مادران ؛ منتظران بدرود یافته – قسمت شانزدهم
دیری نپایید که دیگرازجهانگیردست خط ونامه به خانواده نمی رسید ونگرانی شدیدی براعضای خانواده خاصه مادرچشم انتظارش مستولی گشته بود.مادرنگران وپریشان حال به اتفاق دیگرفرزندش اقبال بدنبال ردی ازجگرگوشه اش به شهرطالش ونهایتا به رشت مرکزاستان درجستجوبود تا اینکه ازجانب آزاده ای خبردارشد که دلبندش بواسطه باند مافیایی رجوی ربوده شده ودراسارت آنان درکمپ تحت کنترل اشرف محبوس است
مصاحبه با خانم صغری سنگپری، خواهر آقای غلام سنگپری اسیر در فرقه رجوی
لحظه لحظه زندگی با برادرم برایم خاطره هست، غلام و من فقط خواهر و برادر نبودیم، مثل دو رفیق بودیم. همین دیشب به پسرم می گفتم من از غم داییت نابود شدم، همسرم هم از بی تابی من کلافه شده و می گوید عمرت را تباه برادرت کردی.
اکران فیلم سیانور در سینما بهمن سنندج
این روزها در بیشتر سینماهای ایران فیلم سیانور بر روی پرده رفته و با استقبال زیادی از مردم روبه رو شده. علی الخصوص برای خانواده هایی که فرزندانشان در فرقه رجوی اسیرمی باشد. در همین راستا انجمن نجات کردستان به علت استقبال خانواده ها تصمیم گرفت،از خانواده اسیران دعوت نماید و به اتفاق هم این فیلم که نقطه شروع سازمان مجاهدین را نشان می دهد.
دیدار با خانواده محمود دهقان در دفتر انجمن نجات گیلان
مهندس احمد دهقان که خود ازاعضای بسیارفعال ومرتبط با انجمن نجات گیلان هستند میگویند” پدرمرحومم حاج قربان ومادردلسوخته ی بدرود یافته ام طیبه حامی ؛ متعاقب اولین دیداربا محمود دردهه 1380درکمپ مضمحل شده اشرف که خودم نیزهمراه شان بودم بیش ازپیش داغ دل شان تازه شد و بشدت درپی رهایی محمود ازچنگال رجوی خائن بودند.
دیدار نزدیک از خانواده بسیار صمیمی و چشم انتظار علی قلیزاده
پدرگرامی و رنجدیده مان طاقت نیاوردند وبا چشمانی اشکبارگفتند:” بدترازهمه زمانی بود که شنیدم فرزندم به عضویت سازمان رجوی درآمد. رجوی دیگر کدوم خری باشد. مطلق باورم نمیشد که فرزند بسیجی من بشود منافق ومردم وهمسایه با این چشم به خانواده ما نگاه کنند. ببخشید آقای پوراحمد عزیزمن هول شدم حرف آخرم را اول گفتم.
دیداری نزدیک از روستا و منزل خانواده جبار صبایی ماسوله
صفرخانم صبایی مادرخانواده درحالیکه داشت با گوشه روسری اشکهایش را پاک میکرد بالهجه شیرین محلی گفتند” آقای پوراحمد شماهم مثل پسرم هستید. امروزبهترین روزهای زندگی ام هست یک جوری احساس میکنم جبارمن اینجا درکنارم نشسته است (گریه مادرواعضای خانواده). خیلی دلم گرفته. خیلی دلم هوای پسرم را کرده
نامه خانواده های دردمند و چشم انتظار شالیکار گیلک به نخست وزیر آلبانی
طی ده سال گذشته ومسافرت پرهزینه به عراق موفق به دیدار با عزیزانمان نشدیم حال ازشما عاجزانه درخواست داریم دریک امرانسانی وخداپسندانه تسهیلاتی فراهم کنید که عزیزانمان بتوانند ضمن برقراری ارتباط تلفنی باخانواده هایشان ؛ سرانجام دیداری هم با والدین و بستگان خود داشته باشند.
درد دل ها و صحبت های خانواده های خوزستانی بعد از بازگشت از عراق – قسمت پایانی
من الان باردوم است که به همراه خانواده ها به عراق واطراف لیبرتی می روم اینبارمادرم علیرغم اینکه مریض بود با اصرار خودش با من همراه شد چون وقتی برمی گشتیم ایران باور نداشت که ما غلامعلی را ندیدیم.بهرحال این دور مسئولان گروه رجوی برعکس دوره های قبل موانع متعددی ازجمله دیوارهای بلند گذاشته بودند! که واقعا همه ما تعجب کرده بودیم
بازگشت علی اصغر باباپور از فرقه رجوی به وطن و کانون گرم خانواده اش – قسمت اول
رهبری فرقه وقتی متوجه شد که اگر این بچه ها به خانواده هایشان وصل بشوند از فرقه جدا می شوند، سیاستش را عوض کرد و اعلام کرد از این پس ملاقات با خانواده را نمی پذیریم و به همه خانواده ها توهین کرد. خود ما بهتر می دانیم که رجوی جنایت کار چه انگ هایی را نثار خانواده ها کرد. از آن تاریخ به بعد تشکیلات مخوف فرقه رجوی زیر بار ملاقات نرفت. جنگ بین خانواده با رجوی پلید همچنان ادامه دارد البته تاثیرش را به جا گذاشته است. می بینیم تعدادی جدا شده و به جمع خانواده ها می آیند.
پیام شاد باش و تبریک به خانواده غلامی برمکوهی
با خبر شدیم بدنبال انتقال نفرات اسیر در فرقه فاشیستی رجوی در مورخه پنجشنبه 6 خرداد 95 برابر با 26 می 2016 چهارگروه 20 نفره به کشور آلبانی اعزام شدند که آقای علیرضا غلامی برمکوهی جزو نفرات منتقل شده به کشور آلبانی می باشد. به این مناسبت انجمن نجات استان قزوین به خانواده غلامی تبریک عرض می نماید.
دیدار اعضای انجمن خوزستان با خانواده مهرداد و سمرا بزازیان از اسیران فرقه رجوی
مادروبرادرمهرداد وسمرا بزازان ادامه دادند وقتی زمان خروج افراد ازعراق طولانی شد نگران شدیم چون قراربود که همه آنها وقتی به لیبرتی منتقل شدند هرچه زودترازعراق خارج شوند تا حداقل خیال ما ازبابت امنیت جانی آنها راحت شود.واقعا این چه ظلمی است که رجوی بی شرم وحیا درحق ما وبچه هایمان روا می دارد
دیدار اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده جواد سالاری از قربانیان اخیر فرقه رجوی
خانم زهرا سالاری خواهرجواد درحالیکه بشدت گریه می کرد مرتب می گفت خدا لعنت کند رجوی که برادرم را فریب داد وبه عراق برد،خدا لعنت کند رجوی که این همه سال ما را درحسرت دیداردوباره او گذاشت،خدا لعنت کند رجوی که تنها برادری که برایمان مانده بود به کشتن داد، خدا لعنت کند رجوی که اگر برادر مرا هم قبل ازاین به خارج ازعراق منتقل می کرد حالا اوزنده بود وخدا لعنت کند رجوی که این چنین ما را داغدارکرد.