جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
تبریک وشادباش بمناسبت رهایی حمید عاشورزاده از چنگال رجوی 26 شهریور 1391

تبریک وشادباش بمناسبت رهایی حمید عاشورزاده از چنگال رجوی

حمید عاشورزاده پس از25 اسارت درمناسبات مافیایی فرقه رجوی و سالیان دوری از خانه و کاشانه خود، بالاخره همت کرد و با گسستن از قید و بندهای مرئی و نامرئی زندان رجوی رهایی یافت و به دنیای آزاد بازگشت.ازسالیان پیشتر خانواده عاشورزاده خصوصا برادرانش مسعود و داریوش از اعضای مرتبط با انجمن نجات گیلان برای رهایی عزیزشان ازهیچ تلاش وکوششی فروگذار نکردند

تشکر خانواده محمدی از خانواده ها و بازگشتی ها 13 شهریور 1391

تشکر خانواده محمدی از خانواده ها و بازگشتی ها

در پی استقبال گسترده خانواده ها از بازگشته جدید آقای مجید محمدی، آقای نعمت الله محمدی پدر مجید، طی تماسی با دفتر انجمن استان ضمن قدردانی از همه خانواده هایی که تا بحال حضورا و یا از طریق تلفن به خانواده وی تبریک گفته اند و همچنین از بازگشته هایی که ضمن تلاش برای رهایی مجید از اسارتگاه رجوی، بازگشت او را به خانواده اش تبریک گفته اند، تقدیر و تشکر نمود.

اظهارات عبدالحمید رئوفیان پس از بازگشت – قسمت اول 09 شهریور 1391

اظهارات عبدالحمید رئوفیان پس از بازگشت – قسمت اول

آقای عبدالحمید رئوفیان در مورد اولین جرقه جداشدن از فرقه رجوی چنین می گوید که 4 سال پیش وقتی اصرار زیادی برای برقراری ارتباط با خانواده را مطرح نمودم، برای اینکه من را راضی کنند نامه ای را که برادرم از طریق صلیب سرخ برایم فرستاده بود را به من دادند که من با استفاده از شماره تلفن زیر نامه در زیر فشارهای روانی بسیار بالا و شنودهای متعدد سران فرقه با مادرم بعد از 23 سال صحبت کردم که این خود مهر محکمی شد برای شروع تفکر در مورد فرار و زمان مناسب برای جدایی که الحمدلله این فرصت دست داد.

ضیافت افطاری در دفتر انجمن نجات مرکز خوزستان 28 مرداد 1391

ضیافت افطاری در دفتر انجمن نجات مرکز خوزستان

درآخرین شبهای ماه مبارک رمضان و در آستانه عید سعید فطر جمعی از اعضای جدا شده به همراه تعدادی از خانواده های اسیران دربند فرقه رجوی در ضیافت افطاری انجمن نجات خوزستان شرکت کردند.این ضیافت که تا پاسی از شب ادامه داشت بعد از صرف افطاری اعضای جداشده و خانواده های شرکت کننده به جمع بندی تحولات اخیر و چشم انداز آینده این فرقه تروریستی پرداختند و تاکید داشتند که با توجه به افزایش فشارهای بین المللی وموضع گیری های اخیر مقامات و مسئولین عراقی مبنی بر ضرورت خروج این فرقه جنایتکار از خاک عراق سرکردگان آن هیچ آینده ای جز پروسه فروپاشی و اضمحلال را ندارند.

ماه ضیافت خدا در راستای آزادی بندگان خدا 28 مرداد 1391

ماه ضیافت خدا در راستای آزادی بندگان خدا

چهارشنبه شب انجمن نجات خوزستان میزبان جمعی از خانواده های اسیران دربند فرقه رجوی و تعدادی از اعضای از بند رسته این فرقه در آخرین شب های ماه مبارک رمضان بود حضور این عزیزان در این شب های پرفضیلت یکبار دیگر به لحاظ محتوایی عزم جزم کلیه این همرزمان را برای آزادی اسیران دربند اسارت رجوی ها نشان داد و شور و شعف زایدالوصفی بر این میهمانی حاکم بود و دعاهای پرشور و خالصانه آنها از درگاه پروردگارشان که در اوج خلوص نیت و از موضع احساس نیاز مطلق بیان می شد برزیبایی و معنویت این شب صدچندان می افزود.

بازگشت صادق خاوری به وطن و کانون پر مهر خانواده – قسمت سوم 08 بهمن 1390

بازگشت صادق خاوری به وطن و کانون پر مهر خانواده – قسمت سوم

بهروز و خود من تجربه درگیریهای ششم و هفتم مردادماه را داشتیم و فهمیده بودیم که در ورای درگیر شدن با نیروهای عراقی تشکیلات رجوی یک هدف دیگری را نابخردانه دنبال میکردند وآن اینکه میخواستند با تحریک عراقیها چند نفرقربانی بشوند وآنگاه رجوی ازخون بناحق ریخته شده اعضا موج سواری بکنند و در راستای اهداف شوم و پلیدشان نزد امریکا و سایر لابی های اروپایی سوء استفاده سیاسی بکنند. لذا برایش مهم نبود که دهها تن از اعضایش روانه قربانگاه بشوند

