اسامه بن لادن و مسعود رجوی
اسامه بن لادن که حدود ده سال اخیر به نام پدرخوانده و پدر معنوی تروریست های جهان، توانسته بود ظاهراً با سیاست های تند ضد آمریکایی باعث حضور آمریکا در منطقه گردد، هم اکنون وجود ندارد. اسامه بن لادن به دور از نیروهای خود، یعنی در پاکستان و احتمالاً تحت الحفظ پاکستان و آمریکا بوده و مسعود رجوی نیز به جای بودن مابین نیروهای خود، خود را تسلیم اربابانش کرده که این امر به وضوح می تواند از هر دو طرف برای او خطرساز باشد و سرنوشتش را مانند سرنوشت اسامه بن لادن رقم زند.
سرکرده مجاهدین تنها ۲۰۰ نفر فدایی دارد
منابع درون این فرقه و خارج از آن تأکید دارند که علاوه بر کسانی که در زمره مخالفان رجوی بودند و سازمان با مشارکت دادن آنها در درگیری با ارتش عراق، قصد داشت آنها را به کشتن بدهد و از شر حضورشان خلاص شود، تنها حدود 200 نفر در درگیری با نیروهای عراقی شرکت داشتهاند که به 200 نفر فدائی رجوی معروف شدهاند و مابقی نفرات که بیش از 3000 نفر هستند معلوم نیست که در چه وضعیتی بسر میبرند.
پیام پیروزی یا وحشت رجوی از حضور خانواده ها
بعد از درگیری های 19 فروردین که باعث مرگ تعدادی از اعضای سازمان در اشرف شده رجوی فریبکار پس از وقفه چند روزه و سکوت در یک پیام نصفه نیمه سعی کرده روحیه افراد وارفته در اشرف را بالا ببرد تا بتواند در آنجا برای خواسته های رجوی استقامت کنند. رجوی پلید که هیچ دلیل و برهانی منطقی برای ابقای اشرف و مقاومت افراد خود ارائه نمی کند سعی دارد با ردیف کردن یک مشت دروغ به این مسئله رنگ و بوی ایدئولوژیک بدهد تا بتواند نفرات خود را به لحاظ ذهنی برای درگیری و کشته شدن آماده کند.
کین ضد بشری رجوی
اینهمه کینه توزی را در قاموس کدام انسان می توانید پیدا کنید؟ ملاحظات سیاسی وفرهنگ رایج اجتماعی می طلبد که حداقل این جانور درنده دوپا، درظاهرهم که شده به خانواده آقای عتیقی تسلیت می گقت، ولی از رجوی خیانتکار که عمق کینه حیوانی اش نسبت به خانواده و کانون گرم آن درمناسبات درونی این فرقه برای همه ما اعضای جدا شده شناخته شده است. وی در مناسبتهای مختلف،خانواده را کانون فساد نامیده، وخواستارانهدام فیزیکی آن بوده،چه انتظاری بیش از این می توان داشت؟
طراحی شوم رجوی های جلاد برای گسترش خونریزی در اشرف
بخوبی مشخص می شود که او نه تنها می خواهد اسیران اشرف را در همان اسارتگاه تا روز مرگ نگه دارد (کاری که تابحال با آنان کرده) بلکه با توهین و فحاشی به مقامات دولت عراق که حاکمیت آن کشور را در دست دارند، بر هیزم این درگیری ها نفت می ریزد تا کار را به درگیری و کشتار کشانده و از خونریزی اطمینان حاصل کند، والا اگر او قصد مذاکره و صحبت و بحث دارد چرا مخاطبش را با فحش و توهین مورد هتاکی قرار می دهد؟
مسعود رجوی حنای تو دیگر رنگی ندارد
چرا دستور نمیدهی که به اردوگاه اشرف برگردند و بقول خودت درصف مقدم باشند؟ دلیلش را من یادآوری میکنم. اردوگاه اشرف همانند شیشه عمر توست. میدانی که اگراز اشرف کوتاه بیایی کارت تمام است.اشرف را میخواهی نگه داری ولی از خون جوانان مردم مایه بگذاری. قرارگاه اشرف محلی است برای اینکه از نیروهایت اشخاصی بسازی که فقط بمرگ فکر کنند. یکبار بنشین و از تلوزیون خودت حرف زدن نیروهای خودت را گوش کن.ببین آیا کلامی جز مرگ و کشته شدن یا مردن میشنوی؟
