دولت عراق وکوبیدن آخرین میخ برتابوت فرقه رجوی
اگر بخواهیم این بند از دستور دولت عراق را باز کنیم چنین نتیجه ای را دربردارد که فرقه رجوی از نظر دولت عراق یک تشکیلات تروریستی شناخته گردیده که مردم عراق نمی توانند هیچ گونه ارتباطی اعم از پشتیبانی سیاسی و یا مادی و ویا دادوستد تجاری با این فرقه داشته باشند واین بدین معناست که این فرقه با دلارهای نفتی ارباب معدومش صدام درعراق به کار وکاسبی مشغول بوده و بخشی از هزینه هایش را از این طریق کسب می کرده است که دولت عراق از این منابع مالی وقوف کامل پیداکرده است و لذا می تواند ازاین پس اقدامات لازم را برای قطع ومسدود کردن اینگونه منابع مالی فرقه به اجرا گذارد.
دادخواهی خانواده های اسیران وقربانیان فرقه
وچنین است که بنیاد خانوادگی سحر و انجمن نجات می توانند با بسیج وکمک وراهنمایی خانواده قربانیان واسیران این فرقه ضمن سرعت بخشیدن به فروپاشی کامل این فرقه باعث رهایی چندهزاراسیر درمانده و بی آینده و ناامید این فرقه درعراق گردند..
موشک های مهربان! وخمپاره های مخرب
موشک های مهربان!..- گرچه خمپاره های پرتابی این فرقه جملگی مخرب و زیان بار بوده اند ولی موشک های گراد ی که به اشرف اصابت نموده مهربان وبا احساسند ولذا هیچ گونه آسیب مالی- جانی به اسیران این اردوگاه وارد ننموده اند! که این ادعا نشان می دهد که موشک پراکنان خودی بوده اند و گرای دقیقی دراختیار داشته اند که تا این موشک های مهربان! در نقاطی فرود آیند که هیچ گونه صدمه ای به کسی وارد نگردد!
درجایگاه اول درتاریخ خیانت وسرسپردگی یک تشکیلات سیاسی
حزب توده آخرین تشکیلات غیرخوشنام درتاریخ ایران نبود وازسا ل شصت بدین سو سازمان مجاهدین که بنابرتحلیل های درون تشکیلاتی خود جهت جلوگیری تبدیل شدن به حزب توده ای دیگرچنان غرق خود بزرگ بینی مفرط تاریخی گردید که با اعلام فازنظامی وقبول تبعات وپیامدهای حاصل از آن که نزدیک به سه دهه بطول انجامید به منفورترین وضد مردمی ترین وخیانتکارترین وسرسپرده ترین تشکیلات تاریخ سیاسی معاصر ایران مبدل گردید. به باوراین نگارنده درکسوت یک روزنامه نگارکه شاهد شکل گیری دوباره این سازمان از سال 1358 بدینسو وتحلیل ها و عملکردهای این تشکیلات مذهبی- مارکسسیستی بوده ام… درتاریخ معاصرایران هیچ حزب و گروه وسازمانی به بدنامی وبی سرانجامی این فرقه جنایتکاروجود نداشته است و لذا درمقایسه ای ساده بایستی حزب توده را درمقابل این فرقه دجال وشیاد و وطن فروش راازلیست خائنین به تاریخ ومردم ایران خارج نمود.
هیچ وجدان آگاهی تروریستها رابرسمیت نخواهد شناخت
عملیات تروریستی یازدهم سپتامبر2001 ونتایج حاصله ازآن درواقع زنگ خطری بود درگوش گروه های تروریستی ولذا توقف عملیات تروریستی توسط این فرقه ازسال 2002 نه یک انتخاب وعقبگرد بلکه یک تصمیم ازسراجباربوده است. ودوم اینکه کمی پس ازحمله نیروهای ائتلاف عراق درسال 2003 اردوگاه این سازمان تروریستی درعراق نیز توسط امریکایی ها محاصره گردیده واز آنها خواسته شد کلیه سلاحهای خود راتحویل دهند و بنابراین تسلیم و خلع سلاح این سازمان تروریستی نیز درنهایت درماندگی بعنوان تنها چاره درآن زمان اخذ گردیده است.
