ملاقات اعضای انجمن نجات با خانواده شیخ منصور رامهرمزی
اعضای انجمن نجات شاخه خوزستان به دعوت خانم سمیرا منصوری خواهر نصار منصوری در منزل مسکونی ایشان در شهرستان ماهشهر حضور بهم رساندند. در این دیدار ابتدا اعضای انجمن گزارشی از آخرین فعالیت انجمن در خصوص تلاش برای آزادی اسیران دربند فرقه در کمپ لیبرتی و وضعیت بغرنج و شکننده و رو به اضمحلال فرقه رجوی را به اطلاع خانواده آقای منصوری رساندند. مادر نصار منصوری که در این ملاقات حضور داشت ضمن تشکر از اعضای انجمن که دعوت ایشان را پذیرفته اند در پاسخ گفت، پسر من نصار درسال 62 در جریان جنگ عراق علیه ایران به اسارت دشمن متجاوز بعثی درآمد
انتخابات ۲۴خرداد، ترازی بر آزاد اندیشی، تراژدی برای فرقه رجوی
اما نظر و تحلیل فرقه رجوی در رابطه با حضور گسترده وغیر قابل پیش بینی مردم ایران بالای 7/72 درصد هرچه باشد برای هر ناظر بی طرفی که این روزها انتخابات ریاست جمهوری را رصد کرده باشد اهمیتی ندارد وآنها این موضع فرقه رجوی را دلیلی بر ایزولاسیون و پرت افتادگی مفرط آنها ازصحنه اجتماعی وحیات سیاسی ایران می دانند ولی از زبان ما اعضای جداشده که عمری با این دروغگویی ها و جعل واقعیتها عادت کرده ایم بایدگفت این بار و در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و با خلق این حماسه بزرگ سیاسی از طرف مردم شرایط به گونه دیگری درحال رقم خوردن است.
رابطه صف دستشویی با سرنگونی
رجوی که بخاطر کیش شخصیت و خودبزرگ بینی نتوانست شرایط عینی جامعه آن روز ایران و تعادل قوای سیاسی و میزان محبوبیت و پایگاه اجتماعی نظام درمیان مردم را درک نماید با صدورعجولانه اطلاعیه و مبارزه مسلحانه هزاران نفر از نیروهایش را قربانی اهداف جاه طلبانه خود نموده بدنبال انجام عملیات تروریستی و انفجارات در دفترحزب جمهوری اسلامی و نخست وزیری رجوی سرمست از باده قدرت طلبی و درحالیکه خودش در فضای امن پاریس سکونت گزیده بود اعلام کرد؛ به عمر این رژیم 6 ماه دیگر باقی نمانده است
انتقال دومین گروه به آلبانی و تشدید فروپاشی فرقه رجوی
جدایی آقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی دوعضو ارشد به اصطلاح شورای ملی مقاومت بعد ازسه دهه، بیانگر وخامت بیش از حد اوضاع این فرقه است.این بار بحران در راَس این فرقه، آنهم درخارج از مرزهای جغرافیایی، و در کنار گوش مریم، سر باز کرده است. واقعیتهای خارج ازعراق آنقدر روشن است که افرادی امثال قصیم و روحانی را بعد از سه دهه همدستی با رجوی و شرکت در تمامی تصمیم گیریهای او، به فکرجدایی انداخته است. در حقیقت سربازکردن اختلاف و انشعاب در راس این فرقه بیانگراوج تشتت در بدنه آن است و از این به بعد باید در انتظارجدایی دیگر اعضای رده بالای آن بود.
جدایی قصیم و روحانی، بحران در راس فرقه رجوی
آنچه درمتن استعفانامه این آقایان آورده شده به خوبی اثبات گفته های اعضای جدا شده را تایید می کند.مناسبات ضد دموکراتیک وعدم آزادی بیان.اظهارات آقایان کریم قصیم و محمدرضا روحانی یکبار دیگرنشان داد که رجوی هیچ چیز وهیچ کس را تحمل نمی کند و از جریانات و اشخاص فقط در راستای اهداف ضدانسانی خود وخدشه دار کردن دیگران استفاده می کند.
