جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
دیدار نزدیک از خانواده شریف و خوش شانس اسماعیل فلاح رنجکش عضو بازگشتی به میهن 11 آبان 1395

دیدار نزدیک از خانواده شریف و خوش شانس اسماعیل فلاح رنجکش عضو بازگشتی به میهن

در دیدار با خانم فاطمه پورمحمدی مادرمهربان وشیرین سخن اسماعیل؛ بسیارلذت بردم وخوشحال ازاینکه توانستند گمشده دلبندش را مابعد سالیان دوری ودربدری پیدا کرده ودرکنارخود داشته باشد.

بازگشت علی اصغر باباپور از فرقه رجوی به وطن و کانون گرم خانواده اش – قسمت اول 09 خرداد 1395

بازگشت علی اصغر باباپور از فرقه رجوی به وطن و کانون گرم خانواده اش – قسمت اول

رهبری فرقه وقتی متوجه شد که اگر این بچه ها به خانواده هایشان وصل بشوند از فرقه جدا می شوند، سیاستش را عوض کرد و اعلام کرد از این پس ملاقات با خانواده را نمی پذیریم و به همه خانواده ها توهین کرد. خود ما بهتر می دانیم که رجوی جنایت کار چه انگ هایی را نثار خانواده ها کرد. از آن تاریخ به بعد تشکیلات مخوف فرقه رجوی زیر بار ملاقات نرفت. جنگ بین خانواده با رجوی پلید همچنان ادامه دارد البته تاثیرش را به جا گذاشته است. می بینیم تعدادی جدا شده و به جمع خانواده ها می آیند.

اعضای جدا شده و ضرورت نبرد بی امان علیه کنترل ذهن مخرب فرقه رجوی 08 مهر 1394

اعضای جدا شده و ضرورت نبرد بی امان علیه کنترل ذهن مخرب فرقه رجوی

بنابراین شناخت شیوه ها وتکنیک های کنترل ذهن اعمال شده کمک می کند که ما یک ارزیابی ودرک مشخصی ازخود داشته باشیم که بدانیم برما چه گذشته است تا بدینوسیله راه کاری برای برون رفت پیدا کنیم چون با وجود اینکه هرکدام سالیان است که ازفرقه مخرب رجوی جدا شده ایم اما هنوز نمی دانیم برما چه گذشته است زیرا هیچکدام از ما بطور جد بدنبال باسازی ذهنی وروانی خود نبوده ایم وعلیرغم جدایی فیزیکی متاسفانه همچنان دردام مانیوپلاسیون فرقه رجوی اسیریم وهنوزبا عینک نگرش رجوی ساخته به مسائل می نگریم درحالی که ضرورت مبارزه برای آزادی واحترام گذاشتن به حقوق دیگران بدون تکاندن وزدودن اندیشه های مخرب فرقه رجوی امکان پذیر نمی باشد.

برپایی جشن فرا رسیدن نوروز با حضور اعضای جدا شده و جمعی از خانواده ها 18 اسفند 1393

برپایی جشن فرا رسیدن نوروز با حضور اعضای جدا شده و جمعی از خانواده ها

دراین مراسم که به ابتکار انجمن نجات شاخه خوزستان وبه سبکی جدید برگزارشد ابتدا مسئول انجمن نجات خوزستان مقدم مهمانان عزیز را گرامی داشته و گفت به کوری چشم رجوی ما دراین نقطه جمع شدیم تا پیشاپیش فرارسیدن سال جدید را جشن بگیریم وابراز امیدواری کرد که سال آینده نیزجشن آزادی همه اسیران دربند فرقه اسیرکش رجوی را دردل طبیعت زیبای وطن ودرکنارهم برگزارکنیم.

به یاد دوست و همکار عزیزمان صمد نظری 01 آذر 1393

به یاد دوست و همکار عزیزمان صمد نظری

با کمال تاسف و تاثربه اطلاع می رسانیم، دوست گرامی مان آقای صمد نظری در بامداد روز جمعه 30 آبان 93 بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفتند. آقای صمد نظری که از فعالین و پایه گذاران انجمن نجات بودند، از هیچ اقدامی برای افشای ماهیت تروریستی و فرقه ای رجوی فروگذار نکردند و برای آنانی که عزیزی در بند رجوی دارند قطعا اسمی آشنا است.

با دیدن دوستان خود خیلی خوشحال شدم 21 آبان 1393

با دیدن دوستان خود خیلی خوشحال شدم

دردیدارامروزکه البته آخرین دیدارنخواهد بود توانستم با دوستان عزیزم آقایان هادی شعبانی ومحمدرضا گلی اسکاردی ازانجمن نجات مازندران دردفترمحل کارم درانجمن نجات گیلان ساعاتی را به گفت وشنود پرداخته ودریک جمع بسیارصمیمی خوش بگذرانیم.باشد که درآینده ای نه چندان دور با اضمحلال کامل فرقه رجوی و زندان لیبرتی بتوانیم یک گردهمایی صمیمانه با تمام دوستان جداشده درایران عزیزمان داشته باشیم وبه ریش و ریشه رجوی خائن شادمانانه بخندیم وگل بگوییم وگل بشنویم.

