تو بیا ایران با الاغ بیا! خاطره ای از محفل خودمانی با محمد قرایی و یادی از کربلایی صفدر پیر
حمایت برخی نمایندگان پارلمان اروپا از مجاهدین خلق تطمیع مالی نمایندگان پارلمان اروپا برای پشتیبانی از تشکیلات مریم رجوی
تلاش رجوی برای حفظ خودش در عراق ستاد اجتماعی مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف
بی اعتباری تروریستهای ایرانی
“اردشیر عمانی” در مقالهای تحت عنوان”حمایت امریکا از تروریسم در ایران” که سایت mathaba.net آن را منتشر ساخته به فعالیتهای خصمانهی امریکا علیه ایران پرداخته و از جمله به حمایت ایالات متحده از گروههای تروریستی و عملیات مستقیم امریکاییها علیه دیپلماتهای ایرانی اشاره میکند.
بیهوشی مخبران اطلاعاتی باند رجوی
وقتی که ماجرای بازداشت سربازان متجاور انگلیسی اتفاق افتاد، بقایای رجوی که جیب گشادی برای بهرهبرداری از آن دوخته بودند، خود را به زیر نور پروژکتورهایی که بر روی این موضوع روشن شده بود انداختند تا توجه افکار عمومی را به خود جلب نمایند. یکی از اقدامات بلاهتباری که بقایای عقبماندهی رجوی انجام دادند، افشای بهاصطلاح اطلاعاتی بود که مدعی بودند آن را از درون سپاه پاسداران کسب کردهاند! ادعای وجود اطلاعاتی که حاکی از بازداشت برنامهریزی شده و از پیش طراحی شدهی سربازان انگلیسی آن هم با نظارت رهبر ایران بود!
میم مثل مزدور” میم” مثل مسعود و مریم رجوی” میم”مثل مجاهدین
موضع گیری سایت مجاهد درمورد ملوانان اتگلیسی که وارد آبهای ایران شده بودند حتی با موضع گیر ی جان بولتن نماینده جنگ طلب طرفدار اسرائیل که چند روزپیش با وقاحت تمام گفت ما در لبنان صلح را به تعویق می انداختیم تا اسرائیل پیروز شود (که البته نشد)هم همخوانی ندارد. بولتن که دیشب در تلویزیون سی ان آن ظاهر شده بود بشدت از اینکه احمدی نژاد در راس خبر ها هست ناراحت بود و وی بر عکس مجاهدین معتقد بود یک پیروزی برای احمدی نژا د هست که توانسته افکار عمومی دنیا رامنحرف کند.
شیوه دفاع مجاهدین از ملوانان انگلیسی
متعاقب آزادی ملوانان انگلیسی، سیمای آزادی موضوع برنامه چهارشنبه شب این هفته خود را اختصاص به بررسی ابعاد این واقعه و همچنین تاثیرات آن بر روی موضوع هسته ای ایران قرار داد. مهدی سامع مسئول کمسیون صنایع شورای ملی مقاومت در ابتدای اظهاراتش ضمن دفاع از عملکرد ملوانان انگلیسی و اظهار همدردی با آنها ادعا کرد آنها توسط دولت ایران مورد آزار و اذیت و تحقیر قرار گرفته و با زور و فشار و شکنجه و شلاق ناچار به مصاحبه مطبوعاتی و تلویزیونی شده اند. سامع در این راستا همچنین با اشاره به کنوانسیون های بین المللی ادعا کرد ایران بر خلاف این قوانین با ملوانان برخورد کرده است. سامع با استفاده از واژه هایی همچون گروگان گیری و گروگان و آدم ربایی تلاش داشت احساس همدردی خود را نسبت به ملوانان انگلیسی نشان بدهد.
خشم و استیصال رجوی از آزادی سربازان انگلیسی
سرمقالهی نشریه مجاهد* با عنوان”فضیحت یک شکست”، خشم، عصبانیت و استیصال دار و دستهی آنارشیست و فرصتطلب رجوی از اقدام انسانی و سنجیدهی ایران در آزادسازی سربازان انگلیسی را بهنمایش میگذارد. این سرمقاله که مستقیماً توسط بالاترین مهرههای باند رجوی نوشته شده، علاوه بر دهها مطلب و خبر سرهمبندی شده در سایتها و ارگان ماهوارهای این گروه ورشکسته است که میکوشد این اقدام را نتیجهی فشار جامعهی بینالمللی بر روی ایران قلمداد نماید.
دیالکتیک توطئه و توطئهی دیالکتیکی
وقتی نام”توطئه” بهمیان میآید، انسان ناخودآگاه به یاد برنامهای طرحریزی شده برای نابودی، بدنام کردن و یا بیآبرو ساختن کسی یا گروهی میافتد، اما هیچوقت انسان گمان نمیکند که بازگویی واقعیات مربوط به یک جریان، بخشی از یک توطئه باشد، چرا که دیگر”توطئه” معنا و مفهوم خود را از دست میدهد و آنچه تبدیل به موضوع اصلی میشود، ماهیت پدیدهای است که حتی گفتوگو دربارهی آن، تبدیل به عاملی برای نابودی آن میشود و بهزعم منتسبین به آن، یک توطئه محسوب میشود.
