فرقه رجوی را درعراق به دام قانون بیندازیم
با هرچه سنگین ترشدن این پرونده سرانجام سیستم قضایی عراق مجبور به اقدام خواهد گردید وطبیعی است که با دستگیری افراد تحت پیگردی چون عباس داوری و مژگان پارسایی و صدیقه حسینی شمارش معکوس جهت تلاشی کامل این فرقه تروریستی- مذهبی- فاشیستی وتعین تکلیف نهایی این از خلق بریدگان آغا ز خواهد گردید……
کسانی که فرمان قتل داده اند هنوز در اورپا آزادند
که یعنی من خودم دستورش را دادم ولی الان تاکتیکی باید محکومش کنیم چون دنبال دردسر نیستیم، ولی مجاهدین که بیشتر از ژنرالهای صدام و خود صدام به بقای او مطمئن بودند با بعهده گرفتن مسئولیت این ترور شروع به جشن و پایکوبی کردند البته آنروز فکر نمیکردند روزی باید بابت این ترور کارشان به دادگاه بکشدو امروز در نهمین سالگردش کاملا سکوت پیشه کرده اند، و روی این افتخارشان را پوشانده اند.
اهالی اُورسورواز بخوانند
حدود ِ 220 روز دیگر به پایان سرکاری کلیشه ای مجاهدین باقی مانده است ؛ قرار است در این مدت ِ باقیمانده قرارگاه اشرف با عزیز دردانه های شورای رهبری تخلیه شود و بقیه نیروها را به باد ؛ تیغ ؛ خار و یا خاکهای ِ عراق تحویل دهند.منطق ِ اپورتونیستهای وطن فروش، در بی منطقی محض خلاصه می شود و این صفت ِ بارز مجاهدین است که سربزنگاههای تاریخی و ایدئولوژیک و در بن بستهای استراتژیک ؛ از نیروهای خودشان قربانی می گیرند، اکنون که اشرف در حال ِ تعیین تکلیف است و صدای شکستن ظرف ِ استراتژی مجاهدین به گوش می رسد، باید منتظر بود تا متناسب با روش شناخته شده همه فرقه ها ؛ بـدنه قربانی سـر شود.
دو استراتژی متفاوت
استراتژی مجاهدین با تکیه به خشونت بیش از دو دهه در همکاری تنگاتنگ با سیستم مخوف پلیسی امنیتی صدام حسین تحت نام مبارزه برای مردم ایران جز رسوایی چیز دیگری از خود به یادگار نگذاشته است. در ظرف استراتژی مجاهدین با پشتوانه عظیم مالی، تسلیحاتی و سیاسی از طرف صدام حسین و دولتهای هم پیمان دست به چند رشته عملیات مشترک نظامی به خاک ایران زدند که همگی با پاسخ سخت نظامی متقابل همراه بود. رهبری مجاهدین برای سرپوش گذاشتن شکست های پی در پی نظامی و برای توجیه آن و برای ادامه سرسپردگی خود به سیستم صدام حسین و باقی ماندن در خاک عراق دست به سیستم نوینی از مغزشویی در درون خود زدند که اولین قربانیان این سیستم مغزشویی انسانهای بودند که از بدی روزگار به مجاهدین پیوستند.
خائنین به وطن و دشمنان شکست خورده ملت ایران
آری حالا که کمی گذشته را برایتان تشریح کردم بخود بیائید و بلند شوید و خود را بتکانید و به عاقبت خود بیندیشید. شما و دیگر همپیاله هایتان که از این قعطنامه ها استقبال میکنید در میان ملت ایران و در خاک ایران زمین هیچ جایی ندارید و ول معطلید و روزی خواهد رسید که دست از پا درازتر با خفت و خاری در برابر ملت ایران به خاک بیفتید و مردم شما را نفرین خواهند کرد حال هرچه میخواهید به استقبال این قبیل قعطنامه های شوم و خانمان برانداز بروید.