آقای رجوی برای جلو گیری از فاجعه انسانی درب اشرف را باز کنید
سران فرقه بعد از نا امید شدن از امریکاییها برای برگشت به پادگان اشرف اینبار سعی دارند با براه انداختن تحصن و تظاهرات در جلو مقرهای سازمانهای حقوق بشری وبین المللی توجهات را به ان سمت سوق دهند که گویا چاره دردست اینهاست که این هم یک فریبی بیش نیست جلو گرفتن فاجعه در پادگان اشرف در دستان سران فرقه هست انها باید دست از این اسیران بکشند و بس؛ سران فرقه تصمیم دارند با جمع کردن یکسری ایرانی وافغانی از کمپهای پناهندگان در اینده نزدیک تظاهراتهای مختلفی را در ژنو و بروکسل بر پا کنند که این هم از ان شگردهای شیادانه رجوی هست برای انحراف اذهان
تنها مسئول خون کشته شدگان اشرف رجویست
اگر با واقعیات زندگی میکردی و نه با تخیلات خودت خیلی پیش ازین بایستی میفهمیدی که اشرف دیگرجای امنی برای تو و نیروهایت نیست! پس روی اسب بازنده سرمایه گذاری بیشتر نکن! درب اشرف راباز کن تا بلکه با آزادی نیروهایت لااقل مورد خشم ونفرین کمتری از طرف نیروهای خودت قرار بگیری. ولی افسوس که تو در این حداقل هم معرفتش رانداشتی!
ممنوع بودن رفتن به بیمارستان در فرقه رجوی بدلیل ترس از فرار
رجوی پلید که بر اساس افکار فرقه ای اش باید مانع از ارتباط افراد فرقه با بیرون آن شود وقتی دید وجود بیمارستان عراقی راهی برای ایجاد رابطه افراد اسیر با دنیای بیرون از فرقه است، برای بستن کامل راه ساکنان اشرف به بیرون در یک نمایش مسخره و با قساوت تمام در پوش یک اطلاعیه، خبر از ممنوع کردن مراجعه اسیران اشرف به بیمارستان کنار کمپ را داد
نامه به سرکار خانم مریم سنجابی
به یاد دارم که در سال1375 یا1376 در یگان مهندسی مسئول ما شدید من همان موقع به یکی از آن بچه ها گفتم که اگر چه مسئول ما است ولی دیدگاه اش فرق می کند. امروز دیدم که بلی تمام نفرات چه زن وچه مرد فرقی ندارد همه شان در آن کمپ با زور نگه داشته شده اند واین نشاندهنده حقانیت حرف های ما است که امروز شما در آن کنفرانس گوشه ای از آن را بیان کردید و امید وارم زن های شجاع مثل شما بتوانند صدای خاموش شده در دست رهبران فرقه را به گوش ملت بیدار برساند
نقض حقوق اساسی انسانها از سوی رهبران مجاهدین
قرائت و شواهد فراوانی تصریح دارد که سران مجاهدین به جز اهداف فرقه ای به انسان ها و عواطف و حقوق بنیادین شان کمترین ارزش و اهمیتی قائل نیستند. طرح خواسته ها و مطالبات از سوی خانواده ها و نادیده انگاشتن این امر مشهود از سوی رهبران بیرحم و تبهکار مجاهدین، دلیل محکمی ست که فرقه ی ستیزه جوی مجاهدین و سران آن نسبت به رعایت کرامت و شان انسانها و احترام به حقوق ذاتی آدمی ناتوان و عاجزند؟
مرحبا به مریم قجر در نسل کشی استاد است
مریم قجر برای کشتن نفرات در زنجیر شخصا فرمان را صادر کرده وامروز برا ی رد گم کردن آن فرمان در اوور برای آنها اشک تمساح می ریزد اگر راست می گوید که عراقی ها به اشرف حمله کردند؟ چرا شما به نیروها فرمان رفتن به سنگر درمقرخودشان را صادر نکردید؟ و آنها را رهسپار ضلع شمال که تا مقر نفرات 4 کیلومتر فاصله دارد را صادر نمودید؟ دو نفر را هم برای خود سوزی در جلو نیروهای عراقی آماده و در همان ساعت اولیه خودشان را آتش زدند.