شنبه, ۶ دی , ۱۴۰۴
ما آدم های سیاسی نیستیم. به دنبال دیدار فرزندان مان هستیم 19 بهمن 1398

ما آدم های سیاسی نیستیم. به دنبال دیدار فرزندان مان هستیم

آقای جاوید رحمان گزارشگر ویژه حقوق بشر در سازمان ملل با عرض سلام و احترام ! ما پدران و مادرانی هستیم که چندین سال است فرزندان مان در سازمان تروریستی مجاهدین اسیر هستند. ما قبلا با شما نامه نگاری کردیم و وضعیت خودمان و فرزندانمان را برای شما تشریح کرده ایم . زمانی که سازمان […]

اینجا نه کارخانه ای در کار است و نه رفتن به اروپا 15 بهمن 1398

اینجا نه کارخانه ای در کار است و نه رفتن به اروپا

یاران شیطان همانطور که در قسمت اول گفتم در فرودگاه بغداد مرا سوار یک خودرو کردند و حرکت کردیم. در مسیر از یکی از نفرات در خودرو سئوال کردم کارخانه شما خیلی بزرگ است؟! در جواب به من گفت: کارخانه؟! مقداری مکث کرد و به راننده نگاهی کرد و گفت بله .. بله .. خیلی […]

سران فرقه ی مجاهدین خلق در ساخت زندان مهارت دارند 03 بهمن 1398

سران فرقه ی مجاهدین خلق در ساخت زندان مهارت دارند

سلام ! امیدوارم حال شما خوب باشد و در آینده ای نزدیک بتوانیم شما را در آغوش بگیریم . من تا به حال چند نامه برایت ارسال کردم ولی متاسفانه هیچ جوابی از شما دریافت نکردم. این روزها خیلی به فکرت هستم و احساس می کنم در آینده ای نزدیک تو را در آغوش می […]

جعفر جان عکس جدیدت در آلبانی را دیدم 03 بهمن 1398

جعفر جان عکس جدیدت در آلبانی را دیدم

نامه آقای حسین مملوکی به برادرش جعفر سلام ! امیدوارم حال شما خوب باشد. شماره ای از شما ندارم که با شما تماسی بگیرم و شما هم تماسی با ما نمی گیرید که از وضعیتت مطلع شویم. بعد از زلزله در آلبانی انتظار داشتم تماسی با من بگیری ولی خبری از شما نشد. خودم هم […]

در نشستی که قبل از ملاقات با خانواده ام تشکیل شد چه گذشت؟ 03 بهمن 1398

در نشستی که قبل از ملاقات با خانواده ام تشکیل شد چه گذشت؟

روزی که خانواده ها به درب اشرف مراجعه کردند سیستم فرقه رجوی بهم ریخت. سران فرقه می گفتند چند موشک به مقر اشرف اصابت کند و کشته بدهیم برای ما بهتر است تا خانواده ای به درب اشرف مراجعه کند. خانواده ها به درب اشرف مراجعه می کردند از جمله خانواده من … در آن […]

آزادی شیرین است، تجربه کنید 01 بهمن 1398

آزادی شیرین است، تجربه کنید

با سلام ! حتما پیام رجوی ملعون در تاریخ 13/ دی/ 98 برای شما خوانده شده! چی شد که بعد از چند سال رجوی از گور خود بیرون آمد و با صدای خود پیامی داد؟! واقعا شما از گفته های رجوی در پیامش خنده تان نگرفت؟ رجوی بوی کباب به مشامش خورده است غافل از […]

و اما سرنوشت من 22 دی 1398

و اما سرنوشت من

من طاها حسینی هستم … چند سالی در فرقه رجوی بودم … خوشبختانه صدام ارباب رجوی سرنگون شد و توانستم خودم را نجات دهم . می خواهم سرنوشت خودم را در فرقه رجوی روی کاغذ پیاده کنم که هیچ جوانی فریب فرقه دروغگو و فریب کار رجوی را نخورد . من و امثال من فرقه […]

مریم رجوی! خواب و خوراک را از تو خواهیم گرفت 15 دی 1398

مریم رجوی! خواب و خوراک را از تو خواهیم گرفت

نامه مادران استان مرکزی به مریم عضدانلو خانم مریم قجر یا عضدانلو خوب به عکس های ما نگاه کن به چهره های ما نگاه کن .. در نبود فرزندانمان در کنار ما چگونه شکسته شدیم! چندین سال است شما فرزندان ما را به اسارت گرفته ای. خدا ازتو نگذرد که ما را در نبود فرزندانمان […]

به امید روزی که خبر آزادیت به دست ما برسد 15 دی 1398

به امید روزی که خبر آزادیت به دست ما برسد

سلام ! حمید رضا خبر زلزله اخیر در آلبانی را از طریق اخبار شنیدم همه ما نگران شما شدیم امیدوارم که حالت خوب باشد. من و پدر و مادرم نگران وضعیت شما هستیم. چرا تماسی با ما و یا با پدر و مادرمان نمی گیری پدر و مادر شما لحظه شماری می کنند و منتظر […]

عباس جان دوری تو مرا پیر کرد 15 دی 1398

عباس جان دوری تو مرا پیر کرد

عباس جان سلام ! خبر زلزله در آلبانی را شنیدم. من نگران شما هستم نمی دانم زلزله ای که در آلبانی رُخ داد آسیبی به شما رسانده یا خیر! امیدوارم که سالم باشی و در آینده نزدیک شما را در آغوش بگیرم . عباس جان اگر می خواهی از وضعیت من با خبر شوی من […]

دو زن پشت اتاقک آجری از ناراحتی خاک روی سرشان می ریختند! 14 دی 1398

دو زن پشت اتاقک آجری از ناراحتی خاک روی سرشان می ریختند!

رجوی و سرانش شامه ضد بشری خیلی قوی دارند. سال 91 جنگ خلیج، رجوی برای اینکه همه اعضا را به سمت خود سمت و سو دهد بهانه خوبی را بدست آورد. در مقری که ما بودیم به ما ابلاغ شد که در سالن غذا خوری نشست است سر ساعت در سالن حاضر شدیم ( در […]

فراموش کردی من مادرت هستم؟ 01 دی 1398

فراموش کردی من مادرت هستم؟

فرزین جان سلام ! چندین سال است شما را ندیدم دلم. برای شما تنگ شده است. در این دنیا کسی را سراغ داری که مادرش را فراموش کرده باشد که شما دومی باشید ؟!.. چرا بعد از این همه سال و دوری از من تماسی با من نگرفتی. نا سلامتی من مادرت هستم . می […]

blank
blank
blank