سازمان مجاهدین خلق نگران چیست
در اخبار سایت سازمان مجاهدین خلق ایران خبری تحت عنوان”تصمیم به تکرار قتل عام زندانیان سیاسی در صورت تهاجم نظامی آمریکا” منتشر شده بود که در نوع خود بی سابقه و در خور توجه و تعمق است. در این خبر کوتاه ادعا شده است که در یک جلسه درونی در سطح بالاترین مقام های نظام تصمیم گرفته شده تا”در صورت تهاجم نظامی آمریکا به مراکز هسته ای و نظامی برای جلوگیری از بهم ریختگی اوضاع داخلی و کنترل آن، بایستی مانند سال 1367 به قتل عام زندانیان سیاسی اقدام کرد”.
سومین پیام رجوی و کماکان امیدهای واهی به افراد قرارگاه اشرف
پس از تصویب قطعنامه موسوم به 1747 شورای امنیت درباره ایران، مسعود رجوی اقدام به انتشار سومین پیام از مخفیگاه خود نمود. این پیام در حالی انتشار یافت که پیش از این مریم رجوی با انتشار پیام مشابهی شادی و شعف خود را از اعمال تحریم های شورای امنیت اعلام کرده بود. لحن و سمت و سوی اصلی پیام حاوی این معنا بود که تصویب قطعنانه اخیر گام موثر دیگری برای سازمان مجاهدین بوده است.
چهارشنبه ای که باند رجوی بور شد
دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین که از یکماه پیش با بهراه انداختن جار و جنجال بر سر چهارشنبهسوری، قصد موجسواری و بهرهبرداری بهنفع خود را داشت، پس از پایان این شب، مانند همیشه بور و خفیف شد. صرف نظر از اینکه تا چه اندازه آویختن بقایای رجوی به چنین مراسمی ابلهانه و مضحک است، این موضوع میتواند بهعنوان معیاری برای میزان کارآیی و توانایی مجاهدین باشد. همان چیزی که در ادعاهای واهی خود برای”تحول از درون جامعه” (البته به شرط حمایت امریکا) مطرح مینمایند. نگاه مجاهدین به چهارشنبهسوری و مناسبتهایی نظیر آن میتواند دو حالت داشته باشد که آن را قابل بهرهبرداری سازد:
چشم ها را باید شست
وقتی مصاحبه ی اخیر رابین کوربت را که در 23 فوریه 2007 با بی بی سی انجام داده چند بار خواندم،تعجب کردم که بعضی وقت ها آدم ها چه قدر راحت چشم و گوششان را بر حقایقی بدیهی و آشکار می بندند و حرف هایی می زنند که خودشان هم آن را باور ندارند. لرد کوربت در جواب سئوال بی بی سی که می پرسد فکر نمی کنید قرار دادن نام مجاهدین در لیست های تروریستی، عملیات های نظامی تروریستی ای است که در ایران انجام داده اند؟ می گوید: آن ها این کار را کردند ولی تاریخ این کارها به قبل از سال 2001 بر می گردد!
شکست باند رجوی در جبهه ای دیگر
پس از آن”مبارزهی لمپنیستی و چارواداری، و فحاشی وقیحانه به زمین و زمان” به اسم”مبارزهی با استحاله” خواب و خوراک را از رجوی گرفت تا مبادا امتیازاتی را که از قِبَل اعمال مسلحانه و جا زدن خود بهعنوان جایگزین دریافت داشته بود، از دست بدهد. به فاصلهی کمی پس از پایان جنگ عراق علیه ایران، جهان دریافت که باید دربارهی ایران تغییر مشی دهد و ایران کشوری نیست که بتوان آن را نایدده گرفت و پیام تنشزدایی دولت پس از جنگ را دریافت داشت که به جایگزینی سیاست”دیالوگ انتقادی” از جانب اروپا و”مهار دوگانه” از جانب امریکا منتج گردید.
حمله خمپاره ای رجویستها به مجتمع مسکونی نور
از زمانی که مجاهدین اعلام به مبارزه مسلحانه علیه نظام نمودند و متعاقب آن تشکیلات و زیر مجموعه خود را از ایران به خارج از مرزها کوچ دادند، در اولین گام ها تمامی تلاشش را معطوف به نفوذ نیروهایش برای عملیات به داخل کشور می کرد که خود یکی از بزرگترین مشکلات سازمان تلقی می شد. و می بینیم که بعد از سال های اولیه، تحرکات نظامی سازمان و ترور اشخاص اعم از دارای مقامات و چه مردم کوچه بازار ورود نیروهای سازمان به داخل خاک میهن بسیار سخت شد، به طوری که دیگر نوار مرزی ایران عراق که در آن روزها درگیر جنگ بودند مکان امنی برای نفوذ نبود و چه بسیار نیروها که حتی با شبیه کردن خود به افراد کرد باز هم مورد پیگرد و دستگیری نیروهای امنیتی ایران قرار می گرفتند.

