معصومه جان رفتنت خیلی دلم را سوزاند
قسمتی از مصاحبه با خانم قمری مرادی مادر معصومه اولادی (محل تولد: شهر قزوین – اسیر در فرقه رجوی) معصومه در دبیرستان از طریق یکی از عوامل سازمان به نام مرضیه کبیری در سال 1381 اغفال و به همراه دوستش از مرز خارج شد. معصومه شاگرد ممتاز دبیرستان بود. روز پنج شنبه دیدم معصومه لباس […]
سیصد تن از اسرای ایرانی را از رژیم بعث خریدند
سعیدم دوستت دارم. قربانت بروم، بابا که تو را ندید و با ناامیدی از دنیا رفت. می دانم در شرایطی نیستی که با من راحت حرف بزنی و جوابم را بدهی ولی من با همه وجودم آرزو می کنم و…
آخرین دیدار من و پسرم
با سلام! خدمت خوانندگان عزیز …. من ولی ا… گل ریزان هستم پدر عباس گل ریزان اسیر در فرقه رجوی. زمانی که فرقه رجوی در عراق مستقر بود با سرنگون شدن صدام دیکتاتور عراق من به عراق سفر کردم. آن زمان حفاظت پادگان اشرف را نیروهای آمریکایی بر عهده داشتند. من به پادگان اشرف مراجعه […]
کودک بودم که مجاهدین پدرم را ربودند
نامه محسن یونسی به جاوید رحمان گزارش گر سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران با سلام! خدمت آقای جاوید رحمان گزارش گر سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران آقای جاوید رحمان … شما به جای اینکه در رابطه با حقوق بشر در ایران گزارش کنید کمی هم در رابطه با سازمان تروریستی مجاهدین […]
خبر سلامتی عبدالکریم کریمی به خانواده اش داده شد
دیدار اعضای انجمن نجات کرمانشاه با خانواده عبدالکریم کریمی اخیرأ اعضای انجمن نجات استان کرمانشاه به اتفاق جداشده ی تازه بازگشته به وطن آقای سیفی با خانواده عبدالکریم کریمی (اسیر درفرقه رجوی ساکن تیرانا) در شهرستان پاوه یک دیدار صمیمی داشتند. از کیلومترها قبل از ورودی شهرستان پاوه با پیچ وخم های جاده وکوه ها […]
گفتند برادرت مصطفی بیاید تا او را هم به آلمان ببریم
قسمتی از مصاحبه با آقای حسین ادیب پور برادر آقای جعفر ادیب پور (محل تولد: شهرمیانه – اسیر در فرقه رجوی) مادر ما اواخر سال 1380 فوت کردند. جعفر خیلی به مادرم وابسته بود. با فوت مادرم، ایشان خیلی ناراحت و متأثر بود. جعفر دنبال پیدا کردن کار بود. چند شبی به منزل نیامد. بعد […]
فقدان حاج موسی – تسلیت به خانواده بزرگ انجمن نجات
موسی علیزاده نامی آشنا برای تمام پدران و مادران دردمند و رنج کشیده و اعضای خانواده بزرگ نجات است. او با وجود ناراحتی قلبی، که بارها او را به بیمارستان بغداد کشاند، ماه ها در پشت حصارهای پادگان اشرف نام پسر گرفتارش در فرقه رجوی، بخشعلی علیزاده، را فریاد می کرد، صدایی که به دلیل […]
خبر سلامتی رامین مادرم را دلشاد میکند
دیدار صمیمانه خانواده های گلستانی با شیراحمد روزرخ دیدار با خانواده رامین عبدالهی داشتن کار خوب و زندگی در شرایط ایده آل آرزوی هر جوانی می باشد که بعد از رسیدن به سن بلوغ در سر می پروراند و برای رسیدن به آن گاها گرفتار حیله ها و حقه هایی می شود که شاید تا […]
در رویاهایم برای معصومه لالایی می خوانم
ببار ای نم نم باران این فصل بسان چشم ما از هجر یاران کجا این داغ را گفتن توانیم که ماندند و شدن از شرمساران این بار اعضای انجمن نجات لرستان به دیدار مادری رفتند که فراق دوری دختر جوانش، وی را چشم انتظار در کنج خانه با هزارن خاطره زنده نگه داشته است. مادری […]
چگونه خواهرم را از زندان مجاهدین نجات دادم
خاطره گویی خانم اعظم نوری خانم نوری یکی از خانواده های فعال انجمن نجات استان مرکزی است. هر چند که خواهرش طیبه نوری از فرقه رجوی جدا شده است ولی کماکان با دفتر انجمن فعال است و می گوید من بدنبال آزادی همه اسیران هستم و هر کاری که باعث شود اسیران از فرقه رجوی […]
بیاد برادرعزیزتر از جانم ولیرضا
ولی جان سلام. خوبی عزیز بردار. من و سایر اعضای خانواده بیش از پیش دوستت داریم و نگران روند زندگی اسارتبار و آینده ات هستیم. با وجود مرگ های مشکوک دردرون تشکیلات! امیدوارم با تمام اتفاقات عجیب و غریبی که درسازمان مجاهدین خاصه در نمایش 5 روزه که در مقرتان در مانز آلبانی روی داده […]
چگونه مجاهدین آزاده و کاوه را ربودند
آزاده! آزادی حق توست قسمتی از مصاحبه با خانم فاطمه محبتی مادر آزاده صبوری (اسیر در فرقه رجوی) دخترم پس از اخذ دیپلم، ازدواج کرد. همراه با همسرش آقای کاوه پورهمدانی برای اشتغال به همدان و از آنجا به کرمانشاه و سپس به سلیمانیه رفتند. در سلیمانیه دو نفر دنبالشان می آیند که ببرندشان به […]