رفتن به آلبانی آری یا خیر؟
شعار بازگشت به اشرف را رجوی خیلی غلیظتر مطرح میکند. اگر چه قرارگاه اشرف هم در نهایت امنیت ندارد و در سال 1390 بیش از 50نفر در تهاجم ارتش عراق به آنجا جان خود را از دست دادند، ولی برای رجوی عزیز است چون در خاک عراق و مجاور ایران است. و با استراتژیش همخوانی دارد. و برای همین است که رجوی مطرح میکند ماندن در لیبرتی و اشرف عین مبارزه مرحله آخر است.
برای نجات اسرا, سازمان ملل آلبانی را به کمک گرفت
. واضح است که سازمان همانگونه که خبرگزاری اشاره کرده حاضر به ترک عراق نیست و می خواهد به اشرف باز گردد در سخنرانی اخیر مریم رجوی هیچ تاکیدی بر خروج این اسرا از عراق نشده و تمامی حرفهای قبلی مبنی بر انتقال به امریکا که آنهم برای عوام فریبی تنها یکبار توسط مریم رجوی زده شد دیگر از ترس اینکه مورد موافقت قرار گیرد حرف دیگری از آن نیست و تمام سازمان متمرکز رفتن به اشرف شده اند تا در آنجا دوباره بساط فرقه ای سازمان رجوی را گسترده تر سازند.
پاسخ رجوی به آلبانی برای پذیرش ۲۱۰ نفر از لیبرتی
حمله موشکی به کمپ در تاریخ گرفتاری فرقه را در تله لیبرتی از حالت منطقهای به سطح بینالمللی ارتقا داد. حرف رجوی در نهایت این بود که یا همه ما را به آمریکا ببرید ولو موقت و یا به کمپ اشرف برگردانید. شق دوم بسیار بعید است چرا که این مسئله به رضایت دولت مالکی بستگی داشت. مالکی با توجه به مسائل داخلی خود و تنشهای زیادی که در این چند سال با رجوی داشت طوریکه او را دشمن مردم عراق معرفی میکرد و همواره خواهان سرنگونیش بود، کاملا رابطهاش خصمانه بود و بنابراین برای او برگشت به عقب عملی نیست.
دیوانه چون طغیان کند زنجیر و زندان بشکند!
اگر قرار بود سبزه ها چیده شوند پس چرا خدا در دامان طبیعت سبزه ها را گستراند اگر زن و بچه و زندگی بد هستند چرا خدا از هر موجودی اینچنین خلق کرد؟ اینها برای اینند که بدانیم خدا زندگی به ما داد و این چیزی است که رجوی ضد آن است. او از زندگی میترسد با تمام وجودش تبلیغ تباهی است! از تمام نمادهای زندگی خصوصا عشق می ترسد. اگر در دو دستگاه مریم رجوی نگاه کنید تمام معانی باید ضد آن یکی باشد! در مقابل زندگی باید, مرگ را قرار داد و برای اثبات آن نوشت میخواهم مرده بمانم!
چرا رجوی سر عقل نمی آید؟
رجوی به همین خاطر حتی یک منتقد را هم در سازمان نمی پذیرفت شاید این شیوه دیکتاتورهایست که سر قدرت هستند اما رجوی در سازمانش ثابت کرد که اگر به قدرت برسد فردی چنین است دستی که بالجبار رو شد. در این میان برای رو شدن دست این دیکتاتور کوچک چه جوانها و خانواده ها که فدای خود خواهی های این فرد شدند واقعا اگر قدرت بدست رجوی میرسید چه بسا بیشتر از این قربانی می شدند به هر حال تاریخ و گذشت زمان و مقاومت و افشاگری جدا شدگان راه را بر خودخواهی و خود محوری این فرد شرور بست
مریم رجوی بدنبال چیست؟
اگر واقعا سرنگونی و رسیدن به قدرت اینهمه شیرین است که زندگی 3200 انسان بیگناه برایش تباه شود پس چرا این بها را از جیب مبارک نمی پردازند؟ آیا مریم رجوی خود برای حل مسئله حاضر شده به عراق برود؟ چرا؟ آیا می ترسد که در عراق دستگیر شود؟ تا بحال چه کسی از مجاهدین دستگیر شده؟ پس ببینید این خانم حتی حاضر نیست برای رسیدگی به سازمانش از جگر گوشه های خود و گوهران بی بدیلش سری بزند
دغدغه رجوی برای خروج از لیبرتی و توبه استیونسون
در این میان شیوه مرسوم رجوی که در بوق و کرنا کردن افراد به منظور افشا و بدنام کردن آنها انجام میپذیرد، به شدت اوج گرفته است، آن را با فشارهای سیاسی که از جانب مسئولان و مقامات سابق و فعلی دولتهای غربی انجام میگیرد ادغام میکند تا این فشار روانی-تبلیغی به حداکثر خود برسد. رجوی این کار را با صرف میلیونها دلار برای راضی کردن و چرخاندن مواضع نفرات و همچنین سخنرانیهای حمایتآمیز آنها انجام میدهد. بهخصوص که این تجربه را در مجموع فعالیتهایی که برای خارج شدن از لیست انجام داد بهدست آورده بود. موضوعی که در رسانهها بهخصوص رسانههای آمریکایی بعد از خارج شدن نام سازمان از لیست تروریستی به کرات مطرح شد.
