به مناسبت روز جهانی لغو بردهداری بردهداری حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق
ظلم مضاعف به زنان در تشکیلات رجوی دم از آزادی زدن از جانب رجوی عوام فریبی محض است
ترویج خشونت علیه زنان و مردان خشونت ، فشار و اجبار سیستماتیک بر اعضای مجاهدین خلق
مصاحبه سایت قلم با خانم پروین حاجی
همانطور که در مطلبی تحت عنوان” بمناسبت سالگرد انتشار گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر” ملاحظه کردید، در حد مقدورات وعده دادیم که جهت تببین تاثیرات حقوقی و سیاسی گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر و همچنین ریشه های ایدئولوژیک و استراتژیکی نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین، با تعدادی از فعالان حقوق بشر و کارشناسان مسائل سیاسی گفتگوهایی را انجام دهیم که متاسفانه با وجود تلاش دوستان عزیز، اشکالات فنی پیش آمده در سایت ایران قلم اجازه نداد برنامه هایمان را بطور کامل و دقیق انجام دهیم. در زیر مصاحبه با خانم پروین حاجی را ملاحظه خواهید کرد.
مصاحبه با آقای هادی شمس حائری – نقض حقوق بشر
همانطور که در مطلبی تحت عنوان” بمناسبت سالگرد انتشار گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر” ملاحظه کردید، در حد مقدورات وعده دادیم که جهت تببین تاثیرات حقوقی و سیاسی گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر و همچنین ریشه های ایدئولوژیک و استراتژیکی نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین، با تعدادی از فعالان حقوق بشر و کارشناسان مسائل سیاسی گفتگوهایی را انجام دهیم که در زیر مصاحبه با آقای هادی شمس حائری را ملاحظه خواهید کرد.
گزارش نشست انجمن نجات با نماینده کمیته جستجوی صلیب سرخ جهانی
ادامه نشست انجمن نجات دفتر اصفهان در روز جمعه 21 اردیبهشت ماه 1386 که همزمان با سالگرد خلع سلاح مجاهدین توسط نیروهای امریکایی درپادگان اشرف در عراق محل انجام شده بود در سالن صلح و دوستی هلال احمر با خوش امد گویی مجدد اقای هاشمی مسئول انجمن اصفهان به مسئول کمیته جستجوی صلیب سرخ جهانی شروع شد
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۱
در اشرف افراد به جای اینکه دو رنگ باشند هزار رنگ هستند یعنی اینجوری تربیتشون می کنند. به قول معروف آدم وقتی افراد مستقر در اشرف را می بینه و مناسبات آنجا را از نزدیک لمس می کند، معمولا دو تا حالت و شخصیت بالاجبار پیدا میکنه یا اصلا رنگ خودش را هم فراموش میکند. در قرارگاه اشرف شرایطی به وجود آمده بود که ما هویت و فردیتمان را دیگر حس نمی کردیم در واقع رهبران سازمان به جای ما حرف می زدند و در درون ما نفوذ کرده بودند و تصمیم می گرفتند و یا فکر می کردند.
بی توجهی مجاهدین نسبت به سلامت اعضاء خود
شب گذشته تشکیلات غیرانسانی مجاهدین مجبور شد که جواد دبیران را به علت وخامت وضع جسمی ناشی از بیماری سرطان خون که از مدت ها قبل وی را رنج میدهد به بیمارستانی در لوکزامبورگ منتقل نماید.
