چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
تا رهایی برادر اسیرم از چنگال رجوی، کوتاه نخواهم آمد 03 خرداد 1391

تا رهایی برادر اسیرم از چنگال رجوی، کوتاه نخواهم آمد

سید طاهر محمدزاده از جمله کسانی بود که با تقبل رنج فراوان برای اولین بار با اشتیاق و آرزوی دیدار حضوری با برادر اسیرش سید ولی محمدزاده عازم کمپ اشرف شد و فعالیت چشمگیری داشت تا پیامش را به برادر اسیرش برساند که دروغ های فرقه رجوی را نخورد و خود با یک تصمیم قاطع ازفرقه رجوی کنده شده و نزد نیروهای عراقی محافظ اسرای دربند اشرفی رفته و برای همیشه درکانون گرم و پرمهر خانواده به آرامش برسد.

خانواده های استان مرکزی عازم اردوگاه اشرف شدند 28 اردیبهشت 1391

خانواده های استان مرکزی عازم اردوگاه اشرف شدند

خانواده های استان مرکزی در تاریخ 26 اردیبهشت به منظور دیدار با عزیزانشان راهی اردوگاه اشرف شدند.خانواده های استان مرکزی از مسئولین عراقی در خواست داشتند تا ترتیبی داده شود در کمپ موقت ترانزیت ملاقات حضوری با عزیزانشان داشته باشند. خانواده های استان مرکزی عزم جزم کرده اند با تحصن مقابل کمپ اشرف در انتظار رهایی عزیزانشان مقاومت کنند و عزیزانشان را از چنگال رجوی خون آشام نجات دهند.

خانواده ها: ما خواهان ملاقات با فرزندانمان در کمپ ترانزیت هستیم – قسمت دوم 20 اردیبهشت 1391

خانواده ها: ما خواهان ملاقات با فرزندانمان در کمپ ترانزیت هستیم – قسمت دوم

یکی از خانواده ها آقای علی اکبر باباپور برادر اسیر علی اصغر باباپور که برادرش در درگیری 19 فروردین سال 90 در اشرف از ناحیه پا زخمی شده بود، پرسید: آیا در این جابجایی اولویتی به مصدومین و مجروحین داده اند یا نه؟ که مسئول انجمن در جواب سئوال ایشان پاسخ دادند: برای سران فرقه اصلا مهم نیست که چه کسی چه مشکلی دارد برای اینکه افراد در مراحل اول فرار نکنند سعی کردند نفرات مسئول و سر موضع را به کمپ موقت بفرستند. برادر شما را هنوز در اشرف نگهداشتند چون می ترسند که او هم قبل از انتقال بقیه نفرات خود را به عراقی ها تسلیم کند ولی نگران نباشید این به طول نخواهد کشید و در آینده نزدیک همه بچه ها به کمپ جدید در بغداد منتقل خواهند شد.

نامه خانواده جلیلیان به برادر اسیرشان 12 اردیبهشت 1391

نامه خانواده جلیلیان به برادر اسیرشان

خودت به کنار سیاج بیا و ببین من خواهرت هستم یا نه؟ برادرگلم، به خدا قسم دلم برای دیدن گل رویت پرپرمی زند و تشنه صدا و نفس گرمت هستم. برادرم عاجزانه التماس میکنم برای چند دقیقه هم که شده به کنار سیاج بیا تا چشمان من و مادربه دیدنت روشن شود. برادرعزیزم راضی نشو که دیدارمان به قیامت بیفتد. بیا که مشتاقانه در انتظارت هستم. بیا که خانه بدون عطر وجودت سرد و بی روح است. برادرم، داداش نازم، مهدی عزیزم، بیا که منتظرت هستم. بیا که شب فراق به سرآید و صبح پرامید از راه برسد.

خانواده های دردمند وچشم انتظار گیلک عازم کمپ اشرف شدند 12 اردیبهشت 1391

خانواده های دردمند وچشم انتظار گیلک عازم کمپ اشرف شدند

خانواده های دردمند و چشم انتظار گیلک که هر یک عزیزی در اسارتگاه اشرف دارند در تاریخ یازدهم اردیبهشت 1391 بمنظور دیدارحضوری با عزیزان دربندشان عازم عراق ناامن و کمپ اشرف شدند.خانواده های مذکور در هنگامه پیوستن به سایر خانواده های مقاوم و متحصن مقابل اسارتگاه اشرف اظهار داشتند عزم جزم داریم که با عزیزانمان در کمپ اشرف و کمپ ترانزیت (لیبرتی) ملاقات حضوری داشته باشیم و در این خصوص از آقای کوبلر و دولت عراق استمداد می طلبیم که در شرایط تعیین تکلیف اعضای نگون بخت فرقه رجوی به خواسته های برحق خانواده های اسرای دربند تشکیلات مخوف رجوی عمیقا گوش داده و این خواسته ها را اجرایی نمایند.

