پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
نامه آقای کیوان رادبین به بنیاد خانواده سحر 01 دی 1387

نامه آقای کیوان رادبین به بنیاد خانواده سحر

آقای رجوی منظور حرفم شما هستید. خانم رجوی شما هم من را گول زدید، من در تهران با خلوص نیت و ته قلبم برای شما فعالیت میکردم و شما برایم مثل بت بودید، یک تنه برای شما در مقابل همه و همه می ایستادم و همیشه شکست ناپذیر بودم ولی همین شما من را شکست دادید و تمام احساسات و باورهایم را شکستید و نابودم کردید بطوری که دیگر در درونم اثری از آنها باقی نمانده است. شما من را نابود کردید و شما شیادانه من را گول زدید و خواستید از من یک برده و بت پرست و ربات بسازید.

ترجمه نامه آقای کیوان رادبین به بنیاد خانواده سحر 05 فروردین 1387

ترجمه نامه آقای کیوان رادبین به بنیاد خانواده سحر

وقتی در قرارگاه اشرف بودم من با سهیل ختار (ساشا) دوست شدم. او هم مشکلاتی مانند من داشت و او هم شکنجه شده بود. او سعی کرد فرار کند ولی عاقبت توسط مسئول خودش وقتی در فیلق بود کشته شد. در واقع دکتری که حسن عارف نامیده میشد اینرا به من گفت که او شاهد جسد ساشا بود که به کلینیک آورده شده بود.

blank
blank
blank