انجمن نجات مرکز یزد

  • متن مصاحبه با خانواده طاهره سلطاني گرد فرامرزی

    متن مصاحبه با خانواده طاهره سلطانی گرد فرامرزی

    من محمد سلطانی پدر طاهره سلطانی هستم. بسیار چشم انتظار دخترم هستم که به ایران بیاید و خوشا به حال کسی که کمک کند که فرزند من به ایران نزد من بیاید. من الان 75 سال از سنم می گذرد و خدا می داند که…

  • مطالبمتن مصاحبه با خانواده طاهره سلطاني گرد فرامرزی

    متن مصاحبه با خانواده طاهره سلطاني گرد فرامرزی

    متن مصاحبه كوتاه با آقاي حاج محمد سلطاني گرد فرامرزي ( پدر خانواده ) مورخ 14/4/87 در محل منزل نامبرده واقع در شهر شاهديه ( گردفرامرز) شهرستان يزد

  • خانواده هامگذار بی نصیب ز دیدار خود مرا

    مگذار بی نصیب ز دیدار خود مرا

    برادرم تمام افرادی که عضو این گروه بوده اند یکی یکی در حال جدا شدن هستند و بیشتر آنها به ایران برگشته اند و در ایران زندگی میکنند. همگی آنها به راحتی و بدون کوچکترین مشکلی زندگی میکنند و بعد از بازگشت صاحب زن و…

  • مطالبمگذار بی نصیب ز دیدار خود مرا ...

    مگذار بی نصیب ز دیدار خود مرا…

    به: سیدحسین رضوی (اهل یزد- بهاباد)از: خواهرشیا حقسلام برادرمسلام حسین جان. امیدوارم که حالت خوب باشد و در سلامتی کامل باشی. برادرم از وقتی تو را دیدم دیگر برایم شب و روز معنا ندارد و همیشه به یادت هستم و نمیتوانم تو را فراموش کنم.حسین…

  • مطالبنامه به یکی از افراد در بند فرقه رجوی(علیرضا کربلائی صباغ)

    نامه به یکی از افراد در بند فرقه رجوی(علیرضا کربلائی صباغ)

    به: علیرضا کربلائی صباغ (اهل یزد)از: خواهرش ربابه کربلائیبنام خدابا عرض سلام خدمت برادر عزیزم علی جان.انشاء الله که حالت تو خوب باشد. من هم خوبم و خانواده من همگی سالم و سرحال و در حال زندگی موفقی هستند. هرکدام برای خود آقایی شده اند…

  • انجمن نجات یزدفرزند وطن، دست یاری نجات گران به سوی تو میباشد

    فرزند وطن، دست یاری نجات گران به سوی تو میباشد

    انجمن نجات هم همانطوریکه از نام آن پیداست جهت نجات انسانهائی است که در بند یوق اسارت و ظلم و ستم فرقه ستم کیش مجاهدین خلق (فرقه رجوی)، گرفتار شده اند. کار انجمن نجات، نجات یک جامعه ای است که تحت ظلم و ستم و…

  • مجاهدین بازیچه ای برای غربشعر از آقای یغمائی از یزد

    شعر از آقای یغمائی از یزد

    از این بیگانگان کس در امان نیست بلائی بدتر از بیگانگان نیست جوانان وطن را در بدر کرد نمی دانم چرا این کار شر کرد

  • برچسبزود ای بابا سوی ایران بیا...

    زود ای بابا سوی ایران بیا…

    تو از آن روزی که بنمودی فرار حال ما را کرده ای بسیار زار ما در ایران از غم هجران تو از فراق آن دل لرزان تو روز و شب با غصه گشتیم همنشین چشم ما هر روز میباشد نمین تو چرا رفتی به سوی…

  • مطالببه بازگشت بیندیش...!

    به بازگشت بیندیش…!

    به بازگشت بیندیش…! هوالحقعلی جان عزیزم سلامنمی دانم از چه بگویم. مدتهاست که با تو حرف نزده ام. مدتهاست که هزاران حرف با تو دارم و هر روز با خود می گویم هر گاه آمدی و بوسه زدی بر این خاک به تو خواهم گفت…

  • خانواده هابه بازگشت بیندیش

    به بازگشت بیندیش

    نمی دانم از چه بگویم. مدتهاست که با تو حرف نزده ام. مدتهاست که هزاران حرف با تو دارم و هر روز با خود می گویم هر گاه آمدی و بوسه زدی بر این خاک به تو خواهم گفت که در نبودت بر ما چه…

دکمه بازگشت به بالا