جنگ در اسارت؛ مروری بر عملکرد مجاهدین در اردوگاه های عراق
وحدت رویه اسرای ایرانی سلاحی بود که می توانست برای هرنوع فشار روحی – روانی راه کارهای مناسبی بیابد و دشمن را در رسیدن به مقاصدش ناامید کند. ضربه زدن به این وحدت براساس یک برنامه ریزی تشکیلاتی جهت ایجاد تشتت آرا و افکار به منظور بهره برداری های سیاسی – فرهنگی، مأموریتی بود که به عهده تک تک مجاهدین مستقر در آسایشگاه ها گذاشته شد.
ماجرای سمیه محمدی اسیر در زندان های سازمان مجاهدین خلق
– دختر شما هنگامی که شما را دید چه گفت؟ – دخترم گریه کرد و پشیمان بود و منتظر بود که حکومت عراق عملی انسانی برای این گروه فریب خورده انجام دهد. دخترم به من گفت که گروه زیادی از عناصر سازمان الان به افسردگی مبتلا شده اند و خیلی از آن ها پشیمان هستند و به دنبال فرصتی برای بازگشت به سوی خانواده هایشان هستند.
نوع دیگری از جذب نیرو در فرقه رجوی
ج: هیچوقت چنین چیزی امکان نداشت مثلا اگر روزی می خواستم کار کسی را تائید کنم اول می بایست دست خودم را رو کنم رو کردن دست یعنی گفتن افکار خود برای جمع و یا گفتن ذهنیات اخلاقی در جمع و درواقع اول بایدخودم را خراب کنم تا مورد تائید مسئولین شوم و بعدا نسبت به دیگران و پیرامون نظر دهم.
اخراج از فرانسه، تاسیس ارتش آزادی بخش در عراق و جدایی
شاهسوندی در آخرین بخش اظهارات خود پروسه جدایی اش از سازمان مجاهدین را مورد بازخوانی و تصریح کرد این امر در مقاطع مختلف و با مشاهده عملکرد سازمان در سرفصل های مختلف شکل گرفت و تشدید شد، اما بطور مشخص پس از وقوع انقلاب ایدئولوژیک و تماشای فیلم محاکمه علی زرکش مادی و عینی شد.
شاهد دیگری بر کردکشی مجاهدین در عراق
بلافاصله مرا خلع سلاح کرده و توسط چهار نفر چشم بسته مرا به یکی از ساختمانهای پیش ساخته خود که معروف به عارفی یا زندان عارفی بود بردند. در آنجا متوجه شدم که نفرات زیادی مثل من سلاح را به زمین گذاشته و حاضر به جنگیدن با اکراد نشدند و مسئولین همه را بدون کمترین امکانات که حتی بعضا زخمی نیز که خواهان جدائی بودند بدون در مان در آنجا رها کردند.
نگرانی های مجاهدین در بیانیه شورای ملی مقاومت
تجربه نشان داده به میزانی که مجاهدین حول موضوعی انرژی و وقت و هزینه و موضع گیری می کنند، به همان میزان احساس گزیده گی و خطر می کنند. در این بیانیه که ظاهرا از سوی شورای ملی مقاومت منتشر شده و به حسب معمول باید دیدگاه ها و نقطه نظرات شورا را بیان کند، ظاهرا تنظیم کننده بیانیه فراموش کرده که صادر کننده آن شورای ملی مقاومت است و نه سازمان مجاهدین خلق
کماکان درباره خط سرخ مجاهدین و برخورد با منتقدین
محمدرضا روحانی در ابتدا با اشاره به یکی از مواد بیانیه که بر خط سرخ میان شورا و مجاهدین و منتقدین آن تاکید دارد، درباره این مرزبندی و اهمیت ان در مناسبات شورای مجاهدین با منتقدین صحبت کرد. وی مدعی شد واکنش های صنفی در داخل ایران توسط سازمان مجاهدین سازماندهی می شود. او با اشاره به طیف های مختلف به اصطلاح اپوزیسیون تاکید کرد که شورای مجاهدین به دلیل مخالفت با سیاست ماهیت گرایی از تمامی واکنش های داخلی به هر نام و عنوان حمایت می کند