« مادر » و نمایندگان ایرانی تبار
مادر بازهم در محلی که قرارگذاشته ایم زودتر از من رسیده و منتظر بود. علیرغم کبرسن و پیکر نحیف از رنجهای جسمی و روانی مضاعف، غالبا چشم هایش تیز و لبهایش به عزمی آشکار بر روی هم فشرده اند که با دیدار آشنا، لبخند ملیحی بخود می گیرد. کیفی سنگین از مدارک و شواهد بدست دارد از جمله های برگه های پلیس دایر بر حملاتی که مزدوران رجوی برعلیه او مرتکب شده اند. درپایان دیدار است که درمی یابم کیف چه بار سنگینی بر دستهای ظریفش می نهاد
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۰
من به قرارگاه اشرف نرفتم که تجربه ای از آنجا داشته باشم و بعد به خودم بگویم چیزهائی یاد گرفتم و یا یاد نگرفتم. مدتی در آنجا بودم خیلی هم برایم سخت گذشت خاطرات تلخی از قرارگاه اشرف دارم و سازمان چیز جالبی برای ما نداشت برای من نوعی به خصوص. وقتی به خودم و به زندگی خودم نگاه می کنم منظورم قبل از پیوستن به سازمان بود، قبل از رفتن به اشرف دید دیگه ای نسبت به سازمان داشتم، با حرص و ولع رادیوی سازمان را گوش می کردم معمولا به سازمان فکر می کردم و به خودم می گفتم که آنها واقعا انقلابیند
هشتم آوریل روز یادبود قربانیان سرکوب درونی در سازمان مجاهدین
مراسم امسال که دومین یادبود قربانیان بود ؛ در فضایی صمیمی و پر از معنویت برگزار شد. حاضرین که همه از اعضای جدا شده از فرقه مجاهدین خلق بودند،همگی قربانی شدن در چنگال سازمان را سالیانی دراز با پوست و گوشت و خون خود حس کرده بودند. همه این عزیزان میدانستند که خواست سازمان به قربانگاه فرستادن آنان بوده درست مثل عزیزانی که امروز به یاد آنها گرد آمده بودند، اما خوشبختانه هر کدام بطریقی جان بدر برده وامروز برای نجات دیگر دوستانشان به ندای وجدانشان لبیک گفته و فعالیتی پیگیر و عمیق و انساندوستانه را درقالب تشکلهای مختلفی پی گرفته اند
چه تفاوتی میان سازمان، موسسه، اداره، حزب و فرقه وجود دارد
شاید تعجب کنید که این چه سوالی است که میکنم. اما بهتر است بدانیم که هرچیزی تعریفی دارد. امروز بیایید تعاریف را با یکدیگر مچ کنیم و روی سخنم با شماست که در اشرف نشسته اید. کاغذی بردارید و برآورد خود را بنویسید (چون میدانم به منابعی دسترسی ندارید که از آنها کمک بگیرید) چون کتاب خواندن در آنجا ممنوع است و همه چیز بایستی طبق کتابهای سازمان باشد ولی خب خودتان که عقل دارید.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱
شش تن از افراد جدا شده فرقه تروریستی رجوی به نام های آقایان مهران کریم دادی ساکن مشهد عضو سابق ارتش به اصطلاح آزادیبخش و مهمان میزگرد (مدت حضور در قرارگاه اشرف پانزده سال)، قادر رحمانی ساکن میاندوآب از کادرهای قدیمی و با سابقه تشکیلات رجوی (مدت استقرار در قرارگاه اشرف هیجده سال)، منصور تنهائی ساکن تکاب عضو با سابقه ارتش به اصطلاح آزادیبخش (مدت حضور در اشرف هیجده سال)، سعید باقری دربندی ساکن نقده از اعضای قدیمی فرقه رجوی (مدت اقامت در قرارگاه اشرف چهارده سال)، ناصر سید بابائی ساکن خوی با سابقه پنج سال اقامت در اشرف و خانم مرضیه قرصی ساکن میاندوآب (مدت اقامت درقرارگاه اشرف ده سال)، که مدتهای مدیدی در قرارگاههای فرقه رجوی در داخل خاک عراق حضور داشتند در میزگرد بررسی و کنکاشی بر نقض حقوق بشردر مناسبات درونی فرقه رجوی به تشریح و نقد برخوردهای قرون وسطایی مسئولان قرارگاه اشرف و عملکرد غیر انسانی رهبران فاشیست فرقه رجوی پرداختند.
هشتم آوریل روز بزرگداشت قربانیان فرقه رجوی
روزی است که جداشدگان برای بزرگداشت افرادی از مجاهدین که برای آزاد کردن مردم از یوغ دیکتاتوری، از لذایذ شیرین زندگی برای خود دست شسته و به سازمان مجاهدین پیوستند تا به خیال خود در راه آزادی مردم ایران گام برداشته و حتی زندگی خود را فدا کنند ولی با سراب قدرت طلبی رهبران مجاهدین روبرو شده و وقتی به این رسم خائنانه اعتراض کردند با زندان و شکنجه روبرو شده و نهایتاً به دست همانهایی که مدعی آزادی و مبارزه برای آزادی بودند به هلاکت رسیدند و کسی هم اجازه سوگواری بر این مرگ ناجوانمردانه را هم پیدا نکرد.
کودکان خاکستری ۲
اساساً دیدگاه سازمان مجاهدین خلق به” خانواده” به عنوان اصلی ترین و مهمترین واحد جامعه، یک دیدگاه فرقه گرایانه و عقب مانده می باشد و نگاه رهبری سازمان مجاهدین خلق نسبت به”خانواده” تابعی بود از یک متغیر. آن متغیر نیز چیزی جز منافع شخصی و تشکیلاتی رهبری فرقه نبود. یعنی هر جا که لازم بود”خانواده” امری مقدس و انقلابی می شد و هر جـا که منافـع سازمان ایجاب می کرد، خانواده، عشق و عاطفه می توانست تضاد تاریخ و مبارزه تلقی شود. چنانچه مسعود رجوی تنها بعد ازسپری شدن هفت ماه از کشته شدن اشرف ربیعی (همسر اول وی) با خانم فیروزه بنی صدر در 20 مهر ماه 1362 ازدواج کرد.

