اشرف باقی بماند به همین خاطر هر روز برای دولت عراق یک طرح می دهد و نام آن را هم شروع کارزار در اشرف نامیده است. رجوی هرگز به این توافق تن نخواهد داد مگر اینکه خود رجوی را از داخل اشرف بیرون بیاورند و یا اینکه دولت عراق درب اشرف را از چهار جهت باز کند و تمام مقرها را بدست خود بگیرند و خانواده های نفرات بچه های خودشان را تعیین تکلیف نمایند.
چرا سران فرقه برای جابجائی نیروها به کمپ لیبرتی بهانه جوئی می کنند؟
مجاهدین گفته اند که به آنها اجازه داده شود تا اموال غیر منقول خود را بفروشند و پولش به حساب خودشان واریز شود البته نگفته اند که این اموال را از کجا آورده اند برا همه واضح و روشن هست که این اموال حق مردم عراق هست و از صدام بخاطر مزدوری گرفته اند. یکی دیگر از بهانه های سران فرقه اینست که در کمپ لیبرتی خانواده ها دیگر نیایند و با بلندگو مزاحم نشوند البته این خواسته زمانی منطقی هست که سران فرقه مزاحم ملاقات آزادانه و بی قید و شرط خانواده ها با عزیزانشان نگردند.
سنگ اندازیهای جدید مجاهدین در راه انتقال به لیبرتی
مجاهدین با یک چرخش 180 درجه ای در موضع شان دست به یک حرکت تاکتیکی زده و طرح توافق شده بین دولت عراق و سازمان ملل متحد و اعزام 400 نفر در مرحله اول به لیبرتی را پذیرفتند. اعلام پذیرش این طرح در اذهان خیلی از کسانی که مجاهدین را صرفا از طریق ارتباط با آنها در خارج کشور و تبلیغاتی که توسط خود مجاهدین شده و میشود شناخته اند و هیچ اطلاعی از ماهیت واقعی آنها ندارند این فکر را در ذهن آنها تداعی میکند که مجاهدین واقعا قصد حل مسالمت آمیز مسئله را دارند و این دولت عراق است که کار شکنی میکند.
سنگ اندازی رهبران مجاهدین در انتقال اسرا به لیبرتی
اکنون رجوی با تأخیر در انتقال نفرات سعی میکند برای خود و فرقه اش زمان بخرد. رجوی می خواهد ببینید اوضاع به کدام سمت حرکت میکند. آیا تهدیدهای آمریکا علیه ایران به جنگ منجر می شود؟ آیا تهدیدهای اسرائیل عملی خواهد شد؟ شاید از این نمد کلاهی برای او هم دوخته شود. شاید این ورشکسته سیاسی و نظامی را هم به عنوان دستمال کاغذی مورد استفاده قرار دهند. از طرف دیگر چشم امید رجوی به انتخابات پیش روی آمریکا نیز میباشد. او انتظار دارد جمهوریخواهان برنده انتخابات شوند. چون جمهوریخواهان همیشه جناح فایشست تر و جنگ طلبتری هستند
سازمان مجاهدین در راه پایان
ممکن است این تناقض بوجود بیاید که چرا با وجود اینهمه پشتیبانی از سازمان در غرب باز هم سازمان در لیست تروریستی امریکا باقی مانده است. علت این است که خود امریکاییها نمی خواهند مستقیما پشتیبانی خود را از آنان نشان دهند و الا بر هر کسی واضح است که اگر امریکا این لیست تروریستی را که خود نگارنده آن است قبول داشت، هیچگاه به آنان اجازه فعالیت در خاک امریکا و اروپا را نمی داد و برای آنها وجود یک سازمان با تشکیلات در کنار مرز ایران بهتر است.
آخرین خبرهای مربوط به مجاهدین
شاید مسعود رجوی چنین می پندارد با نزدیک شدن ایام انتخابات مجلس در اسفند ماه 90 و های و هوی چند سیاستمدار وابسته به جریانات اقتصادی صهیونیستی و امریکایی و بازی داده شدن بعضی جریانات سیاسی معلوم الحال وابسته توسط ایالات متحده امریکا احتمال حمله نظامی فراهم و شاید امریکاییان از این عناصر تروریست برای طلایه دارشدن قوای شان بهره جویند.
