اجتماع شمار دیگری از خانواده های چشم انتظار در دفتر انجمن نجات گیلان
شماری دیگراز سایر اعضای مرتبط با انجمن نجات و خانواده های اعضای اغفال شده تشکیلات فریبنده فرقه مافیایی رجوی ضمن اجتماع در دفترانجمن بتاریخ 13/2/90 با تاکید برخواست خود مبنی بر بسته شدن پادگان اشرف و خروج عزیزان خود از آن جهنم و پیوستن به دنیای آزاد و کانون گرم و پر مهر خانواده، خواستار تسهیلات مکفی ازدولتین ایران وعراق بمنظورملاقات و دیدار حضوری خود با عزیزانشان شدند
مرگ بن لادن و موضع فرقه تروریستی رجوی
مطابق انتظار اطلاعیه با هول شدگی تمام ازجانب شورای ساخته وپرداخته رجوی صادرشد وبی اساس پاچه ایران گرفته شد که دراین واقعه ضربه سنگینی دریافت کرده است چونکه متحد بالفعل و بانکدار تروریسم بین الملل است!؟ ازاین اطلاعیه مرموز و دجالگرانه هم کسی چیزی نفهمید که خلاصه از بابت مرگ اسامه بن لادن که پیام آور مرگ محتوم تمام تروریستهای عالم هست توخوشحال شدی یا نگران که یار و یاوری را در صحنه نامردمی از دست داده ای!؟
اجتماع شماری از خانواده های چشم انتظار در دفتر انجمن نجات گیلان
شماری ازخانواده های چشم انتظارگیلانی ازجمله خانواده های اعضای دربند تشکیلات فرقه رجوی: عظیم راد محمدعلیزاده، احمد وامین تلاوتی، منصور شعبانی و علی اصغرحاتم در دفتر انجمن حضور به هم رساندند و نگرانی خود را از وقایع اخیر پادگان اشرف اعلام داشته و تاکید داشتند که رجوی و سایر سران تشکیلات رجوی بعنوان مسببین وقایع اخیر در به قربانگاه کشاندن شماری از اعضای ناراضی و اغفال شده پاسخگوباشند.
کنفرانفس شما جداشدگان هرچند قدم اول، اما خیلی شجاعانه و بی باکانه بود
با هرسه تن سالیان بودم وآشنایی نزدیک دارم خصوصا برات و لطیف که نام و تصاویرشان یادآور بسا خاطره ها در ذهنم شد. شکرخدا که شمایان نیز از آن جهنم گسسته و رها شدید و بوی آزادی به مشامتان رسید باشد که سایر دوستانمان هم به چنین نقطه ای برسند که به علم و یقین دور از دسترس نیست و محقق خواهد شد با اندکی جسارت و بکارگیری عنصراختیار و آگاهی که خدا در وجود آدمی به ودیعه نهاده است.
یادی از بهروز ثابت از قربانیان ۱۹ فروردین اشرف
یادم نمیرود که در جلسات عملیات جاری موسوم به طعمه درسال 81 که با حضور و مسولیت شخص رجوی ترتیب داده شده بود هنگامی که شخص ناراضی بنام امیرموثقی با فحاشی وضربات مشت ولگد گماشتگان رجوی به بیرون جلسه منتقل شده بود وسالن جلسه زیرخفقان موجود تماما درسکوت معنی دار فرورفته بود به ناگهان ازقلب سالن چهارهزارنفری فریادی برخاست که من هم خسته شدم ومیخواهم بروم.
خانواده بهروز ثابت علیه سران فرقه رجوی اقامه دعوی میکنند
من اکبرثابت هستم. تنها برادرم را ازدست دادم. ازسازمانهای حقوق بشری و وجدانهای آگاه بشری استمداد می طلبم. ازدولت عراق خواستاراین هستم که حداقل با تحویل دادن جنازه برادرم مرهمی بردلهای سوخته من وخانواده ام بگذارد. من اجازه نمی دهم جنازه برادرم درخاک غصبی اشرف مدفون شود اوسالیان درکسوت سربازی برای وطنش انجام وظیفه کرد ودوست داریم درخاک خودش و در زادگاهش مدفون شود.