ملاقات با آقای جهانگیر بازفت در دفتر انجمن نجات خوزستان
آقای بازفت در پاسخ ضمن تشکر از زحمات و تلاشهای انجمن در خصوص آگاه ساختن خانواده ها گفتند: برادرم پرویز بازفت ازسال 65 با توجه به تبلیغات فریبنده این فرقه جذب آنها شده و نزدیک به 27 سال است که در اسارت این فرقه به سرمی برد. خوشحالم که اکنون ماهیت این فرقه برای همه افشا شده و دیگر حنای آنها رنگی بین مردم ندارد.آنها درحقیقت به آخر خط رسیده اند.آقای بازفت تلاش های اعضای انجمن برای نجات اسیران دربند فرقه رجوی را ستود و اظهار امیدواری کرد که در آینده نزدیک با آزادی تمامی اسیران شاهد فروپاشی این فرقه جهنمی باشیم
ملاقات اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده های کوهکی و اکبری
دراین دیدار ابتدا پدر و مادر منوچهر کوهکی ورود اعضای انجمن را به منزلشان خیرمقدم گفتند و مادر منوچهر که انگارسالیان منتظراین بود که خبری ازفرزند اسیرش بشنود گفت انشاءاله که خوش خبر باشید و درحالیکه اشک می ریخت گفت چشم انتظاری تا کی؟ اعضای انجمن ضمن بیان خاطرات خود با فرزند ایشان در دوران اسارت در فرقه رجوی و با ابراز همدردی با این مادر رنجدیده سعی کردند به وی دلداری بدهند.
خوشحالی خانواده های خوزستانی از انتقال اعضای دربند رجوی به آلبانی
بعد از اعلام خبر انتقال تعدادی از اعضای دربند فرقه رجوی به کشور آلبانی، خانواده های خوزستانی طی تماس های مکرر با دفتر انجمن نجات خوشحالی خود را ازانتقال این افراد به کشور ثالث و اینکه این انتقال می تواند زمینه ساز آزادی دیگر اسیران دربند به دیگر کشورها و دنیای آزاد گردد ابراز داشتند.خانواده ها دراظهارات خود این عقب نشینی مذبوحانه رجوی ها را ناشی از تلاش های بی وقفه تمامی خانواده های دردمند و چشم انتظار و همچنین اقدامات افشاگرایانه اعضای جداشده می دانستند
پیدایش وفرجام یک سازمان، به مناسبت ۴خرداد – قسمت دوم
سران فرقه و شخص رجوی در لیبرتی هم سعی کردند با سوء استفاده تبلیغاتی از تهاجمات نظامی به این کمپ، بازحقایق را وارونه جلوه دهند و با حداکثر بهره برداری تبلیغاتی، ازخون قربانیان وانمود نمایند که گویی مقصر ریخته شدن این خونها، دولت عراق و شخص مارتین کوبلر است.درحالیکه کیست که نداند مقصراصلی، رجوی و دیگرسرکردگان این فرقه هستند که برای ادامه روند خیانت کارانه خود حاضرند قیصریه ای را به آتش بکشند.
حضور خواهر محمد سعید عبید نژاد در انجمن نجات خوزستان
در مورخه 4/3/92 خواهر محمد سعید عبید نژاد در دفتر انجمن نجات خوزستان حضور یافت، وی درحالی که اشک می ریخت می گفت برادر من جوان 20 ساله ای بود واصلا اهل سیاست و اینکه در گروهی باشد و یا سازمان مجاهدین را بشناسد نبود فقط چون پدرم با ازدواج وی با دختری که ازدید او به خانواده ما نمی خورد مخالف بود، برادرم قهر کرد و از خانه رفت. بعد از مدت ها متوجه شدیم که به کمک افراد ناباب به خارج کشور رفته و از آن موقع به بعد از وی خبری نداشتیم تا اینکه چند سال پیش ازطریق افراد جدا شده متوجه حضور او در فرقه رجوی درعراق شدیم
انتخابات ریاست جمهوری ایران، در اوج بی ثباتی و شکنندگی فرقه رجوی
با خروج اولین گروه بی شک تشکیلات این فرقه دستخوش تغییر و تحول بنیادین خواهد شد وازاین نقطه به بعد اذهان نیروها فقط روی بحث خروج ازعراق متمرکز خواهد بود و دیگر شرایط لیبرتی را تحمل نخواهند کرد. رجوی در آخرین توجیهاتش به اسیران دربند لیبرتی گفته بود که؛ به هیچ وجه نباید به کشور ثالث فکر کنند،سلامت ایدئولوژیکی اعضا درباقی ماندن درعراق است.
پیدایش وفرجام یک سازمان – به مناسبت ۴خرداد
رجوی و سازمان که بدلیل انحراف و تغییر ایدئولوژی و بدنبال آن کشتار و تصفیه حسابهای خونین داخلی در میان مردم محبوبیت وپایگاه اجتماعی خود را از دست رفته میدیدند سیاست نفاق و دوگانگی را دردستور کار قرار دادند.در بعد ایدئولوژی علیرغم اینکه هیچ اعتقادی به اصول وباورهای عقیدتی دکتر شریعتی؛ وامام خمینی نداشتند صحبت از مثلث شریعتی – مجاهدین – آیت الله خمینی میکردند ودر اذهان عمومی چنین وانمود می نمودند که آنها همچنان به ایدئولوژی اسلامی اعتقاد دارند وبا برگزاری مراسم مذهبی بخصوص در ماه مبارک رمضان وعاشورا تلاش کردند خود را به عنوان یک سازمان مذهبی در باورهای مردم جا بیندازند