دوشنبه, ۱ دی , ۱۴۰۴
خدایا این فرقه چقدر به نظرم آشناست 08 اسفند 1394

خدایا این فرقه چقدر به نظرم آشناست

فرقه رجوی فرقه ای هست که مردم پشت ایفا سوار می شدن زود برسن سر کار تا مثل برده کار کنن و شب بیهوش روی تخت بیفتن و فکر فرار سرشان نزند فرقه رجوی فرقه ای هست که تعدادی نفرات به دستور حاج مسعود رجوی رهبر عقیدتی فرقه کشته می شن و مامورای امنیت فرقه می گن: خواست حاج مسعود رجوی بود که کشته شون و پایشان به کشورهای آزاد نرسد تا مناسبات فرقه را افشا کنند

ملاقات حضوری حق مسلم خانواده هاست 08 اسفند 1394

ملاقات حضوری حق مسلم خانواده هاست

ترفند ها و خمیه شب بازی های فرقه جنایتکار نمی تواند کارساز باشد. باور کنید همین الان که شما جلوی درب زندان لیبرتی دارید فریاد می زنید و شعار می دهید ارکان پوسیده فرقه دارد می لرزد و پادوهای جنایتکار سرکرده فراری فرقه مستاصل شده اند و مثل مار زخمی دارند به خودشان می پیچند. اعمال شنیع آنها مانند کشاندن فرزندانتان در برابر شما و مجبور کردن آنها به توهین و ناسزا به خانواده هایشان نشان دهندۀ نهایت درماندگی و فلاکت فرقۀ رجوی است.

سفرنامه انتظار و امید – قسمت دوم 08 اسفند 1394

سفرنامه انتظار و امید – قسمت دوم

بر بالای سکوی هایل بین ما و مجاهدین می ایستم یاران را به سکوت فرا می خوانم و با رساترین فریادها می گویم که جوانان دلیر ایرانی،نره شیران در زنجیر،مسعود کجاست،مریم کجاست رهبران پوشالی شما کجا هستند که شما را در بیغوله های عراق رها کرده اند و خود گریخته اند.برادر در بندم،خواهر اسیرم خلق تو ماییم به سوی ما بیا،نفرت را به رجوی وا بگذار و دمی در هوای عشق نفس بکش.

سفر نامه انتظار و امید – قسمت اول 08 اسفند 1394

سفر نامه انتظار و امید – قسمت اول

سختی سفر و راه‌های دور و پر پیچ وخم جاده‌ها‌، شرمسار صبوری مادران و پدران پیر و سالخورده و خواهران و برادران دلتنگ و رنج ‌دیده یاران را در پل زائر به‌ هم رسانده است. مردان و زنان سیستانی در جامه‌های ساده‌ی زابلی و کردهای غیور کردستان در لباس‌های فاخر و زیبای کردی. از یک سو لهجه‌ی زیبای یزدی به ‌گوش می‌رسد و از دیگر سو شمیم طراوت گیلک‌ها و گرگانی‌ها و صمیمیت و خونگرمی شیرازی‌ها و خوزستانی‌ها.

دیدار اصغر باباپور با برادر و خواهرش بعد از ۲۸ سال 08 اسفند 1394

دیدار اصغر باباپور با برادر و خواهرش بعد از ۲۸ سال

اصغر باباپور، در میان عطر صلوات، برای دیدار با خواهر و برادرش، با بار بیست و هشت سال ندیدنشان بر دوش، از زمان سربازی و اسارت و انتقال سیاه به پادگان اشرف، به جمع خانواده‌های اسیران سازمان مجاهدین خلق در هتل وارد شد. خواهر و برادرش، بدون پدر و مادرشان که در فراق نبود بیست و هشت ساله اش تا هنگامه مرگ سوختند و ساختند، به دیدارش آمده بودند.

ملاقات آشور ورشی با برادرش بعد از ۲۸ سال 06 اسفند 1394

ملاقات آشور ورشی با برادرش بعد از ۲۸ سال

سالن از صدا پر بود… صدای گریه توامان با خنده… صدای زجه خواهری که با لهجه ترکی دل خود را سبک می کرد و دل خانواده ها را به آتش می کشید… صدای ناله مادری و درد دل پدری که برای دیدن عزیزش فرسنگها راه پیموده از دور ترین نقطه ایران… از صدای شوق… شوق دیدار یک تازه رسیده… یک تازه رها شده یک دوباره متولد شده… آشور تولد دوباره ات مبارک

دومین سری از خانواده های خوزستانی اسیران فرقه رجوی راهی کشور عراق شدند 06 اسفند 1394

