فرار از زندان اشرف و تولدی دیگر – قسمت چهارم
هادی شبانی در قسمت قبل خاطرات خود تا آنجا گفت که صبح روز ششم متوجه حضور بهزاد علیشاهی در ستاد می شود و علت را سئوال می کند: وی عنوان داشت که اکنون بهترین وقت برای فرار است. من کلاس آموزش بازیگری داشتم و به شاگردانم گفتم که چند لحظه دیگر خواهم آمد. من بهزاد […]
عامل درد و رنج خانواده های اعضا گرفتار در فرقه رجوی
سران سازمان مجاهدین خلق، نهاد خانواده را دشمن اصلی حفظ تشکیلات خود می دانند و به خوبی این مهم را درک کرده اند که عواطف خانوادگی هر چه رشته اند را پنبه می کند. می دانند هر چقدر هم که تکنیک های مغزشویی شان حرفه ای باشد، باز هم در مقابل خانواده و عواطف خانوادگی […]
نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت اول
این جمله از رجوی یک اصل تشکیلاتی بود: “خواهر و برادر مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم”! کمتر هفته ای است که یکی از اعضای فرقه بر اثر بیماری فوت نکند. فرقه ای که رهبرش، اعضاء را به عنوان ابزار مورد سوء استفاده قرار می دهد و همچون برده با آنان رفتار می نماید. به […]
اشرف ۳، زندان مدرن
بعد از فرار شجاعانه و موفقیت آمیز آقای محمود دهقان، فرار دیگری هم اتفاق افتاد اما ناکام باقی ماند. از قرار معلوم آقای امیر پرویزی وقتی برای معالجه به بیمارستان مادر ترازا منتقل می شد با دو نفر همراه بود. البته این همراهان صرفا به عنوان مامور از جانب مسئولین فرقه توجیه شده اند که […]
فرار از زندان اشرف و تولدی دیگر – قسمت سوم
من نیز به کار آموزش رانندگی مشغول شدم. این کار برایم بسیار خوب بود چون دیگر کسی نمی توانست برای انجام کارم مانع تراشی کند و از طرف دیگر به راحتی می توانستم به بیرون از قرارگاه تردد کنم و در ضمن در خیابانهای اشرف می توانستم با دوستانم صحبت کنم یعنی محفل بزنم و […]
فرار از زندان اشرف و تولدی دیگر – قسمت دوم
این همه سال در عملیات های شان شرکت نمودم و خودم وارد مناسبات شان شدم. حال می دیدم شعارهای رجوی در مورد اعتماد نسبت به اعضا دروغ بوده است! بعد از سرنگونی صدام نقطه اوج ریزش نیرو در فرقه رجوی، ورود خانواده ها برای ملاقات با عزیران خود به اشرف بود. رجوی فکر می کرد […]
خاطره ای از عملیات چلچراغ – قسمت دوم
رجوی که سرمست از پیروزی در مهران بود عنوان می کرد ارتش وی توانسته به تنهایی به پیروزی برسد و در مصاحبه های مختلف دم از آن می زد و برای اعضای بی مصرف شورا هم تیغ تیزش را نشان می داد که باید به حرفهایش گوش کنند و پیروزی دور نیست. در آن عملیات […]
پرویز حیدرزاده در جمع خانواده های مازندرانی
پرویز حیدرزاده عضو سابق سازمان مجاهدین خلق ، با تعدادی از اعضای جداشده و خانواده های مازندرانی عضو انجمن نجات دیدار و گفتگو کرد. حیدرزاده که سابقه 35 سال حضور در مناسبات سازمان مجاهدین خلق را دارد در زمستان 1397 به صورت رسمی از مجاهدین خلق اعلام کناره گیری کرد. او دی ماه سال 1400 […]
فرار از زندان اشرف و تولدی دیگر – قسمت اول
اگر بخواهم در مورد روند جدایی ام از فرقه مخوف رجوی ها و علل و عوامل این تصمیم دست به قلم ببرم باید به گذشته ای دورتر سرک بکشم و توضیح بدهم که چگونه تصمیم گرفتم از آنان جدا شوم و زندگی جدیدی را برای خود شروع کنم. با این امید و تفکر وارد مناسبات […]
خدام گل محمدی یکی از هزاران قربانی سیاست خروج ممنوع در فرقه رجوی
در سال 1373 و بعد از نشست های موسوم به حوض رجوی در پیامی که برای همه اعضاء خوانده شد خروج از فرقه را ممنوع کرد و گفت: “خروج از سازمان ممنوع است و دیگر هیچ کس برای من نامه ندهد که می خواهم از سازمان بروم. در این رابطه، جمع تصمیم می گیرد و […]
خاطره ای از عملیات چلچراغ – قسمت اول
سازماندهی من بعد از تغییر خط عملیات چریک شهری در سال 66 عوض شد و قرار شد به کشور ترکیه منتقل شوم و کار نیرویی انجام بدهم. به همین خاطر در اوایل تابستان سال 66 به ترکیه اعزام شدم. کار ما جذب نیرو و فرستادن شان به کشور عراق بود. اینکه در آن زمان پروسه […]
پرویز حیدرزاده با تعدادی از خانواده های چشم انتظار مازندرانی دیدار و گفتگو کرد
تعدادی از خانواده های چشم انتظار مازندرانی با پرویز حیدرزاده، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق در محل دفتر انجمن نجات استان مازندران دیدار و گفتگو کردند. پرویز حیدرزاده با سابقه بیش از 35 سال حضور در مناسبات فرقه مجاهدین خلق و تحمل سختی ها و مرارت های اسارت بالاخره در زمستان 1397 بصورت رسمی از […]