شنبه, ۶ دی , ۱۴۰۴
و اما واقعیت ملاقات مژگان پارسائی با فرمانده ارتش آمریکا 23 شهریور 1398

و اما واقعیت ملاقات مژگان پارسائی با فرمانده ارتش آمریکا

آمریکا فرقه رجوی را خلع سلاح کرد و شاخ رجوی و سرانش را شکست و محفل زدن در تشکیلات رجوی اوج گرفت. ناگفته نماند سلاحهای سبک و سنگین مربوط به زنها در مقرشان در اشرف مانده بود که قرار شد نیروهای آمریکایی در یک فرصت مناسب سلاحها را از زنها تحویل بگیرند. در آن زمان […]

آقای ابریشمچی قُله خودت را حفظ کن سرنگونی پیش کش 16 شهریور 1398

آقای ابریشمچی قُله خودت را حفظ کن سرنگونی پیش کش

مدتی قبل فیلمی از فرقه رجوی مشاهده کردم. مریم رجوی نشستی با سرانش داشت، سران فرقه رجوی طبق معمول برای بدست آوردن کرسی بیشتر در مقابل مریم رجوی از سر و کول هم بالا می رفتند. به صحبتهای مهدی ابریشمچی گوش می کردم. مرغ پُخته را به خنده می انداخت. به یک سری از صحبتهای […]

رضا جان،همیشه به فکرت هستم 13 شهریور 1398

رضا جان،همیشه به فکرت هستم

نامه آقای مرتضی بلالی به برادرش رضا بلالی اسیر در فرقه رجوی سلام! امیدوارم حالت خوب باشد من قبلا هم نامه برای شما ارسال کردم. هدف من از نوشتن نامه برای شما بعد از چندین سال دوری می خواستم احوال شما را جویا باشم. نمی دانم چرا جواب مرا نمی دهی ناسلامتی من برادر شما […]

تا به حال جشن”زیل” را شنیده اید؟! 13 شهریور 1398

تا به حال جشن”زیل” را شنیده اید؟!

یکی از شبها که از خستگی در خواب ناز بودیم درب آسایشگاه با شدت باز شد و چراغها روشن. از خواب پریدیم فکر کردیم موشک به مقر خورده! به فردی که چراغها را روشن کرد گفتیم چه خبر شده در جواب گفت: آماده شوید بروید زمین صبحگاه! ازآنجایی که من تاسیسات بودم به من گفتند […]

خاطره گویی آقای حسین رضایی در کنار پادگان اشرف در عراق 11 شهریور 1398

خاطره گویی آقای حسین رضایی در کنار پادگان اشرف در عراق

با سلام! من حسین رضایی هستم برادر حسن رضایی اسیر در فرقه رجوی  من برای آزادی برادرم حسن چندین بار به عراق سفر کردم. در کنار پادگان اشرف بودم و زمانی که فرقه به لیبرتی منتقل شد در کنار لیبرتی هم بودم. هر چند که برای من سفر کردن به عراق سخت بود ولی با […]

باد آورده را باد می برد 03 شهریور 1398

باد آورده را باد می برد

روزی که رجوی ملعون وارد عراق شد با انجام عملیاتهای تروریستی علیه ایران می خواست اعتماد اربابش صدام را بدست آورد و بعد از گذشت زمان رجوی مزدور خوبی برای صدام شد و صدام به رجوی اعتماد کرد. به او پادگان و سلاحهای سبک و سنگین و انواع خودروها را هدیه داد. در زمان صدام […]

از کهکشان مجاهدین چه می دانید؟ 02 شهریور 1398

از کهکشان مجاهدین چه می دانید؟

گفتگو با فواد بصری ما جدا شده ها از فرقه رجوی خبرهای مربوط به مجاهدین را دنبال می کنیم و لازم می بینیم برای روشن شدن اذهان عمومی و جلوگیری از اغفال هم وطنان عزیزمان خصوصاً جوانان ، تحلیلی بر عملکردها وکارکردهای فرقه ارائه دهیم. هدف ما این است که فریب کاری و دروغگویی فرقه […]

آخرین دیدار من و پسرم 02 شهریور 1398

آخرین دیدار من و پسرم

با سلام! خدمت خوانندگان عزیز …. من ولی ا… گل ریزان هستم پدر عباس گل ریزان اسیر در فرقه رجوی. زمانی که فرقه رجوی در عراق مستقر بود با سرنگون شدن صدام دیکتاتور عراق من به عراق سفر کردم. آن زمان حفاظت پادگان اشرف را نیروهای آمریکایی بر عهده داشتند. من به پادگان اشرف مراجعه […]

کودک بودم که مجاهدین پدرم را ربودند 28 مرداد 1398

کودک بودم که مجاهدین پدرم را ربودند

نامه محسن یونسی به جاوید رحمان گزارش گر سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران با سلام! خدمت آقای جاوید رحمان گزارش گر سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران آقای جاوید رحمان … شما به جای اینکه در رابطه با حقوق بشر در ایران گزارش کنید کمی هم در رابطه با سازمان تروریستی مجاهدین […]

رجوی در مانور غرش شیر 22 مرداد 1398

رجوی در مانور غرش شیر

عجب داستانی با رجوی و زنش داشتیم! به ما ابلاغ کردند که مانور حساس و سرنوشت سازی در راه داریم و هر کسی در این مانور از انرژی خودش استفاده مفید نکند مجاهد نیست! سه روز قبل شروع مانور ما را در بیابانهای عراق مستقر کردند. همه در محل مانور کار می کردیم. ازجاده سازی […]

داریوش جان تا توان دارم برای آزادیت تلاش می کنم 20 مرداد 1398

داریوش جان تا توان دارم برای آزادیت تلاش می کنم

نامه آقای عزیز ا… رستمی به برادرش داریوش رستمی اسیر در فرقه رجوی داریوش جان سلام! امیدوارم حالت خوب باشد. چندین سال است از شما بی خبرم. تا به حال نه تماسی با من گرفته ای و نه نامه ای برای من ارسال کرده ای که از احوال شما با خبر شوم. معلوم است شما […]

چگونه خواهرم را از زندان مجاهدین نجات دادم 19 مرداد 1398

چگونه خواهرم را از زندان مجاهدین نجات دادم

خاطره گویی خانم اعظم نوری خانم نوری یکی از خانواده های فعال انجمن نجات استان مرکزی است. هر چند که خواهرش طیبه نوری از فرقه رجوی جدا شده است ولی کماکان با دفتر انجمن فعال است و می گوید من بدنبال آزادی همه اسیران هستم و هر کاری که باعث شود اسیران از فرقه رجوی […]

blank
blank
blank