برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت هفدهم
دومین نفوذ اصلی که افراد را در فرقهها نگاه میدارد، این است که اغلب افراد انسانهایی صادق و درستکار هستند. آنها میخواهند اعمال خوب انجام داده، غمخوار دیگران باشند، و در زندگی کار ارزشمندی انجام دهند. آنها ذاتا وفادار هستند. اغلب افراد وقتی به چیزی متعهد میشوند، بسادگی عهد خود را نمیشکنند. بنابراین، وقتی به گروهی عهد میدهید و گروه مربوطه بنابر اعتقاد شما بر حق است، بسیار مشکل است که عقب بکشید.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت شانزدهم
. به بچهها چیزهایی در خصوص زندگی آموخته بودند که دکتر پری آنها را «داستانهای نفرت انگیز» میخواند که هیچ وجهی از خانواده و روابط خانوادگی آن طور که بچهها در دنیای بیرونی با آنها آشنا میشوند، در آنها نبود. دراین داستانها به کوروش به عنوان پدرشان اشاره میشد، زیرا زوجها در فرقه تماما از یکدیگر جدا شده بودند، خانوادهها از هم پاشیده بودند، و کوروش خود را به جای پدر تمامی فرقه قرار داده بود.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت پانزدهم
بچههای فرقه معبد خلقها پیوسته مورد سوء استفاده جنسی قرار میگرفتند. در حالی که گروه هنوز در کالیفرنیا بود، دختران نوجوان در سنین پانزده سال مجبور بودند با افراد با نفوذی که جونز تعیین میکرد روابط جنسی برقرار نمایند. یک مربی کودکان در جونزتاون دارای سوابق سوء استفاده از کودکان بود، و جونز خودش به برخی از بچهها تجاوز میکرد.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت چهاردهم
در مقر فرقه در جنگلهای گویان، بچهها به لحاظ فیزیکی در شرایطی فشرده زندگی میکردند؛ به طوری که یاد آور وضعیت بردگان در کشتیهای قدیمی بود. غذا به سختی قابل خوردن و مراقبتهای پزشکی و لباس غیر کافی بود. بچهها از والدین و خواهر و برادر خود جدا شده بودند و تحت مراقبت مربیان و معلمان کودکستان و والدین مشخص شده قرار داشتند، که آنها را در گروههای حدود دوازده نفره هدایت میکردند.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت سیزدهم
در مراسم یادبودی، دختری که نجات یافته بود، درباره دوستش که کشته شد صحبت کرد.این دختر گفت که دوست او نمیدانست که دنیای خارج از فرقه چگونه است، ولی گاهی در خصوص آن صحبت میکرد و میگفت: «فقط برای یک روز مایلم بدانم که جهان خارج از فرقه چگونه است.» او میخواستاین شانس را داشته باشد، ولی هرگز آن را به دست نیاورد. او راهی برای خروج از فرقه نداشت، زیرا هیچ کسی را برای مراجعه و درخواست کمک نداشت.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت دوازدهم
«جیم جونز» در جونزتاون تعدادی مختصص پزشکی داشت که شامل لاری شاخت یک پزشک جوان، و چندین پرستار میشد. میزان زیادی دارو از سان فرانسیسکو برای استفاده در «واحد مراقبتهای گسترده» فرقه؛ جایی که قانون شکنان فرقه یا کسانی که میخواستند جدا شوند در آنجا محبوس و سپس رام میشدند، فراهم میگردید. شاخت و پرستاران «معبد خلقها» از دارو برای تنبیه، ارعاب و کنترل پیروان جونز استفاده میکردند.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت یازدهم
