فیلمی از تلویزیون العراقیه
تلویزیون العراقیه در برنامه ای مستند با اشاره به فعالیت های مصطفی و محبوبه محمدی که بدنبال نجات دخترشان سمیه به عراق رفته اند به شرح وضعیت بازداشتگاه اشرف پرداخت. متن ترجمه این برنامه متعاقبا باطلاع خواهد رسید
آمادگی کانون رهائی برای مشاوره مددکاری، نیروهای مجاهدین در کمپ اشرف
به یاری فرزندان غیور و پرشورتان که اسیر حصارهای ذهنی فرقه رجوی می باشند همت گمارید. آنان با عشق به آزادی و عدالت اجتماعی در تارعنکبوتی فرقه ای تمامیت خواه و تروریست اسیر گشته اند و به کمک خانواده ها و هموطنان خویش نیازمندند. آنان را در این شرایط خطیر تنها نگذارید تا قربانی مطامع تشنگان خون و جنون گردند.
دست مریزاد به محبوبه ومصطفی
برای نجات سمیه البته که اگر لازم باشد ۹بار که سهل است ۹۰۰بار هم باید رفت ودرب اسارتگاه فرقه رجوی را از پاشنه درآورد ؛اما بنظر من ابتدا باید در مقابل این همه تلاش از خودگذشتگی ونثار بی دریغ عواطف به پای فرزندی که اسیر اختاپوسی فرقه رجوی شده تعظیم کرد وبه مصطفی ومحبوبه درود فرستاد وچنانچه نمیتوانیم با آنان همراه شویم با آنان همدل شویم.
۱۴ شورش داخلی در اردوگاه اشرف سرکوب شد
دولت بلغارستان که از همپیمانان آمریکا در اشغال عراق به شمار میآید به تازگی ابقای نیروهای خود در عراق تا پایان سال 2008 میلادی را تصویب کرد. پیش از این قرار بود این نیروها تنها تا 31 گوست 2008 میلادی (یازدهم فروردین ماه 1387) در عراق باقی بمانند. افسران و سربازان بلغاری موجود در عراق که 10 زن نیز در میان آنان هستند برای مشارکت در حفاظت از پادگان اشرف که در منطقه”الخالص” واقع در استان”دیالی” در شمال شرقی بغداد قرار دارد، وارد کشور عراق شدهاند.”
سمیه محمدی در کشاکش عواطف خانوادگی و قوانین ضد انسانی مجاهدین
از نگاه سایت آوا سرنوشت غم انگیز یاسر اکبری نسب که سال گذشته در قرارگاه اشرف بعلت فشارهای وارده در دستگاه سیاه مجاهدین خودسوزی نمود زنگ خطری را برای سمیه محمدی بصدا در می آورد که ممکن است او هم قربانی ماشین تبلیغاتی مجاهدین گردد چرا که در این سازمان تنها چیزی که ارزش ندارد عمر و جان انسانها می باشد. و امروز وظیفه هر ایرانی آزاده ای است که از سمیه محمدی نه فقط به عنوان فرزند مصطفی محمدی بلکه حرکتی که باعث آزاد شدن فرزندان دیگر خانواده می باشد حمایت نماید.
احساسات جریحه دار شده
خانواده آقای محمد رضا فرجی پور مدت بیست سال است از دیدن ایشان و یا شنیدن صدایش محروم مانده اند، زیرا بر همگان آشکار است، محمد رضا نیز همچون سایر افراد به اسارت کشیده شده در قرارگاه اشرف از هیچگونه امکانات و یا اختیاری برای تماس با دنیای بیرون از قرارگاه اشرف ندارد و مسئولین فرقه مجاهدین اصولا از هر گونه تماس و یا ارتباط عاطفی انسانها بشدت آشفته شده و با تحلیل های بیمارگونه، احساسات و عواطف خانواده ها و افراد مستقر در قرارگاه اشرف را متاسفانه به هیچ می شمارند.
سمیه و نامه جدید
بابام می خواست اونو بیاره کمپ امریکائی ها. اون خانمه گفت کمپ ما جای خوبی برای زنها نیست بذارید همونجا بمونه تا کارش درست شه. بابا م که فکر نمی کرد اینقدر طول می کشه. سمیه هم دیگه امیدش را از دست داده. بابا وقتی محمد رجوی که وضعش از همه بهتر بود نمی خواست در عراق بماند دیگه تکلیف سمیه معلوم است. سمیه می گه بابام منو بزور برگرداند آمریکا. تو نامه اش به دفتر سازمان ملل
بچه های گل با کلاشینکف های زورکی
پنجره آزادی به روی هممون باز است میدونم کجا نشستید میئونم کجا شکستید اسیر کدوم خاک شدید
آفرین سمیّه
از این بابت باید به او آفرین گفت که اینگونه بی پروا واقعیتهای درون مجاهدین را برملا میکند. او اکنون خواسته یا ناخواسته بهترین شاهد از روابط فرقهای مجاهدین است که میتواند به اثبات آنچه در بارۀ مجاهدین گفته شده کمک کند. آرزو میکنم روزی سمیّه بتواند در کنار مردم فرد مثبتی برای جامعهاش باشد. برای پدر و مادر سمیّه هم آرزوی صبر و تحمل بیشتر میکنم.
نامه آقای ابوالقاسم یغمایی به برادرش اسماعیل یغمایی
و رجوی و سردمداران فرقه رجوی در اروپا به خوش گذرانی و کیف مشغولند و یک عده بدبخت بخت برگشته اعم از زن و مرد را در قلعه اسیر کرده و نه به جسم و نه به روح آنها اجازه حرکتی نمی دهند. اصلا برادر عزیز من میخواهم سوای عرف برادری که شما تنها برادر من هستی و من تو را از دو چشم خودم بیشتر دوست می دارم بعنوان چند جمله مقرضه و داخل پرانتز خواهش می کنم این چند سطر را در این نامه حساب نیاور باید به شما بگویم هرکسی در عقیده آزاد است.
رنج و اندوه خواهرانه
چه شبها که این فرشته مهربان دیده بر هم ننهاده تا طفل کوچکش را در خواب نگه دارد و شکار خوبی برای رنج و غم پرورش دهد! چه اشکها بر رخسار پر مهر فرو ریخت تا اشک از دیدگان فرزند ناتوانش بسترد و دهان او را از پی لبخند بگشاید چه آه ها از سوز دل بر آورد تا سوز دل کودک خردسالش را فرو نشاند
برای آمدنت به آغوش گرم خانواده دعا می کنیم
اگر می توانی با خانواده ات تماس داشته باش، مجید جان به آغوش خانواده ات برگرد. ما با تمام وجود خواستار بازگشتت هستیم. به خاطر پدرت برگرد که بیشتر اوقات گوشه گیری می کند و با کسی صحبت نمی کند و همیشه به فکر برگشتن تو می باشد و دعای شب و روز اوست که برگردی.