مانع اصلی خروج و انتقال اسیران مان به کشور ثالث، رجوی پلید می باشد – قسمت پایانی
آقای محمد علی صمدی که خود نیز بارها برای درخواست ملاقات به مقابل درب اشرف رفته بود ولی رجوی پاسخ رد به آنها داده در این جلسه پیشنهاد کرد که از طرف خانواده ها نامه ای به آقای کوبلر نوشته شود و ضمن تشکر از اقدامات شان از وی خواسته شود تا امکاناتی مهیا نماید تا خانواده ها بتوانند با اسیران شان ملاقات کنند. سپس مسئول جلسه با توضیحاتی اظهار داشت: می دانیم که خواسته همه شما خانواده ها همانند گذشته ملاقات با بستگان اسیرتان در عراق می باشد تا هر چه زودتر آنها را از حصار ذهنی و فیزیکی خارج نمائید.
نشست مشترک خانواده با بازگشته ها – قسمت سوم
خانم حیدرزاده گوشه هایی از رذالت مسئولین و فرماندهان فرقه که در ملاقات سال 82 که با پدر و مادر پیرش روا داشتند بعنوان خاطره تلخ برای حاضرین شرح داد:در سال 82 پدر و مادر پیرم در وضعیت بسیار بد و هوای بارانی یک روز در جلوی درب اشرف منتظر ملاقات بودند ولی رجوی ملعون اجازه نداد و شب را با همان وضع در جلوی درب ماندند در روز دوم فقط یک لحظه برادرم را آوردند
بی قراری خانواده ها برای ملاقات با اقوامشان در لیبرتی – قسمت پایانی
در رابطه با جذب نیرو و اینکه امکان کمک مالی از طرف سازمان وجود دارد باید بگویم بله اینکار را هم می کنند. آنها برای جذب یک نفر همه کار می کنند. سازمان پول زیادی دارد و برای اهداف خودش براحتی خرج می کند. من بعد از سرنگونی صدام مدتی در قسمت اجتماعی سازمان بودم و با عشایر عراق کار می کردم. آنها می آمدند اشرف و کار سیاسی می کردیم.
بی قراری خانواده ها برای ملاقات با اقوامشان در لیبرتی – قسمت سوم
یکی از شگردهای فرقه این بود که وقتی خانواده افراد به اطراف اشرف می آمدند، آن فرد را جابجا می کردند تا صدای خانواده اش را نشنود. برای مثال من خودم در یکی از اضلاع اشرف بودم که مرا صدا زدند و گفتند کارت عوض شده و باید به قسمت دیگری بروی و مرا از آنجا بردند به جایی که صدای بلندگوها نمی آمد. دو هفته بعد یکی از افرادی که با هم محفل داشتیم یواشکی به من گفت که برادرانت آمده بودند و تو را صدا می کردند. من تازه فهمیدم که سازمان چرا محل مرا تغییر داد و همین امر هم در تصمیمم برای فرار بسیار موثر بود.
بی قراری خانواده ها برای ملاقات با اقوامشان در لیبرتی – قسمت دوم
درست است که خانواده ها در پشت بلندگو این حرف ها را زدند اما به ما گفته می شد که اینها خانواده نیستند که به اینجا آمدند، اینها مزدوران ایران هستند و قصد تشویق شما برای رفتن به ایران را دارند و می خواهند شما را اسیر کنند. ما حتی متوجه فرار برخی از افراد می شدیم اما آنقدر روی مخ ما کار می کردند که واقعا ما فکر می کردیم حرف های شان راست است و در صورت رفتن به ایران شکنجه و اعدام می شویم.