بازگشت سرفرازانه خانواده ها ی خوزستانی از اشرف 09 اردیبهشت 1391

بازگشت سرفرازانه خانواده ها ی خوزستانی از اشرف

روز سه شنبه مورخه 5/2/91 خانواده های خوزستانی بعد از یک کارزار جانانه درسال 91 و افشای همه جانبه ماهیت فرقه ضد انسانی رجویها به خاک میهن بازگشتند. این خانواده ها که در تاریخ بیستم فروردین ماه به منظور شروع دور جدیدی از تلاش برای آزادی عزیزان خود به پادگان اشرف رفته بودند توانستند دستاوردهای مثبت زیادی کسب نمایند. حضور خانواده های خوزستانی مصادف با عقب نشینی چهارمین گروه از اعضای تحت اسارت فرقه رجوی گردید که به هنگام خروج این اکیپ 400 نفره خانواده ها با حضورشان در مسیر آنها به شادی و هلهله پرداختند

نامه جمعی از خانواده های خوزستانی متحصن خطاب به آقای نوری المالکی 26 فروردین 1391

نامه جمعی از خانواده های خوزستانی متحصن خطاب به آقای نوری المالکی

ما جمعی از خانواده های خوزستانی که عزیزانمان طی سالیان تحت اسارت سازمان تروریستی و ضد دموکراتیک موسوم به مجاهدین خلق می باشند و بر خلاف تمامی قوانین و عرف بین المللی مندرج در منشور حقوق بشر جهانی تاکنون موفق به ملاقات با آنها نشده ایم، ما خواهان برخورداری از حق مسلم ملاقات حضوری و خارج از کنترل امنیتی فرماندهان سازمان تروریستی مجاهدین می باشیم. تا عزیزان ما بتوانند بدور از هر گونه نگرانی از عواقب احتمالی، سرنوشت آینده خود را تعیین کنند.

نگرانی خانواده های چشم انتظارگیلک و اعلام آمادگی اعزام به کمپ ترانزیت 26 فروردین 1391

نگرانی خانواده های چشم انتظارگیلک و اعلام آمادگی اعزام به کمپ ترانزیت

شماری ازخانواده ها که هریک عضوی از خود را در اسارتگاه رجوی دارند خواستار آن شدند که هر چه سریعتر با ایجاد تسهیلات لازم اینبار به ترانزیت اعزام شوند و خاطرنشان کردند که لاجرم در مکان جدید کنترل تشکیلات روی اعضای نگون بخت و از دنیا بی خبر کمتر و یا به صفر رسیده و میتوان با یک ملاقات حضوری با زنده و احیاء شدن عواطف به قربانگاه رفته عزیزان خود، آنان را برای همیشه از شر رجوی راحت کرده و به کانون گرم و پر مهر خانواده بکشانند و خانواده ها بر این باور خود مصر بوده و از خدا خواستند که خواسته هایشان محقق شود.

تلاش خانواده های خوزستانی برای آزادی اسیران اشرف در سال ۹۱ ادامه دارد 24 فروردین 1391

تلاش خانواده های خوزستانی برای آزادی اسیران اشرف در سال ۹۱ ادامه دارد

اولین کاروان خانواده های خوزستانی درسال 91 با هدف تلاش برای آزادی اسیران دربند فرقه تروریستی رجوی روز یکشنبه مورخ 21/1/91 برای پیوستن به جمع دیگر خانواده های متحصن در مقابل پادگان اشرف اعزام شد. خانواده های خوزستانی قبل ازحرکت با تجمع در مقابل کنسول دولت عراق در استان خوزستان نامه ای به آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق را تسلیم سرکنسول عراق آقای استاد باسم نمودند.

نامه به ابراهیم موسی پور از اسیران فرقه رجوی 24 فروردین 1391

نامه به ابراهیم موسی پور از اسیران فرقه رجوی

دایی جان به خدا دل ما واسه شما یه ذره شده وهمه جا حرف شما را میزنیم. من زن گرفتم و یک بچه دارم که قهرمان ژیمناستیک هست. دایی جان جای شما آنجا نیست. ارزش شما بیشتر است شما خانواده دارید وهمه منتظرشما هستند. همه دلشان برای شما تنگ شده. همه بعضی اوقات با هم هستن و برای شما گریه میکنند. آیا دلت میاد ما را نبینی؟ دایی جان بهترین موقع هست که خودت را از بدخواهان جدا کنید وخودت را به عراقی ها در پادگان لیبرتی معرفی کنید

نامه ای از خواهری منتظر به رضا زنگنه اسیر فرقه رجوی 24 فروردین 1391

نامه ای از خواهری منتظر به رضا زنگنه اسیر فرقه رجوی

وقتی از پیش ما رفتی من دیگر تنها شدم. طی این چندین سال هیچ نامه ای از تو بدستم نرسید که از احوالات شما مطلع گردیم و در مقابل من هیچ راهی نداشتم که با شما ارتباط برقرار کنم. و همیشه نگران احوالات شما بودم. یاد آن روزها بخیر که در اتاقت با هم می نشستیم و خاطرات خودت را برایم تعریف می کردی و در کنار خاطرات مرا نصیحت می کردی چی شد که از جایی سر در آوردی که همه اهل فامیل در تعجب مانده اند. جایی که به شما اجازه نمی دهند حتی یک تماس چند دقیقه ای با خانواده ات داشته باشی

نامه به ملک جمشید ده مرده از اسیران فرقه رجوی 19 فروردین 1391

نامه به ملک جمشید ده مرده از اسیران فرقه رجوی

ملک جمشید دهمرده بالغ بربیست سال است که دردستگاه مغزشویی رجوی به اسارت درآمده است. دو خواهر ایشان بنامهای طاهره و سهیلا دهمرده ازشهرستان زابل از استان سیستان و بلوچستان چشم انتظار برادرشان هستند و به مجرد بازگشت جداشده ها به ایران با تحمل رنج فراوان به امید آنکه خبری از ملک جمشید داشته باشند به سراغ آنان میروند کما اینکه از زابل به گیلان آمدند و با جداشده ها از جمله آقایان اکبرمحبی، حمید حاجی پور و محمدباقرکشاورز دیدارکرده و به گفتگو نشستند و آرزو کردند که برادرشان به چشم انتظاری خانواده اش پایان داده و به کانون گرم و پرمهر خانواده بازگردد.

blank
blank
blank