در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع درشهرستان آستانه اشرفیه – قسمت اول
خانم کبری علیخواه عضو فعال و مرتبط با انجمن نجات گیلان با مشارکت خود درهمایش انجمن نجات درشهرستان آستانه اشرفیه موفق به دیدارجداگانه با محمد باقرکشاورزعضو جدید رها شده ازچنگال رجوی شده است و بلاواسطه و از نزدیک از زبان آقای کشاورز ازآخرین وضعیت تشکیلات فریبنده رجوی و ازاوضاع و احوال برادرش مطلع شده است.
بازگشت خانواده های چشم انتظار گیلانی ازمسافرت به عراق
خانواده ها با لغ بر دو هفته دم درب خروجی اشرف به انتظارنشستند. هرچه درتوان داشتند درحنجره خود متمرکز ومتکاثف کردند واسم عزیز در بند خود را فریاد کردند ولی گویی که فریاد رسی نبود!!. صحنه های مشابه روزانه تکرار شد شاید که دل سنگ و یخ زده سران سازمان به رحم بیاید تا فقط دقایقی ملاقات صورت بگیرد ولی هیهات ، هیهات که سازمان با فرافکنی بی انتها خانواده ها را به اصل نظام منتسب میکرد تا ازاین کانال بتواند اعضای غافل و نگون بخت خود را متقاعد بکند که دم درب، خانواده های شما نیستند بلکه اکیپ وزارت اطلاعات هستند
خانواده های گیلانی به منظور دیدار با عزیزانشان راهی عراق شدند
عطف به بیانیه های خانواده های چشم انتظار گیلانی در تواریخ اسفند ماه سال گذشته و همچنین در اردیبهشت ماه سال جاری در حمایت ازخانواده های متحصن مقابل پادگان اشرف که درسایت نجات نیزاطلاع رسانی شد، گروهی ازهمین خانواده ها بدنبال درخواست مصرانه خویش برای دیدار و رهایی عزیزانشان از اسارتگاه اشرف راهی عراق شدند تا بتوانند به سایر خانواده های متحصن در مقابل پادگان اشرف بپیوندند.
دار و دسته ی رجوی بازی را باخته اند
سالهاست سران فرقه ی مجاهدین در سیمای آزادی و از طریق سایت های وابسته بدون رعایت پرنسیب های اخلاقی و معیارهای انسانی بر علیه انجمن نجات لجن پراکنی می کنند. آنان با طرح مسائل غیر واقعی و نادرست سعی کردند تا ماهیت انجمن نجات و فلسفه وجودی آن را انکار کنند. حال پرسش این است که آیا سران مجاهدین پس از سالها لجن پراکنی و فریبکاری توانستند ذهنیت خانواده ها را نسبت به انجمن نجات مخدوش کنند؟
همایش انجمن نجات گیلان با حضورخانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت هشتم
شاید شما بپرسید چه محدودیتهایی اعمال میکردند ببینید تلویزیون نداشتیم اگرهم بود مداربسته بود ومواضع سازمان را صرفا منعکس میکرد. رادیوی فردی نداشتیم و وسلیه ارتباطی مثل تلفن و یا موبایل نداشتیم که خارج ازکانال تعریف شده سازمان کسب خبربکنیم. چه تصویری شما میتوانید داشته باشید ازحداقل امکانات رفاهی وصنفی برخوردار نبودیم. دونفرکه محلی بودیم حق نداشتیم با هم خلوت بکنیم وحتی دلمان بخواهد با هم به زبان مادری مان صحبت بکنیم! نیم ساعت اجازه نداشتیم
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت هفتم
ازآموزش های صرف نظامی که بگذریم اندک آموزش های آشپزی و یا باغبانی و رانندگی و حتی کامپیوترکه داشتیم تماما در چاچوب بسته اشرف مصرف داشت ودرجامعه هیچ اعتباری ندارد فی المثل خودم راننده خودروهای سبک وسنگین بودم ودرداخل قرارگاه رانندگی میکردم ولیکن وقتی به ایران بازگشتم دیدم بایستی دوباره مطابق با قوانین راهنمایی و رانندگی بین المللی آموزش ببینم تا بتوانم درخیابانهای شهر به رانندگی بپردازم
