از ادعا تا واقعیت بررسی نقض لجام گسیخته حقوق افراد در سازمان مجاهدین – قسمت اول
فردای آزادی ایران مهدی ابریشمچی: نهاد خانواده باید از بن برچیده شود
به مناسبت روز جهانی لغو بردهداری بردهداری حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق
الطاف بی پایان رجوی به زنان اشرف
برای مسعود رجوی زن تنها به عنوان کالایی بوده و هست که کارکردهای مشخص و معینی برای آن تعریف شده است. بدون توجه به توان و طاقت خود برای یک خودکشی آسان در میدان جنگ حاضر شود، با اراده رهبری و بدون دیدن مرد دلخواهش به عقد او در آید، با اراده رهبری فرزندش را از او جدا کند و مهر مادری او را نادیده بگیرد، با خواست رهبری از همسرش به اجبار جدا شود، برای خود سوزی خود را کاندید کند و خود را برای آزادی همسر فرقه و به اسم مبارزه بسوزاند…
زنان اسیردردست رجوی و ستم مظاعف
با نگاهی به عمق نگرش رجویسم به مسئله زنان بیاندازیم به سادگی درمی یابیم که زنان دراین فرقه نه تنها ازحقوقی برابر ویکسان بامردان برخوردارنیستند بلکه ازآنها تنها بعنوان ابزاروکالایی جهت روانسازی برای پیشبرد افکار وتخیلات مالیخولیایی وانجام دستورات رهبری شیاد این فرقه استفاده می گردد.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱۵
: رهبران فرقه ی مجاهدین تبحر و تخصص خاصی در اعمال فشار سیستماتیک ذهنی و روانی نسبت به نیروهای درون تشکیلاتی داشتند. بیشتر مد نظرم افراد معترض و منتقد درون مناسبات تشکیلات مجاهدین است. آنان با توجه به تجربیاتی که داشتند حتی سعی می کردند از شیوه های ساواک برای ایجاد رعب و وحشت در درون تشکیلات پر رمز و راز خویش بهره ببرند.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۶
ماجراهای عجیب و غریبی بعد از بحث هژمونی زنان در قرارگاه اشرف بوجود آمد. واقعیت این بود مسئولان قرارگاه اشرف سعی داشتند افراد را به هر نحوی شده حتی از غذاخوردن آنان گرفته تا خوابیدنشان تحت کنترل شدید داشته باشند تا حتی یک نفر از اشرف خارج نشود و صدای اعتراضی بلند نگردد رهبری سازمان به هر بهانه ای بود فقط به حفظ تشکیلات فکر می کرد زیرا در صورت فروپاشی تشکیلات ماهیت واقعی رهبری سازمان آشکار می شد
رجوی و رفع تبعیض علیه زنان
مسعود رجوی طی انقلاب ایدئولوژیک که سالها پیش مطرح کرد، برای رفع تبعیض علیه زنان، زنان را به رده های بالاتر ا ز مردان منسوب کرده و آنان را در موقعیت های فریب دهنده ی مردانه قرار داد تا بگوید ما نه تنها برای زنان ارزش زیادی قائل هستیم بلکه گاهی آن ها را بالاتر و برتر از مردان هم می دانیم!. اما به راستی او با این رفع تبعیض! ظلم بزرگ تری به زن کرد! اول از همه او را از عاطفه و احساس تهی کرد…
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱۴
من و همه نیروهای مستقر در قرارگاه اشرف مجبور بودیم علیرغم میل باطنی خود در نشست های متعدد و از جمله نشست عملیات جاری که اغلب بچه ها به این نشست دافعه داشتند شرکت کنیم.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۵
قصه ی هژمونی زنان با تکیه به شعار رهایی آنان از ستم تاریخی مردان که مسعود و رهبری سازمان بر آن تکیه افراطی و غیر اصولی کردند در واقع طریقی و راهی بود برای مانع شدن از انشقاق تشکیلاتی و از هم گسیختگی نیروها و افراد مستقر در قرارگاههای سازمان در عراق.
تیتر های مجله عراقی الف باء
فاطمه اکبری نسب میگوید: سازمان برادرم یاسر را به قتل رساند و پدر و برادر دیگرم موسی نیز هنوز اسیر سازمانند…
تمام شدن دوران آموزش نظامی در اشرف و تقسیم شدن میلیشیا
هر کدام از ما یک سند زنده از دروغ و کلک و سو استفاده رجوی هستیم. با هم یک مشت آهنی خواهیم شد و چنان برسر رجوی خواهیم کوبیم که بر سر دروازه اردوگاه اشرف عبرت دیگران شود و زندانیان کمپ فرقه جوانانی مانند سمیه و موسی را نجات خواهیم داد.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱۳
مجبور بودم زیر فشار مسئولین سازمان برای عملیات جاری فاکت بیارم، در حضور جمع بخوانم و اینکه فاکت من باید مربوط به عدم ارائه فاکت در جلسه بعدی هم می شد یعنی دیشب چون فاکت نیاوردم ابتدا باید به عملکرد دیشب خودم اعتراض کنم و این یعنی بدترین شکل تحقیر هر انسانی که حق زندگی توام با احترام و عزت نفس را دارد.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۴
فتانه حسین محمدی گفت: ما عمدا به دخترها این دستور را دادیم که با مردها تند و سخت گیرانه برخورد کنند و هدف ما این است مردها را به این شکل و سیاق تست کنیم و بسنجیم. اینکه مردها تا کجا کشش دارند و آیا زیر هژمونی زنها می روند؟ و چقدر انعطاف نشان می دهند؟
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱۲
خیلی زجر آور بود روان و ذهن ما را تحت فشار وحشتناک گذاشته بودند به طوری که حس می کردیم واقعا به بن بست رسیدیم.احساس عجز وناتوانی به ما دست داده بود. از طرف دیگر به خودم می گفتم: چرا مونده ام اشرف؟ و در جستجوی راه حلی برای فرارازاین فضای جهنمی بودم. ما بعد از آزادی از اسارت سازمان در اینجا داریم از شرایطی صحبت می کنیم که نیروهای سازمان در عراق در آن قرار داشتند.