تروریست ها- نسخه ی صلح و آزادی
اگرتمامی سخن های مریم رجوی را طی گذشت این پنج سال ازورشکستگی این فرقه وفرارمسعودرجوی را کنارهم قراردهیم وبخواهیم نتیجه گیری کنیم حاصلی جز التماس ودرخواست و روضه خوانی این عنصرسرسپرده برای امریکا واروپا جهت بیرون آوردن نام فرقه رجوی ودنبالچه هایش از لیست تروریستی بدست نمی آید و بقیه سخنان وادعاهای تکراری ایشا ن تنها برای زمینه چینی این درخواست درنهایت استیصا ل ودرماندگی است. مریم رجوی تلاش می کند تا با مصادره مبارزات مردم ایران به نفع فرقه بر بیش از دودهه جنایت وخیانت سازمان یافته این گروه منزوی وبدنام تروریستی سرپوش گذاشته وبا فرضیه تروریست خوب! این تشکیلات را دوباره به فاز سیاسی بکشاند!
فرقه رجوی را درعراق به دام قانون بیندازیم
با هرچه سنگین ترشدن این پرونده سرانجام سیستم قضایی عراق مجبور به اقدام خواهد گردید وطبیعی است که با دستگیری افراد تحت پیگردی چون عباس داوری و مژگان پارسایی و صدیقه حسینی شمارش معکوس جهت تلاشی کامل این فرقه تروریستی- مذهبی- فاشیستی وتعین تکلیف نهایی این از خلق بریدگان آغا ز خواهد گردید……
امروزسکوت را بشکنید شاید فردا دیر باشد
نگاهی موشکافانه به رخدادهای دهه شصت تاکنون وبازخوانی پرونده سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) بی تردید هرایرانی آزادیخواهی رابدین نتیجه خواهد رساند که این سازمان پس ازشکست درجلب مردم ایران با اعلام فازنظامی ضمن گسترش فرهنگ ترور وخشونت درجامعه آنهم درزمانی که هم میهن مادراشغال بیگانگان بود وهم اندیشمندان وفعالان سیاسی با استفاده از فضای بوجود آمده درپی کاشت نهال های آزادی ودموکراسی وحقوق بشردرگوشه گوشه این مرزو بوم بودند.
رجوی خدایگانی که درغباری ازحقیقت فروریخت
خودپنهانی وخودگم کردن شاید آخرین راه حل تنها حربه ای بود که به ذهنیت این شیادمذهبی قرن بیست ویکم خطورنمود چراکه وجود او دراین شرایط فوق بحرانی درکنارچند هزارانسانی که همه هستی واعتماد وعشق وخانواده خودرا به پای اوریخته بودند نه تنها دیگرمعنی نداشت بلکه می توانست منشا بحث ها وزمزمه ها و اعتراض کسانی گردد که درنهانگاه مناسبات فرقه به عقلانیت او شک وتصمیمات نابخردانه اورا مورد کنکاش قراردهند
نظر الف. مینو سپهر در مورد دیدگاه بهار ایرانی
بنده بعنوان یک کنکاشگر (نه عضوقبلی وغیرو) به آخرین نوشته و توصیه دوستانه شما! انتقاد نموده وآنرا درراستای نوعی تنفس دهان به دهان برای جلوگیری ازاین بیمار درحال مرگ به شمار میاورم. بخشی ازنوشته شما متاسفانه بیشتر اعضای جداشده سازمان نیز رویه ای کم وبیش مطابق خواست مجاهدین رادنبال می کنند.(تنها به قاضی رفتن وراضی یرگشتن) ومادراین میان کم ترشاهد اقدام ویا اقداماتی درجهت تامل وایجاد فضای گفتمان دوطرفه با مجاهدین هستیم.