نامه سرگشاده خانم بتول ملکی به آقای نوری المالکی
من به عنوان یک زندانی سابق مجاهدین و به عنوان یک مادر که بسیاری از مادران هم اکنون از دیدار فرزندانشان بخاطر منع مجاهدین از دیدار آنها محروم هستند، از طرف خود و دوستانم از جنابعالی می خواهم که به این گونه تشبثات و حرف های بدون منطق پارلمانترهای استخدام شده مجاهدین در اروپا وقعی ننهاده و از شما می خواهم که این تروریست های به رهبری مریم و مسعود رجوی را از خاک خودتان طبق قوانین کشورتان اخراج کنید.
تهاجم مجاهدین به اعضای جداشده محکوم است
راستی مشکل مجاهدین بر سر چیست؟ شاید فکر می کنند که با فحاشی و تهاجم فیزیکی دهان افراد بسته می شود، اگر اینطور فکر می کنند باید به آنها گفت آن زمان که ما در داخل تشکیلات در حصار و زندان بودیم دهانمان بسته نشد ولی حالا که در دنیای آزاد زندگی می کنیم می خواهی که کسی سخن نگوید و اسرار هویدا نکند؟ باید هم اینچنین فکر کنی چون در ذهن علیل شما عقل و منطق جایی ندارد.
سرنوشت قلعه اشرف به کجا کشیده می شود
رهبران فرقه مجاهدین خلق برای حفظ قلعه اشرف منافع استراتژیک دارند که موضع گیری های اخیر رهبران فرقه، یعنی مسعود و مریم رجوی نشان از این دارد که آنها همچنان خود را تافته ای جدابافته از قوانین کشوری عراق می دانند تا اسیران حاضر در این قلعه را بیش از پیش در اسارت داشته باشند. رهبران فرقه مجاهدین خلق خود را در عین حالیکه پناهنده در کشور عراق وانمود می کنند، خواستار وصل کردن خود به دولت آمریکا می شوند.
پیروزی پشت پیروزی
از آنجایی که قرار بود مسئولیت کنترل قرارگاه اشرف از طرف آمریکا به دولت عراق واگذار شود، مجاهدین دست به کارهای سیاسی بازی از جمله تحصن و غیره در کشورهای اروپایی از جمله شهر ژنو در سوئیس زده بودند تا مبادا دولت عراق آنها را از خاکشان اخراج کند. ولی به یک اطلاعیه سفارت آمریکا در بغداد مبنی بر مسئولیت آن کشور در رابطه با قرارگاه اشرف ولی واگذاری آن همچنان به عراق، بسنده کرده و به تحصن خود خاتمه دادند و آن را یعنی مسئولیت آمریکا از اشرف را جشن گرفتند. بیچاره ها!
در مورد مسائل جدید افشا شده در مجاهدین
در سازمان مجاهدین جان انسان ها و چگونگی زیست آنها برایشان مطرح نیست و تنها چیزی که مورد نظر آنها می باشد رسیدن به قدرت سیاسی به هر قیمت می باشد، بنابراین از دست دادن یک عضوی از بدن برای آنها ناچیز است. آن هم نه عضوی که بیمار است، بلکه عضوی از بدن که سالم است، اما با هدف گرفتن امید به آینده و انگیزه بچه دار شدن و زندگی از زنان گرفته می شود تا پایه های انقلاب ایدئولوژیک در فرقه مجاهدین تحکیم گردد
اعتراف مجاهدین به کنترل اشرف توسط دولت عراق
بالاخره تکه زمینی که مجاهدین در زمان صدام حسین در پاداش وطن فروشی هدیه گرفته بودند، دولت عراق کنترل آن را به عهده گرفت و بزودی به صاحب اصلی آن یعنی مردم و دولت عراق باز پس داده خواهد شد. مجاهدین در این مورد بسیار تلاش کردند که باز خود را به یک قدرت خارجی، این بار آمریکا، آویزان کنند. ولی نه چاپلوسی و جاسوسی برای آنها جواب داد و نه حتی تظاهرات در مقابل کاخ سفید برای عدم کنترل دولت عراق بر قرارگاه اشرف.
نامه خانم بتول ملکی به سفیر فرانسه در سوئیس
اینجانب بتول ملکی، ایرانی و جداشده از سازمان مجاهدین خلق که مقر اصلی آن یعنی کمپ اشرف در عراق می باشد، می باشم. سازمان مجاهدین خلق که اسماً نام سازمان را یدک می کشد، ولی در واقع یک گروه سکت خطرناک است. فرقه مجاهدین خلق اصول اسلام را آنطور که خود میخواهد دستکاری می کند و ایدئولوژیکمان یک گروه مذهبی ارتجاعی اسلامی محسوب می شود، ولی در خارج از سازمان خودش را یک گروه دمکراتیک و سیاسی نشان می دهد.
در حاشیه کنفرانس مطبوعاتی ۵ آوریل ۲۰۰۸ در پاریس
در این کنفرانس که خود حاضر بودم، وقتی که به چهره تک تک افراد خیره می شدم، با توجه به اینکه بخاطر رسیدن به فضای آزاد اروپا راضی و خوشحال به نظر می رسیدند، هاله ای از غمگینی و ناراحتی و حسرت در چهره شان موج می زد. به نظر من این موج غمگینی نهفته، بخاطر مورد خیانت قرار گرفتن از طرف مجاهدین و شخص مسعود رجوی، و بر باد رفتن عمر و جوانی و امید و آرزوها بوده است.
تبریک به خانم بتول سلطانی
خانم سلطانی با وجود عدم دیدار فرزندانش و شاهد نبودن رشد و نمو آنها، همچنان در عراق مانده و رسیدگی به وضعیت دیگر جداشدگان و از جمله وضعیت شوهرش را، مهمتر دانسته و به این مسئله می پردازد. من شخصاً به خانم سلطانی، ترکِ این تشکیلات هیولایی، و همفکری و همدردی با دیگر جداشدگان را تبریک می گویم و برایشان موفقیت در ساختن یک زندگی جدید همراه با همسر و فرزندانش را آرزو می کنم.
جداشدگان از سازمان مجاهدین در کمپ تیف را دریابیم
این افراد که بعضی از آنها بخاطر آزادی کشور ایران از دست رژیم دیکتاتوری اسلامی بخاطر تبلیغات زیاد مجاهدین خود را به آنها رسانده اند و بعضی از آنها نیز در کشورهای مختلف خارج از ایران که دچار مشکل پناهندگی بودند در دام مجاهدین که به آنها وعده بهبودی وضع پناهندگی شان را داده بودند، گرفتار شده اند. وقتی که این افراد وارد سازمان شدند،