تشکر و قدردانی علی محمد خاتمی از خانواده ها 27 مهر 1393

تشکر و قدردانی علی محمد خاتمی از خانواده ها

از لطف و محبت کلیه عزیزانی که متأهل شدنم را تبریک گفتند ممنونم. امیدوارم با رهایی همه عزیزان اسیر در چنگال فرقه رجوی و ورود به دنیای آزاد مهر و محبت خانواده شامل آنها هم بشود؛ شما در نوشته هایتان به درستی مناسبات این فرقه کثیف را بیان کرده بودید که با به اصطلاح انقلاب مریم، زندگی و جسم و روحمان را نابود کردند؛ افراد را از زن و بچه و آغوش گرم خانواده متنفر کردند؛ مستمراً با فریب، ما را تحت شدیدترین فشارهای روحی و جسمی قرار می دادند؛ با مغزشویی از ما تا سر حد مرگ بیگاری کشیده و شکنجه می کردند

علی محمد خاتمی در آغوش پُر مهر خانواده 23 مرداد 1393

علی محمد خاتمی در آغوش پُر مهر خانواده

در لحظه ورود علی محمد خاتمی عضو رها شده از چنگال فرقه رجوی به دفتر انجمن برادران و خواهران و دیگر اقوامش هنگام در آغوش کشیدن علی محمد با تمام خشم فریاد می‌زدند: «مرگ و نفرین ابدی بر رجوی خائن». رجوی باعث شد ۲۷ سال تمام فرزندمان از مهر و محبت خانواده به دور باشد و آنگاه تمامی اعضای خانواده از بابت چنین نعمتی خدا را شکر کردند و از زحمات مسئولین انجمن نجات و نهادهای امنیتی کشور در خصوص رهایی عزیزشان از چنگال رجوی تشکر و قدردانی کردند.

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت دوم 26 تیر 1393

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت دوم

به دستورمسولین فرقه مجبورشدیم با ترکیب چند بنگال سالن های جلسه ونشست عملیات جاری درست کنیم وخلاصه هم وقت مان را پرمیکردند وهم اینکه به مقاصد شوم خود می رسیدند. هرچند درآن مدت شماری ازلیبرتی فرارکردند ولی این عمل براحتی امکان پذیرنبود وریسک داشت. درادامه طوری شده بود که نمی توانستیم دونفره صحبت بکنیم ویا تک نفرتردد داشته باشیم وهمان چارچوب های بسته وکنترل شده اشرف داشت درلیبرتی اعمال میشد که چنین هم شد.

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت اول 25 تیر 1393

رضا رجب زاده درجمع خانواده های چشم انتظارگیلک – قسمت اول

درابتدا آقا رضا با یکایک آنان بخوبی ارتباط برقرارکرد وآرزوکرد که فرزندان آنان نیزبتوانند روزی به آغوش شان برگردند وبدین صورت به چشم انتظاریشان مهرپایان زده شود. درمقابل خانواده ها نیزهریک بازگشت ایشان را به خاک وطن وآغوش خانواده تبریک وتهنیت گفتند وبرای این عزیزرسته ازچنگال رجوی آرزوی سلامت وموفقیت درزندگی جدیدشان کردند.

رضا رجب زاده در آغوش گرم و پرمهر فرزندانش 26 خرداد 1393

رضا رجب زاده در آغوش گرم و پرمهر فرزندانش

درلحظه ورود رضا رجب زاده عضورها شده ازچنگال اهریمنی رجوی به دفترانجمن فرزندش مهران که الان 33 ساله ومتاهل و دارای یک دخترهست , درهنگامه درآغوش کشیدن پدر با تمام خشم فریاد زد” ای رجوی خائن ننگت باد. توباعث شدی که من وخواهرم 27 سال تمام از مهرومحبت پدری به دور باشیم وبه سختی روزگار بگذرانیم” وآنگاه راضیه دیگرفرزند آقا رضا در آغوشش قرارگرفت و ازبابت چنین نعمتی شکرخدا را بجا آورد

گفتگویی دوستانه با آقای حمید حسنی، مسئول دفتر انجمن استان خوزستان 11 خرداد 1393

گفتگویی دوستانه با آقای حمید حسنی، مسئول دفتر انجمن استان خوزستان

بنظر من طی این سالها همه حرف ها به رجوی ودارودسته اش زده شده.وضعیت اسفبار فعلی رجوی و فرقه اش گویای سرانجام عاقبت ترورهای گسترده در داخل و فشار، تهدید و کشتن هرگونه عواطف به غیر از او و قطع از زندگی و خانواده است واین جمله را به او میگویم که از سرنوشت صدام پند بگیرد و دست ازسر اعضای درمانده خود بردارد

blank
blank
blank