فرقه رجوی ایزوله در تارعنکبوت
در سازمان به دلیل عدم هماهنگی فضای داخلی و خارجی به مقوله ای به نام”غّلو” برمی خوریم و مکرراً از آن استفاده می شود به طوری که هرکس شب می خوابد صبح می تواند مدعی انقلاب کردن و پرواز کردن خود باشد و یا صبح به فرمانده اش بگوید که من از امروز می توانم چند مَدار کیفی بیشتر بار بردارم و کار کنم و چنین انرژی و پتانسیلی در من نهفته بود و خود غافل بودم
دست چه کسی روی ماشه است؟
سازمانی که داعیه مبارزه با امریکا را داشت و امریکاییها را در تهران با افتخار ترور می کرد, در زمان حمله محمد عطا به برجهای نیویورک (به دستور بن لادن رییس القاعده) در قرارگاهها جشن می گرفت و شیرینی سرنگونی امریکا را پخش می کرد و خوشحال بود که دشمن صدام حسین (بوش و امریکا) در حال ضعف و در حال ضربه خوردن است زیرا صدام را متحد مشترک خود می دید, حالا می شود دوست هر دو حزب و کنگره و سنا
حمایت رجوی از معارضین سوری، به چه قیمت؟
بنابراین حمایت رجوی از این شورش و بلوا و حمایت سران این تروریستها از رجوی وقتی همه چیز در هم است به چه معناست. وقتی این همه کودک و زن و سالمند کشته میشوند. مگر عملکرد گروههای سلفی را در ایران فراموش کردهایم که چطور سر افراد را با چه قساوتی میبریدند و پایبند هیچ مرام و مسلکی نبودند. مگر عملکرد طالبان را در مناطق اشغالی مبنی بر محروم کردن زنان از تحصیل و انواع و اقسام محدودیتهای دیگری که به خاطر خشکمغزیشان بر مردم اعمال میکردند فراموش شده است.
رجوی، دلال خون و جان اعضای گرفتار در اشرف و لیبرتی است
رجوی نمی تواند بپذیرد که عضوی خارج از دید خودش با خانواده اش دیدار داشته باشد. به دلیل اینکه مطمئن است عضو نگون بخت، به سرعت جذب خانواده اش شده و از فرقه تبری می جوید.تجربه سالیان این است که تمامی اعضایی که توانسته اند خودرا به کشورهای اروپایی برسانند و از فرقه جدا شوند. تماما علیه فرقه اقدام به افشاگری نموده و عرصه را بر فرقه در کشورهای اروپایی تنگ نموده اند. بنابراین بر اساس اصول فرقه اعضا نباید پایشان به کشورهای اروپایی برسد.
چرا بازگشت به اشرف؟
پیش شرط خارج شدن از لیست تروریستی همانگونه که با وساطت آقای پاتریک کندی سناتور امریکایی انجام شد این بود که از اشرف خارج شوند و به لیبرتی اردوگاهی در نزدیکی بغداد بروند تا انجام کارهای خروج آنها از عراق بدست سازمان ملل انجام شود. اما از بدو ورود در آنجا و انجام کارهای ضد و نقیض با طبیعت کار شروع به بهانه تراشی برای بازگشت به اشرف را داشتند.