دومین سری از خانواده های خوزستانی اسیران فرقه رجوی راهی کشور عراق شدند

به کوری چشم رجوی که همواره با تهدید و ارعاب خانواده های اسیران دربند فرقه وبا بکارگیری انواع تشبثات مذبوحانه سعی نموده تا هرطور شده مانع ازتجمع آنها دراطراف کمپ لیبرتی شود، دومین سری ازخانواده های خوزستانی اسیران دربند فرقه روز سه شنبه مورخه 4/12/94 برای بار دوم به همراه تعدادی از خانواده های اسیران دربند ازدیگر استانها برای تجمعی دوباره دراطراف اسارتگاه فرزندانشان راهی کشور عراق شدند.

بیگانه پرستی مجاهدین خلق و افتخار مجاهدین به این بیگانه پرستی 06 اسفند 1394

بیگانه پرستی مجاهدین خلق و افتخار مجاهدین به این بیگانه پرستی

بی شک مسعود رجوی تابلوی شوم سوریه را دیده است و خوب میداند بازنده جنگ در سوریه تنها مردم سوریه هستند و این جنگ پیروزی ندارد و اگر هم پیروزی داشته باشد مردم سوریه نخواهند بود مسعود رجوی تلاش میکند که پیروز احتمالی این جنگ باشد اما نه پیروز مستقیم بلکه چاکر و نوکر دوم طرف پیروز جنگ. آخه مسعود رجوی سالهاست به بیگانه پرستی و مزدوری اعتیاد پیدا کرده است

شد غلامی که آب جوی آرد، آب جوی آمد و غلام ببرد 06 اسفند 1394

شد غلامی که آب جوی آرد، آب جوی آمد و غلام ببرد

این روزها هم این”آتش بس سیاسی” بیشتر از آن”آتش بس نظامی” پوزه رجوی را به خاک نمالیده باشد کمتر نمالیده. ترس از ارباب آنقدر بالا گرفته که حتی از آوردن لهستانی ها و راه اندازی جلسات بزم و رقص روحوضی معمول (خانم وسط و یک سری لاشخور سمت چپ و راست و یک سری لشگر سیاهی رنگارنگ بدبخت کرایه ای جلوی ویترین خانم خانما) هم وحشت می کنند.

چهارمین اقدام خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی 06 اسفند 1394

چهارمین اقدام خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در لیبرتی

تعداد ۱۱۱ نفر از خانواده ها از سراسر ایران و از استان های مختلف در اقدامی هماهنگ و البته ستودنی دیشب وارد بغداد شده و امروز صبح عازم اردوگاه لیبرتی، محل استقرار افراد گرفتار در فرقه رجوی، در عراق شدند. خانواده ها امروز صبح در برابر اردوگاه لیبرتی تجمع کردند و عزیزان خود را صدا زدند. البته همچون دفعات قبل اجازه استفاده از بلندگو به خانواده ها داده نشد، اما خانواده ها از حنجره های خود مایه گذاشتند و خواست برحق شان یعنی دیدار بعد از سالیان با عزیزانشان را فریاد نمودند.

نامه دوم آشور ورشی به بنیاد خانواده سحر 05 اسفند 1394

نامه دوم آشور ورشی به بنیاد خانواده سحر

وقتی که فرار کردم و خودم را به پلیس عراق معرفی کردم، فکر می کردم جابجایی از یک زندان به زندان دیگر است و الان دست بند و پا بند خواهند زد و کتک کاری شروع خواهد شد. با خودم می گفتم قبلش که معلوم نبود سرنوشتم چه بود و الان هم معلوم نیست چه خواهد شد و چه بلایی سرم می آورند هر کس که مرا ببیند انتقام خواهد گرفت. ازکردش بگیر تا عرب و فارسش. اما بهرحال حاضر بودم تن به هر چیزی بدهم ولی دیگر به جهنم فرقه رجوی بر نگردم.

لحظه شماری خواهر و برادر برای یک ملاقات! 05 اسفند 1394

لحظه شماری خواهر و برادر برای یک ملاقات!

هر روز دعا میکنم که برادر من خیراله علییان که اسیر فرقه ی رجوی است، به زندگی و آزادی بازگردد واین دعا کردن بعد ازدیدار با برادران بهادری که اخیرا ازدست رجوی خلاص شده وبه کشور بازگشته وموجب نهایت خوشحالی خانواده ی خود وهمشهریانش شده، مرا بیشتر به خود مشغول کرده است.

blank
blank
blank