عناد و لجاجت رجوی، تا به کجا؟

بیش از سه دهه است که سران فرقه رجوی هرسال را سال سرنگونی می خوانند!! بیش ازسه دهه است که اعضای نگونبخت را با این شعار فریبنده و تهدید، در اسارت نگه داشته و از این سراب به آن سراب دنبال خود می کشاند و بیش از سه دهه است که رجوی در مسیر پر فریب خود تا نوک قله تکامل!! از اعضای فریب خورده اش قربانی می گیرد. اعضای اسیر هم به امید پایان سریع این درد و رنجها که امسال سال آخر است، همه سختیها و مشقتهای تشکیلات فرقه ای را برخود هموار می کنند. و می سوزند و می سازند و بهای خیره سریهای رجوی را می پردازند.
اما به گفته کسانی که به تازگی از کمپ لیبرتی به آلبانی رسیده اند و آزادی دسترسی به اینترنت و موبایل را پیدا کرده اند پس از سقوط دژ پوشالی“اشرف”!!! (که به طنز آنرا غار اشرف می نامند) اکنون سران فرقه با مشکلات جدیدی به نام حفظ لیبرتی به مثابه اشرف و کشور ثالث و مقوله ای به نام مهمان تشکیلات تا یافتن راه برون رفت به خارجه، مواجه شده اند. درلیبرتی شرایط به غایت علیه تحکم و اعمال تشکیلات مخوف رجوی است و فرماندهان و سران فرقه دیگر آن هژمونی سابق را ندارند. نیروها دیگر در چنگ تشکیلات نیستند و عصیان و تمرد درآنجا ضریب خورده است. واگر اعتراضها قبلا مخفی و محفلی بوده، اکنون علنی شده است.
اعضای معترض ومتناقض ساکن لیبرتی مخصوصا بعد از کشتار دهم شهریور در اشرف،همگی متفق القول هستند که شخص رجوی مسئول این خونریزیها بوده است و او دیگر توان رهبری و هدایت فرقه را از دست داده است و صلاحیت آن در اذهان نیروها به زیرسئوال رفته است. غیبت طولانی رهبرعقیدتی شان دیگر برایشان توجیه ناپذیراست و همه این نیروها در تناقضاتشان بیان کرده اند که رهبری!! ما را تنها گذاشته و رها کرده است!!
براستی که به رجوی باید گفت، الان که به بن بست و سراشیب سقوط و اضمحلال رسیده اید و هیچ تحلیل درستی از درک شرایط واقعی و صحنه ندارید و در یک گیجی و سردرگمی محض، طی طریق می نمایید، آیا بهتر نیست به جای هزینه کردن برای بقای بیشتر در لیبرتی و شعارمسخره تکثیر اشرف!! به امنیت و سلامت اعضای باقیمانده و وامانده خود باشید؟ آنهم نه آنگونه به درخواست مریم قجر مبنی بر استقرار کلاه آبی ها و یا درخواست جلیقه ضدگلوله و احداث دیوارهای حفاظتی! چنین درخواستی آنهم در کشوری همانند عراق که شرایط سیاسی بحران زده ای دارد وحتی برای شهروندانش هم امن نیست امری مسخره است و این امر هیچ گونه کمکی به حفاظت و امنیت اعضا نمی کند بلکه فقط  به منظور کارشکنی در امر اخراج و انتقال اعضای اسیر به کشور ثالث به حساب می آید. روشن است که شما با این تلاشهای مذبوحانه تان عمد دارید که هیچیک از نیروها را زنده نگذارید که از عراق خارج شوند.
اما برای ما پر واضح است که تلاش رجویها و سران سرسپرده اش برای ادامه حضور درعراق تنها و تنها بخاطر حفظ آبروی نداشته رجویهای خائن است.آنهم به قیمت جان اعضای باقیمانده و به زور نگه داشته شده!! کما اینکه در روز دهم شهریور 92 و وقایع اشرف دیدیم که چگونه با به مسلخ فرستادن سرسپرده ترین و قدیمی ترین اعضا و کادرهایشان برای ترک اشرف برنامه ریزی کرده بودند که با خونریزی هرچه بیشتر همراه باشد، تا مثلا ارزش آنرا داشته باشد!! کما اینکه در اظهارات اخیر مریم قجر به این امر صریحا اشاره شده بود.
رجوی قسم خورده است که همه اعضای نگونبخت را به سلاخی بفرستد! و از دم تیغ بگذراند. زیرا از اندیشه بیمار و بحران زده اش این بر می آید که همه باید بمیرند تا مثلا در ازای خون این قربانیان ارزش بسته شدن پرونده مجاهدین درعراق را پیدا کند.!! با این اوصاف و شناختی که از روحیه بیمار و متوهم رجوی سراغ داریم، لاجرم باید شاهد قربانیان بیشتری از ساکنین لیبرتی باشیم تا بلکه عطش سیری ناپذیر رجوی در خونریزی فروکش نماید.امیدواریم بتوانیم مسیر اضمحلال و فروپاشی فرقه منحوس رجوی را هرچه کوتاهتر نماییم و شاهد رهایی دیگر اسیران این فرقه باشیم.
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا