شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
مریم رجوی! خواب و خوراک را از تو خواهیم گرفت 15 دی 1398

مریم رجوی! خواب و خوراک را از تو خواهیم گرفت

نامه مادران استان مرکزی به مریم عضدانلو خانم مریم قجر یا عضدانلو خوب به عکس های ما نگاه کن به چهره های ما نگاه کن .. در نبود فرزندانمان در کنار ما چگونه شکسته شدیم! چندین سال است شما فرزندان ما را به اسارت گرفته ای. خدا ازتو نگذرد که ما را در نبود فرزندانمان […]

به امید روزی که خبر آزادیت به دست ما برسد 15 دی 1398

به امید روزی که خبر آزادیت به دست ما برسد

سلام ! حمید رضا خبر زلزله اخیر در آلبانی را از طریق اخبار شنیدم همه ما نگران شما شدیم امیدوارم که حالت خوب باشد. من و پدر و مادرم نگران وضعیت شما هستیم. چرا تماسی با ما و یا با پدر و مادرمان نمی گیری پدر و مادر شما لحظه شماری می کنند و منتظر […]

عباس جان دوری تو مرا پیر کرد 15 دی 1398

عباس جان دوری تو مرا پیر کرد

عباس جان سلام ! خبر زلزله در آلبانی را شنیدم. من نگران شما هستم نمی دانم زلزله ای که در آلبانی رُخ داد آسیبی به شما رسانده یا خیر! امیدوارم که سالم باشی و در آینده نزدیک شما را در آغوش بگیرم . عباس جان اگر می خواهی از وضعیت من با خبر شوی من […]

دو زن پشت اتاقک آجری از ناراحتی خاک روی سرشان می ریختند! 14 دی 1398

دو زن پشت اتاقک آجری از ناراحتی خاک روی سرشان می ریختند!

رجوی و سرانش شامه ضد بشری خیلی قوی دارند. سال 91 جنگ خلیج، رجوی برای اینکه همه اعضا را به سمت خود سمت و سو دهد بهانه خوبی را بدست آورد. در مقری که ما بودیم به ما ابلاغ شد که در سالن غذا خوری نشست است سر ساعت در سالن حاضر شدیم ( در […]

فراموش کردی من مادرت هستم؟ 01 دی 1398

فراموش کردی من مادرت هستم؟

فرزین جان سلام ! چندین سال است شما را ندیدم دلم. برای شما تنگ شده است. در این دنیا کسی را سراغ داری که مادرش را فراموش کرده باشد که شما دومی باشید ؟!.. چرا بعد از این همه سال و دوری از من تماسی با من نگرفتی. نا سلامتی من مادرت هستم . می […]

نامه ای دو صفحه ای که چند خطش به من رسید 01 دی 1398

نامه ای دو صفحه ای که چند خطش به من رسید

در فرقه رجوی که بودم سران فرقه رجوی به ما که اسیران جنگی بودیم می گفتند نامه بنویسید ما در خارج از عراق کانال داریم و نامه های شما را بدست خانواده هایتان می رساند . بگذریم که بعد ها رجوی ملعون پیامی داد در پیام آمده بود خانواده نداریم نامه و تلفن نداریم .. […]

مریم رجوی چرا برای اسرای دربند هزینه نمی کند؟ 01 دی 1398

مریم رجوی چرا برای اسرای دربند هزینه نمی کند؟

با سلام خدمت آقای فواد بصری ما هر زمان سایت های فرقه را چک می کنیم یک فیلمی در سایت فرقه مشاهده می کنیم لازم می بینیم که گفتگویی با هم داشته باشیم . هدف ما از این گفتگو روشن کردن ماهیت بیشتر فرقه رجوی برای خوانندگان عزیز است چون ما خاطرات بد و تجارب […]

نامه خانواده های استان مرکزی به دبیر کل سازمان ملل متحد 28 آذر 1398

نامه خانواده های استان مرکزی به دبیر کل سازمان ملل متحد

با سلام و احترام ! آقای آنتونیوگوترش دبیر محترم سازمان ملل متحد ما چندین خانواده هستیم که فرزندان ما سالهاست در سازمان تروریستی مجاهدین به اسارت گرفته شده اند. ما قبلا برای سازمانهای حقوق بشری نامه نگاری کرده ایم . ولی متاسفانه سازمانهای حقوق بشری تا به حال هیچ جواب قانع کننده ای به ما […]

من فقط می خواهم دخترم را ببینم 28 آذر 1398

من فقط می خواهم دخترم را ببینم

سلام ! من مهین حبیبی هستم مادر پروانه ربیعی عباسی . دختر من چندین سال است در سازمان تروریستی مجاهدین اسیر است و هیچ خبری از او ندارم. اگر بخواهم به گذشته برگردم چندین بار به عراق سفر کردم. بارها با ارگانهای حقوق بشری نامه نگاری کردم ولی متاسفانه دست سازمانهای حقوق بشری با سازمان […]

مجاهدین ، سال ۷۲ و اجرای بند”ش” 13 آذر 1398

مجاهدین ، سال ۷۲ و اجرای بند”ش”

سال 1372 اتفاقی در فرقه رجوی افتاد. رجوی و سرانش خودشان می بریدند و خودشان می دوختند . انتخاب شورای زنان فرقه رجوی! این هم یک حقه بازی جدید بود که رجوی روی میز نفرات انداخت. بند “ش”! برکناری مردان از امور فرقه . مریم رجوی بالای سن و 24 زن در دو طرف خودش […]

رهبر سازمان مجاهدین: زن ها فتنه هستند 10 آذر 1398

رهبر سازمان مجاهدین: زن ها فتنه هستند

شعار پوشالی فرقه رجوی: زنان نیروی تغییر کسی باید دم از تغییر بزند که ارزشی برای زنان قائل باشد. آیا فرقه رجوی در مناسبات خود به حقوق زنان نگون بخت احترام می گذارد؟ و یا زنان در فرقه رجوی از ابتدایی ترین آزادی برخوردار هستند؟ با توجه به تجربه ای که از فرقه رجوی دارم […]

شکوه جانم از نامه نوشتن برایت خسته نمی شوم.. 06 آذر 1398

شکوه جانم از نامه نوشتن برایت خسته نمی شوم..

نامه آقای محمد قاسمی به دخترش شکوه اسیر در فرقه رجوی سلام دخترم ! این چندمین نامه ایست که برای شما می نویسم در حسرت یک جواب از جانب شما. تا کی می خواهی پدر پیرت را در انتظار بگذاری آیا رسم روزگار این است؟ من به گردن تو حق دارم هر چه باشد شما […]

blank
blank
blank