دیکتاتوری غیر قابل جایگزین، حاکم بر مجاهدین
درون مجاهدین، رهبری به عنوان اصلی تلقی شده که با اختلاف شدید جایگاه و منزلت نسبت به طبقات پایین تر به نوعی حکایت ارباب و رعیتی را تداعی می کند، یعنی در رأس هرم سازمان جایگاه رهبری به عنوان یک کل سیستماتیک مد نظر قرار می گیرد که موتور پیش برنده و مغز متفکر گروه نیز می باشد.
چراغ راهنما، ته یک کوچه بن بست
این دو نکته عبارتند از سرسپاری در مقابل رهبر خداگونه و خط و نشان کشیدن برای نیروهایی که تمام عیار سر سپار و فرمانبر نباشند.اما اینبار شرایط متزلزل اردوگاه اشرف و احتمال اضمحلال این اردوگاه چندان شور و حالی برای اجرای این مراسم تکراری برای مجاهدین باقی نگذاشته بود
رابطه ازدواج ایدئولوژیک و شکست استراتژی سازمان
ابریشم چی در ادامه کشف این تناقض طلاق مریم و ازدواج با مسعود را در راستای این همزیستی اجتناب ناپذیر، امری کاملا حیاتی و راه گشا تعبیر می کند. به زعم ابریشم چی ازدواج پاسخ به این صورت مسئله فرضی است که به دلیل ارتقاء مریم به رهبری سازمان، و تکامل کیفی زن در مناسبات هر گونه تصمیمی الزاما می بایستی با حضور توامان مریم و مسعود اتخاذ شود و از آنجا که مریم در چنین موقعیتی مشروط به شوهر و نهاد خانواده است بنابراین قادر نیست همیشه در کنار مسعود باشد، در چنین موقعیتی مریم قبل از هر چیز باید التزام خودش را به هر حائلی غیر از انقلاب و مسعود منتفی کند، طلاق مریم در راستای چنین ضرورتی واقع می شود
امیدی جز ظهور مبارکت برای برقراری «جامعه بی طبقه توحیدی» نمانده است.
ما علائم قبل از ظهورت را در دجالیت الف بچگانی دیدیم که ادعای ولایت شان آنان را کر و کور از واقعیات جهانی کرده است و دشمنان بشریت را دوستان خود گماردند. آنانکه روزی مزورانه سر به قدمگاه و سرداب تو می ساییدند، امروز به دشمنانت پیوسته و به ریسمان شیطان زمان چنگ میزنند و طلب حاجت می کنند.
رهبری مجاهدین قبل و بعد از انقلاب ایدئولوژیک
مقوله رهبری در سازمان مجاهدین خلق از تاسیس (1344) تا اکنون و علیرغم اینکه در شکل مبتنی بر سانترالیزم دمکراتیک بوده، اما عملا با چالش جدی مواجه بوده است. در مقطع ابتدایی یعنی از 44 تا 51 یعنی زمان اعدام محمد حنیف نژاد هژمونی سیاسی او بر تشکیلات به گونه ای است که درجمع بندی ضربه سال 1350 که منجر به متلاشی شدن بیش از 80% از کادرهای سازمان شد،
ره برو بی ره مرو هر چند که ره پیچان بود
و بقول شاعر توانا میرزاده عشقی «پدر ملت ما اگر این بی پدر است…» پس به وضوح می یابیم که اگر راه درستی بود همه مردم به دنبال آن می رفتند و چون اکثریت میرفتند دیگر مشکلی نبود اما چون راه درستی نبود نه تنها افراد زیادی را به خود نکشید بلکه به فراموشی سپرده شد و چون نتواننست با تکامل خود را سازگار کند از گردونه در حال محو شدن است.
رئیس جمهور همیشه در خواب
خانم مریم رجوی حتما در ذهن خودت می گفتی بقیه کشورها باید از تو و شوهر فراریت یاد بگیرند که چگونه می توان بدون کمترین بها رئیس جمهور شد و فکر می کردی باید برایت فرش سرخ پهن کنند و دیگر کسی جلو دارت نبود. شروع کردی به یک سری کارها تا به دیگران نشان دهی که برنامه داری ولی هرسال که می گذشت خواب تو پنبه دانه میشد و شده بودی چوپان دروغگو
الهه هنرمند محبوب ایران در گذشت
باید بگویم که اگر امریکا بخواهد از آنها حمایت کرده و بطرف ایران هولشان بدهد آنها در ایران به مراتب بد تر از صدام برای امریکایی ها در عراق خواهند بود. آنها در زمان جنگ فعالیت های اطلاعاتی بر علیه کشور خودشان داشته اند. من اخیرا یک پرستار ایرانی را دیدم که حین توضیحاتی که می داد و یادش می آمد، نمی توانست جلوی گریه خودش را بگیرد
رهبران فرقه ها تاریخ و مدت مصرف اعضا را مشخص می کنند
البته این روش در مورد سایر افراد فرقه در خارج از کشور بعد از کنار گذاشتن افراد قدیمی گسترش پیدا کرده است و آنهایی که روزی در چارت تشکیلاتی سازمان مجاهدین”خارج از کشوری” محسوب می شدند و”سرکوفت” می خوردند الان”اعضای” واقعی فرقه محسوب می شوند و برای پیشبرد خطوط فرقه در خارج از عراق مورد استفاده قرار می گیرند. این امر بعد بعد از سرنگونی صدام حسین دیکتاتور سابق عراق و فعالیت فرقه مجاهدین در خارج از عراق گسترش پیدا کرده است.
تبار شناسی مرید ایدئولوژیک
تصور اینکه مناسبات و موجودیت درونی سازمان مجاهدین یکسره معلول توانمندی های فردی رهبری آن (رجوی) بوده، تلقی ساده انگارانه ای است. شباهت های قریب ساختاری و محتوایی انقلاب ایدئولوژیک با مناسبات فرقه ای و بعدتر دستاوردهای جامعه شناختی درباره شکل و محتوای جنبش های توده ای که مشخصا به اراده و خواست فردی معطوف و سازماندهی شده، حکایت از گستره و دامنه نفوذ و تاثیر این الگوها بر ساختار و محتوای موجود مجاهدین می کند
اسیربیدادگر – قسمت هفتم
من پاسخ دادم که بر پدر اون حاجی که منظور شماست لعنت.چرا از من میخواهید که من به شما بگویم که عامل حکومت ایران هستم؟ چی گیر شما می آید؟ آیا این چیزی از عقده و کینه ورزی شما راعوض میکند.دنبال حاجی و نفراتش میگردید؟ بسم الله با مرز که فاصله زیادی نداریم.شما در موضعی نیستید که از من سؤال کنید من باید از شما بپرسم که چرا با من و امثال من مثل حاجی رفتار میکنید؟ البته نیاز نیست جواب بدهید
یکصد بیست و سومین جلسه گفتگوی سعید شاهسوندی در رادیو صدای ایران
“انقلاب ایدئولوژیک آمده است یک چیز را ثابت کند، آمده است بگوید شما هر که هستید، هر چه بودید، هر کاری که کردید، هر مبارزه ای که کردید، هر زندانی که رفتید، هر شکنجه ای که تحمل کردید، هر تلاش و کوششی که طی سالهای طولانی در این سازمان کرده اید، اگر نخ وصلتان به آقای رجوی و سرکار خانم مریم رجوی وصل نباشد و مرید او نباشید و مطلقا مطیع او نباشید، تمامی کارهای شما پشیزی ارزش ندارد.