مجاهدین و کنفرانس پاریس
مریم رجوی تلاش میکند پذیرش طرح توافق شده بین دولت عراق و سازمان ملل متحد از سوی مجاهدین را به موضع گیری خانم هیلاری کلینتون و سازمان ملل ربط داده و تلویحاً بگوید اگر تعهدات آمریکا و ملل متحد در این رابطه نبود مجاهدین هرگز حاضر به پذیرش این توافقنامه نبودند، تا بدین ترتیب باز هم عاجزانه از طرف حسابهای خود بخواهد آنها را در شرایط وخیمی که گیر افتاده اند تنها نگذاشته و یاری شان دهند.
بهانه تراشیهای رجوی برای جلو گیری از بستن اسارتگاه اشرف
چند روزی هست که سران فرقه مافیایی رجوی بطور خاص مریم قجر از اوور پاریس در اطلاعیه های رنگارنگ به بهانه های مختلف از عدم ترک کمپ عراق جدید (اشرف) سابق به مواردی استناد می کند که هیچ کدام از این خواسته ها دلیل بر نرفتن به کمپ لیبرتی نمی تواند باشد. یکی از خواسته ها این بوده که خانواده ها نتوانند در کمپ لیبرتی با بلند گو فرزندان خود را صدا کنند این خواسته موقعی می تواند منطقی باشد که سران فرقه به خانواده ها این اجازه را بدهند که بتوانند با فرزندان خودشان ملاقات بدون کنترل سران فرقه را داشته باشند.
بهانه تراشی های عجیب فرقه رجوی در روند جابجایی ساکنان اشرف
سران فرقه که اکنون بخوبی دریافته اند، خروج نیروهایشان از اشرف پایه های تشکیلات جهنمی شان را سست و لرزان خواهد نمود، به تکاپو افتاده و خواسته ها و بهانه های مضحکی را جهت کارشکنی بطورمکرر مطرح میکنند از جمله می گویند: چند نفر از مهندسان اشرف از کمپ لیبرتی به منظور ارزیابی نیازهای فنی و استقراری و لجستیکی لیبرتی باید فراهم شود و دولت عراق نمی بایست برای انتقال داراییهای منقول از جمله خودروها به لیبرتی هیچ محدودیتی ایجاد کند.
مجاهدین و بحران خروج از اشرف
در وضعیت فعلی که بحران خروج از قرارگاه اشرف گریبانگیر مجاهدین شده آنها سعی دارند با کارشکنی و قانون ستیزی و شرط گذاری های غیر واقعی مانع جدی در پیشبرد راه حل های مسالمت آمیز و انسانی ایجاد کنند تا تشکیلات مجاهدین را سرپا نگه دارند. در این رابطه تناقضات آشکاری در موضع گیری های مجاهدین وجود دارد. آنچه که به مجاهدین تاکنون پشت گرمی میداد تا به این همه پشتک وارو زدن های مشمئز کننده در صحنه بین المللی دست بزنند، خوش خدمتی اطلاعاتی و فعالیت های جاسوسی به نفع آمریکا بود
رجوی ها هرگز به قانون تن نمی دهند
رجوی ها در راستای به بن بست کشاندن کار و عدم اجازه خروج به اسیران اشرف، در سایت خود یک جنگ تبلیغاتی را راه اندازی کرده اند. آنها در حالی که بعد از گذشت یک هفته از آخرین روز سال میلادی که قرار بود 400 نفر از اشرف خارج شوند، نه تنها یک نفر را هم آزاد نکرده اند بلکه با متهم کردن دولت عراق با رِندی قصد دارند دست پیش بگیرند و بر این اساس در کمال بیشرمی ضمن متهم کردن دولت عراق به عدم همکاری، یک سری خواسته های غیر معقول را مطرح نموده اند.