نگرانی عمیق خانواده های چشم انتظار گیلانی از درگیریهای اخیر در اشرف
متعاقب درگیریهای فی مابین نیروهای عراقی و نیروهای مغزشویی شده فرقه رجوی که از صبح جمعه شروع و پس از پنج ساعت ادامه یافت وتلفاتی نیز بدنبال داشت، خانواده های چشم انتظار گیلانی ضمن تماس تلفنی با دفترانجمن با ابراز نگرانی از بروز چنین درگیریهایی که بی شک با تحریک سران سازمان به وقوع پیوسته است، خواستارمداخله مجامع بین المللی درپایان دادن به مخاصمات پیش آمده شده اند
پافشاری خانواده های گیلانی برای دیدار با عزیزان در بندشان در اشرف
شماری از خانواده های رنجدیده گیلک که بیش از ده روز است بمنظور ملاقات با عزیزان خود در مقابل کمپ اشرف به همراه سایر خانواده های چشم انتظار متحصن شده اند، آنها ضمن تماس تلفنی با دفترانجمن نجات گیلان با محکوم کردن سنگ اندازیهای سران تشکیلات مخوف فرقه رجوی در ممانعت از انجام دیدار حضوری و ملاقات فی ما بین خانواده ها با اعضای اسیر در اسارتگاه اشرف خواستار آن شدند که مظلومیت و محرومیت آنان از برخورداری از حداقل حقوق انسانی که در منشور بین الملل منعقد شده است را فریاد بکنیم و از تمام مجامع حقوق بشری و وجدانهای بیدار و آگاه بشری استمداد بطلبیم.
مادری چشم انتظار در آرزوی درآغوش کشیدن فرزند در بند ش بدرود حیات گفت
مرحومه صغری ملکی مادرمحمدعلی میرزایی از اعضای دربند تشکیلات مخوف رجوی از شهرستان آستانه اشرفیه از استان گیلان پس از سالیان دوری و بی خبری از فرزندش در حالیکه چشم انتظار بود و هنگام وداع از این دنیا اسم محمدعلی را بر زبان داشت، جمع ما را ترک کرد و بدرود حیات گفت.
اهانت به هموطنانمان از جانب رسانه فرقه رجوی
یادتان رفت که برای فریب شهروندان عراقی خصوصا سران عشایر به دفعات بیشمار در زمین صبحگاه و یا سالنهای اجتماعات اشرف بساط پذیرایی ازنوع عربی (بخوروبریزوبپاش)مهیا میکردید!؟ ودرپایان به هریک ازحامیان! خود یک تراول صد دلاری اهداء میکردید و….شخصا انگیزه ندارم ازاین دست فاکت ونمونه و… مثال بیاورم چرا که طرف مورد بحث لایق نیست واهمیتی ندارد ولیکن از بابت اهانتی که به هموطنمانم از جانب رسانه فرقه رجوی شده است بی نهایت متاثر شده و دست به قلم بردم.
سفر خانواده های گیلانی به اسارتگاه اشرف
پس ازماهها انتظار بالاخره شماری از خانواده های زحمتکش و شالیکار گیلک در تاریخ20/11/89 با شعار” درب اسارتگاه اشرف را بازکنید” بمنظور دیدار حضوری با عزیزان دربند خود با تحمل شداید فراوان از جمله سرما و برف و باران زمستانی راهی عراق شدند. باشد که با یکسره شدن کار اسارتگاه اشرف و سپردن سران خائن فرقه به دست عدالت، با رهایی تمام ناراضیان تشکیلات مخوف رجوی، خانواده های دردمند آن عزیزان برای همیشه به آرامش وخوشحالی برسند
اندر حکایت دیدن سراب از سوی رجوی
مضحکه جدید رجوی همانا خروش بهمن است! گویا ازتحولات فزاینده اخیر خاورمیانه بوی کباب از نوع داغ شدن گوشت حمار به مشام آنجناب رسیده است!. سراسمیه والبته مست و خواب آلود درافراط از مصرف شراب، سراب از نوع سرنگونی به چشمانش نقش بسته و کمافی السابق دچارهذیان گویی شده است و خواب سرنگونی دیده است.