گفتگو با عین الله شعبانی از رها شده های اخیر فرقه رجوی – قسمت سوم 05 بهمن 1390

گفتگو با عین الله شعبانی از رها شده های اخیر فرقه رجوی – قسمت سوم

حضور خانواده ها از سال 88 در پشت درب اشرف چه پیامی برای افراد داخل اشرف داشت؟ رجوی در نیمه اول سال 88 با ایجاد درگیری با عراقی ها باعث مسئله داری بیشتر همه افراد شد که برای پاسخ به آن مجبور به فشار تشکیلاتی بیشتر شد ولی آمدن خانواده ها فشار مضاعفی به رجوی آورد و اعلام کرد اینها مزدوران اطلاعات رژیم ایران هستند یعنی خانواده ها را عوامل اطلاعات خواند اینجا بود که افراد نسبت به دیدگاه رجوی به خانواده مسئله دارتر شدند

بازگشت صادق خاوری به وطن و کانون پر مهر خانواده – قسمت دوم 29 دی 1390

بازگشت صادق خاوری به وطن و کانون پر مهر خانواده – قسمت دوم

آقا صادق درادامه اندر شرح فرارش از زندان رجوی توضیح داد که حقیقتا وقتی صدای مادرم را از بلندگو شنیدم به زندگی امیدوارشدم و بتدریج طرح فرار ریختم و توانستم دونفر دیگر از اعضای ناراضی را با خودم از زندان رجوی رها بکنم. الان هم حس خیلی خوبی دارم که در کنار پدر و مادر و سایراقوام و نزدیکان خودهستم واز این بابت شاکر خدا هستم و خوب است اشاره بکنم وگواهی بدهم ازوقتی که ازسیاج پادگان فرارکردم ونزد نیروهای عراقی محافظ اشرف رفتم

گفتگو با عین الله شعبانی از رها شده های اخیر فرقه رجوی – قسمت اول 27 دی 1390

گفتگو با عین الله شعبانی از رها شده های اخیر فرقه رجوی – قسمت اول

از سال 1373 که بحث های زیادی در رابطه با انقلاب مریم در آنجا مطرح شد رجوی بحثی بنام حوض راه انداخت و خیلی از بچه ها زیر تیغ قرار گرفتند و به آنها تهمت نفوذی زده شد من هم از این تهمت مستثنی نبودم به همین دلیل در آنجا تصمیم به فرار گرفتم و تا سال 1390 ده بار اقدام به فرار نمودم که هر بار دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار می گرفتم و زندانی می شدم ولی هم چنان تصمیم به فرار داشتم

سفری به عراق و جنگ با قلاب سنگ عناصر فرقه رجوی 26 دی 1390

سفری به عراق و جنگ با قلاب سنگ عناصر فرقه رجوی

یک روز که در کنار یکی از ضلعها بودم عکس دختر برادرم که چشم انتظار پدرش است را به همراه داشتم. مدام داد می زدم که من برادرم را می خواهم، یکی از عناصر بی رحم فرقه به من گفت برو گم شو و به سمت من سنگ پرتاب می کردند. رهبران فرقه چه بلایی بر سر انسانهای پادگان اشرف آورده اند از درون آنها را خالی کرده اند جالب این جاست که رهبران فرقه خودشان را نمایندگان مردم ایران می دانند اینها نماینده مردم هستند یا دشمن مردم ایران

بازگشت داریوش (غفار) بال افکنده به وطن و کانون خانواده – قسمت سوم 12 مهر 1390

بازگشت داریوش (غفار) بال افکنده به وطن و کانون خانواده – قسمت سوم

در جلسه بازگشت آقا داریوش به کانون گرم و پر مهرخانواده از جمله خانواده های حاضرخانواده اسیر اشرفی عظیم راد محمدعلیزاده بوده است که خواهر و مادرشان ازمرتبطین فعال با انجمن نجات هستند که برای رهایی عزیزشان ازهیچ فعالیتی دریغ نمی کنند.خواهرعظیم خانم حمیده راد محمدعلیزاده ضمن کسب خبرازآخرین وضعیت برادرش ازآقای بال افکنده درخصوص درگیریهای 19 فروردین فی مابین نیروهای عراقی واعضای فرقه رجوی پرسیدند که آقای بال افکنده توضیحات روشنگری ارائه دادند

بازگشت داریوش (غفار) بال افکنده به وطن و کانون خانواده – قسمت دوم 05 مهر 1390

بازگشت داریوش (غفار) بال افکنده به وطن و کانون خانواده – قسمت دوم

آقا داریوش بسیار زیاد مورد مهر و محبت و استقبال خانواده اش قرار گرفت طوریکه ایشان از اینهمه عواطف خانوادگی که به پایش ریخته شده بود بشدت در حیرت ماند و گفت واقعا شرمنده هستم و ماندم که چه بگویم چرا که فرقه رجوی درمناسبات مرگبارخود مدام دروغ تحویل ما میداد ازجمله درارتباط با خانواده خصوصا پدر و مادرمان اخبار کذب و دروغ می بافت

blank
blank
blank