پیام تسلیت به خانواده گرفمی
این پدرسالیان پیشتردودخترش بنامهای نرگس (فلورا) وفهیمه را بمنظورادامه تحصیل روانه آلمان میکند و بدین منظوردلش خوش بود ولیکن خبرمیرسد که دخترانش با وعده های واهی جذب مجاهدین شده وسرازعراق درآورده ومتعاقبا خبرقربانی شدن نرگس درعملیات موسوم به فروغ جاویدان نیزبگوش پدر میرسد وپس ازآن بود که دیگرپدربشدت مریض وافسرده خاطربخاطرازدست دادن عزیزانش وعدم ارتباط با آنان میشود
تبریک به آقای علی برزگر بمناسبت بازگشت به کانون پر مهرخانواده
انجمن نجات گیلان بار دیگر شاهد بازگشت یکی دیگر از جدا شدگان از سازمان مجاهدین بنام آقای علی برزگر بوده و افتخار داشته است که طی مراسمی دریک جمع محدود خانوادگی وی را که بالغ بر بیست سال اسارت را درتشکیلات فریبنده رجوی تجربه کرده بود، به خانواده رنجدیده و چشم انتظارش تحویل بدهد.انجمن نجات گیلان بازگشت آقای علی برزگر به وطن وحوزه خانه و خانواده را به ایشان و خصوصا به خانواده محترم برزگر تبریک و تهنیت عرض می نماید
دیدار صمیمانه انجمن نجات گیلان با خانواده جمشید کارگر
خانم نرم دست لطفی که بسیارنگران وپریشان حال بود دراین دیدار صمیمانه به مسئولین انجمن نجات گیلان گفت:” فرزندم برای ادامه تحصیل که به قبل ازانقلاب برمیگردد به کشورآلمان میرود و درآنجا به تور رجوی می افتد و سپس به کشورناامن عراق منتقل میشود. شما باید به من راهنمایی کنید که چگونه میتوانم به دیدارفرزندم بروم و بتوانم ازآن جهنم وی را نجات دهم”
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار آستانه اشرفیه – قسمت ششم
این تاخیرچندین ساله دربازگشتم توام با موانعی بوده است که به قطع ویقین عزیزان شما نیزکماکان با آن دست و پنجه نرم میکنند ومتاسفانه نتوانستند که برآنها غلبه کرده وازآن مناسبات مرگبارکنده شوند. دلیل اول بواسطه مغزشویی که شده بودم برغم عدم تطابق با سازمان درعین حال تمایل نداشتم ضمن جدایی به ایران برگردم چونکه ترس داشتم که مورد مواخذه قراربگیرم وواضح تربگویم ترس داشتم که شکنجه واعدام بشوم چون همین تصویرازایران را سازمان ماهرانه به من القاء کرده بود ومن باورم شده بود
خانواده ها: رجوی سقط نمی شود تا این بچه ها از دستش رها شوند – قسمت دوم
آقای محمد علی نیکزاد: در سال 83 وقتی بعد از چندین سال بی خبری و عدم تماس از طریق انجمن به ملاقات برادرمان رفتیم چندین نفر مراقب ما بودند و نمی گذاشتند که بین ما ارتباط عاطفی بر قرار شود و به بهانه های مختلف وسط حرف می آمدند تا وقت ملاقات ما تمام شود.کاملا معلوم بود که برادرم از ترس مراقبین نمی تواند حرف دلش را بزند و هرگز هم تا آخر ملاقات نگذاشتند با او خلوت کرده و با او درد و دل کنم
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظارآستانه اشرفیه – قسمت پنجم
بخش دیگراز ناراضیان کسانی بودند که دردرون مناسبات اعلام جدایی کردند وخواستارآن شدند که سازمان آنها را تحویل عراقی ها بدهد این طیف ازعناصر ناراضی هرچند با اذیت وآزار و سنگ اندازیهای سازمان مواجه خواهند بود ولیکن اگرسراعلام موضع خودشان مقاومت کنند سازمان ناگزیربه خروج آنها تن خواهد داد ودیر یا زود مجبورخواهد شد آنها را تحویل نیروهای عراقی بدهد