بی قراری خانواده ها برای ملاقات با اقوامشان در لیبرتی – قسمت اول
آقای محمدی درباره ریاکاری های سران فرقه برای نگه داشتن افراد به هر قیمت گفت: سران فرقه در لیبرتی ما را به دو دسته تقسیم کردند، دسته اول کسانی بودند که قدیمی بودند و دسته دوم شامل افراد جدید می شد. برای هر دسته نشست های جداگانه ای گذاشته و برای نگهداری مان در عراق توجیهات جداگانه و ضد و نقیضی به ما می دادند. در نشست با افراد قدیمی می گفتند که ما هدف مان ماندن در اینجاست و باید لیبرتی را به اشرف دوم تبدیل کنیم
خروج از لیست تروریستی آمریکا پیروزی یا شکست رجوی ها – قسمت پنجم
همانطوری که قبلا هم اشاره کردم با ماندن افراد در لیبرتی ریزش نیرو زیاد می شود به طوری که دیگر تشکیلاتی در آنجا برقرار نخواهد بود. با توجه به اینکه کادرهای اصلی سازمان در عراق بودند و آنها هم بریده و پاسیو شده اند دیگر سازمان عملا هیچ کارآیی نخواهد داشت و همانند خیلی گروه های فرقه ای محو خواهد شد و ننگ اعمال تروریستی آن در سینه تاریخ به نام رجوی ثبت خواهد شد.
خروج از لیست تروریستی آمریکا پیروزی یا شکست رجوی ها – قسمت چهارم
من در شرایط حاضر خط رجوی را می توانم بخوانم. او برای روحیه دادن به افرادش تابلوی جدیدی برای افراد می کشد و خواهد گفت بزودی آقای بشار اسد سرنگون می شود و بعد از او نوبت سقوط نظام ایران است که در نتیجه آمریکائی ها و غربی ها دوباره ما را مسلح می کنند و به سمت ایران می فرستند.
نشست مشترک خانواده با بازگشته ها – قسمت دوم
این خصلت رجوی خبیث است هر کجا که سمبه پر زور باشد عقب نشینی می کند خلف وعده ها و عقب نشینی این دجال از سال 60 برای همگان عیان بوده است اگر به وعده پیروزی چند ماهه او در فاز نظامی (سال 60) توجه نمائیم و این روند را دنبال کنیم پشت سر هم به بیهوده بودن این سر فصلها پی می بریم و متوجه می شویم که رجوی ها همه این فریبها و دروغها را برای به قدرت رسیدن خود می داده
نشست مشترک خانواده ها با بازگشتی ها – قسمت اول
آقای مجید محمدی با شرح کلی از مناسبات فرقه و تلاش رجوی برای ابقای اشرف که منجر به کشته شدن تعدادی از بچه ها شد برای خانواده های حاضر بیان داشت: از سال 88 که مسئله اخراج مجاهدین از اشرف از طرف دولت عراق جدی شد و برای کنترل آنان دولت عراق سعی در ایجاد پاسگاه پلیس در اشرف نمود، رجوی مذبوحانه تلاش کرد تا با ناموس خواندن اشرف، این انگیزه را در افراد و اعضا ایجاد نماید تا در مقابل نیروهای عراقی بایستاند و سعی داشت با به کشتن دادن اعضا در اشرف و جنجال سیاسی به خیال خام خود اشرف را ابقا کند.
خروج از لیست تروریستی آمریکا پیروزی یا شکست رجوی ها – قسمت دوم
از همان ابتدای ورود اولین سری به لیبرتی، مسئولین فرقه همچون رحمان (عباس داوری) و صدیقه حسینی نشست گذاشتند و گفتند شما باید مصاحبه با کمیساریای عالی پناهندگی برای ثبت نام پناهندگی را کش بدهید تا مسئله ما بزودی حل نشود و به خارج نرویم. آنها معتقد بودند که دولت مالکی سقوط خواهد کرد و آن وقت مسئله عوض خواهد شد و اوضاع به نفع فرقه خواهد چرخید و آنها مثل گذشته در عراق خواهند ماند.
خروج از لیست تروریستی آمریکا پیروزی یا شکست رجوی ها – قسمت اول
رهبران فرقه که از قبل خروج از لیست آمریکا با هیاهو دستاوردهای پیروزی آن را به رخ هواداران خود می کشیدند و مریم قجر آن را تغییر موازنه قدرت در ایران می نامند! مطمئنا می بایست در مقابل افکار عمومی و حتی اعضای خود به این سئوالات پاسخ مشخص دهند که با خارج شدن از لیست وزارت خارجه چه تغییر مشخصی در سازمان بوجود خواهد آمد؟ آیا هیاهوی رهبران فرقه و ادعای پیروزی برای خروج از لیست واقعی است؟