در آن فرقه، رهبر «تجارب ماراتونی» بسیاری را به اجرا در میآورد، که معمولا روزهای جمعه عصر شروع شده و تا یکشنبه ادامه مییافت. در طیاین تجارب، رهبر و پیروانش از همه سنین در برابر یک بوفه مملو از مشروبات الکلی، ماریجوانا (ماریوانا)، کوکائین، و آمفتامین، با خواب بسیار کم، دلی از عزا در میآوردند. رهبر حلقهای از به اصطلاح زنان و همسران داشت، و وقتی او کارش با زنانش در اقامتگاه خصوصی اش در طیاین جلسات تمام میشد، غالبا نسبت به آنها در بازیهای جنسیاش با خشونت رفتار میکرد.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت دهم
یک بار، زمانی که من با دو عضو سابق فرقه که علیه فرقه مربوطه شکایت کرده بودند مصاحبههایی انجام میدادم، هر روز صبح یک موش صحرایی قهوهای بزرگ مرده ـ که یک چوب آب نبات در قلبش فرو شده بود ـ بر روی پلههای درب ورودی خانه، پیش از آنکه اعضای سابق مذکور مراجعه کنند، گذاشته میشد. بی شک، این کار به این جهت انجام میپذیرفت که به من و همچنین آنان خاطر نشان شود که ما همگی «موش صحرائی» هستیم. در همان دوران، یک روز بیش از بیست موش
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت نهم
یک بار، زمانی که برای سخنرانی در”مجلس اعیان بریتانیا” دعوت شده بودم، در فرودگاه لندن بازداشت شدم، زیرا که فرد مزاحمی به مقامات گمرک اطلاع داده بود که من یک تروریست ارتش جمهوری خواه ایرلند (IRA) هستم! موضوع خیلی زود حل و فصل شد، ولی شاید این نمونه تصویری از نوع زندگی کسانی که سعی میکنند عموم مردم را در خصوص فرقهها مطلع نمایند، به دست بدهد.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت هشتم
… زنی که برای دخترش در یک فرقه کاهنی بین المللی نامه نوشته بود، در عوض و در نهایت تعجب، نامه زیر را از غریبهای دریافت نمود: به طور اتفاقی نامه شما به دستم رسید که در حقیقت برای باربارا فرستاده بودید. در این لحظه محل دقیق او را نمیدانم، ولی خیلی زود خواهم فهمید و مطمئن خواهم شد که نامه تان را دریافت نماید… آخرین باری که از وی خبر داشتم، در نپال ـ که کشوری در همسایگی هندوستان است ـ بود. تا به حال، وی قطعا باید به کشور دیگری رفته باشد. شما میتوانید با من در ارتباط باشید، و من پیگیری میکنم تا شما گهگاه از کار او با خبر شوید.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت هفتم
انواع تاکتیکها برای سعی در پنهان نگاه داشتن فرقه در برابر خویشان و دوستان کنجکاو یا کسانی که خیلی سؤال میکنند، به کار گرفته میشود. برای مثال، اگرخویشاوندان با دفاتر عمومی یا رسانهها تماس بگیرند، عضو خانواده آنان در فرقه اغلب نسبت به هرگونه تماس بعدی با خانواده منع میگردد. معلوم شده است که اعضای جوانتر فرقه برای والدین یا پدر بزرگ و مادر بزرگ خود با عباراتی همچون: «من متأسفم که میشنوم شما باایستگاه رادیو تماس گرفتهاید، ولی چون چنین کاری را انجام دادهاید، دیگر برایتان نامه نخواهـم نوشت»، نامه ارسال کردهاند.
برگزیده ای از کتاب فرقه ها در میان ما – قسمت ششم
در بعد از ظهر 10 اکتبر 1978، مورانتس به خانه و سراغ صندوق پستی اش رفت، و آنگاه به وسیله یک مار پشت الماسی چهار و نیم فوتی (135 سانتی متر) که در آنجا گذاشته شده بود گزیده شد. اسباب صدای زنگ مار زنگی برداشته شده بود تا اخطاری شنیده نشود. طبق گزارشهای رسیده، او همچنان که با آمبولانس به طرف بیمارستان برده میشد، فریاد میزد «سینانون مرا زد!».