از دشمنی با امپریالیست تا خوش خدمتی برای صهیونیست
رجوی، این رهبر فراری فرقه، در نشست های درونی سازمان عنوان می کرد که دو نفر در جهان هستند که دشمن آمریکا میباشند، یکی خودش و دیگری صدام معدوم. ولی بعدا مشخص شد که چگونه برای خوش خدمتی به امپریالیسم سر از آخور آنها در آورد و چگونه در همکاری نزدیک خواهان حمله به ایران شده و به دروغ پردازی علیه سایت های اتمی ایران دست زده است. از آنجائیکه امپریالیسم و صهیونیسم دو بال یک پیکرند نیاز بود که این فرقه حمایت صهیونیست ها را نیز بدست بیاورد. بدین منظور مریم عضدانلو در اولین گام از سفرش به آلمان بیاد قربانیان هولوکاست گریست تا اینگونه نشان دهد که اسرائیل می تواند روی آنها حساب کند
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت سیزدهم
بعد از خلع سلاح کلیه نیروهای سازمان در قرارگاه اشرف محصور شدند رجوی که خود نیز از همان موقع متواری شده بود پیامی را برای همه نفرات در قرارگاه داده بود (البته مشخص بود که اصلا پیام از طرف او نبوده چون او متواری بود و مسئولین سازمان خواستند با این کار جلوی فشار نیروها را بگیرند) که اصلا نگران از دست دادن سلاح و مهمات نباشید و اگر لازم باشد از هر کجا که باشد برای شما تهیه خواهم کرد، از ابتدا هم مشخص بود که قصد رفتن به سمت آمریکا را دارد…
رجوی: من غیر قابل درک هستم
در رابطه با تصمیمات یک جانبه رجوی و نابودی سازمان اظهار داشت،کلیه تحلیل های رجوی از سال 64 اشتباه محض بوده است ولی او حتی برای یک بار هم نگفت که من اشتباه کردم و همچنان بر صحت تحلیل هایش پافشاری می کرد و به همین دلیل هم سازمان را به نابودی کشید. او هرگز معتقد به نظرات سایرین نمی باشد.
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت دوازدهم
رجوی بعد از مدتی دید که در سازمان کسی اهل کار کردن نیست و به نوعی سر زنان که اکنون همه کاره سازمان شدند مسئله دار هستند به فکر افتاد که جلوی این را بگیرد در مورد عملیات جاری باید گفت که رجوی برای تفتیش اذهان نیروها به این حقه دست زد که نیروها باید روزانه بعد از پایان کار در نشست با مسئوول خودشان کار نکرده خودشان را مطرح کرده و علت این کم کاری باید گفته می شد و مورد انتقاد جمع قرار می گرفت تفاوت این نشست با نشست های زمان قدیم در این بود که اکنون بطور تمام وقت نیروها تحت تفتیش عقیده بودند.
توهم و خیال پردازی رجوی بعد از سقوط صدام
جبهه دیگری که رجوی می خواست از شکاف آن استفاده کند، جلب توجه فرماندهان ارتش آمریکا در عراق بود. او با دادن مهمانی های آنچنانی و جعل خبرهایی مبنی بر دخالت نیرو های ایران در بمب گذاری ها و درگیریهای عراق و…، سعی در فریب افکار آنان داشت، ولی بدلیل خالی بودن دستش از اطلاعات موثق و فاکتور های مشخص نظامی عملا راه به جائی نبرد و همانند سایر ترفند ها، تیرش به سنگ خورد
رجوی و وحشت از تجمع خانواده ها – قسمت دوم
تمامی این جیغ و داد مسئولین فرقه در دستگاههای تبلیغاتی منگول شان ناشی از به هدف خوردن افشاگری بازگشته ها در میان خانواده ها و در این گرده همایی است البته آنها تنها راه مقابله را جنگ تبلیغاتی در رسانه های خود می بینند در لابلای تبلیغات و به اصطلاح افشاگری شوی تلویزیونی بعضا خانواده هایی را که در این تجمعات شرکت داشتند از بسیجیان و مزدوران رژیم نام برده است.
مرگ تدریجی یک رویا
مسعود رجوی که دستش را از همه جا کوتاه می دید اینبار به جای خود، زنش یعنی مریم را رئیس جمهور اعلام کرد تا بتواند رویای رئیس جمهوری مادام العمری را از سر خودش باز کرده و در یک نمایش مسخره به او بسپارد و او را رئیس جمهور مادام العمر اعلام کرد. مریم که در توهم دست کمی از شوهرش ندارد هر سال در پیام نوروزی آن سال را بنام سرنگونی یا مرحله پایانی اسم گذاری می کرد. ضمن آنکه آن سال را نیز سال تعیین تکلیف و یا سال آزادی مردم ایران اعلام می نمود و اینگونه به خودش دلداری می داد که اگر یک عمر همسرش خواب رویا رئیس جمهور شدن را می دید ولی خودش به این آرزو خواهد رسید.
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت یازدهم
بعد از مرحله طلاق اجباری در تشکیلات همه نفرات متاهل و حتی مجرد در مناسبات مسئله دار شده و بعضا اعلام جدایی کردند و بطوریکه در طی سال 69 حدود هزار نفر از آنان جدا شدند که در این صورت رجوی هیچ توجیه ای برای کار در پیش گرفته اش نداشت به همین دلیل برای جمع و جور کردن تشکیلات انقلاب طلاق را برای کنترل بیشتر افراد چند مرحله ای کرد.ابتدا با اعلام” بند الف” که به سه طلاقه کردن زن و شوهر بود، تا هیچ فردی حق رجوع مجدد به همسرش را نداشته باشد.
رجوی و وحشت از تجمع خانواده ها – قسمت اول
گردانندگان دستگاه تبلیغاتی فرقه سعی دارند با به میدان آوردن بخت برگشته گان و اسرای از عالم بی خبر قرارگاه اشرف به صحنه شوی تلویزیونی خود آورده تا متن های دیکته شده را تکرار کنند آنان سعی دارند با وارونه دوزی اخبار تجمعات و همایش های خانواده و تخریب چهره ها و اعضای بازگشته از تاثیرات آن بر خانواده ها و سایر نفرات در فرقه بکاهند. در همین رابطه دستگاه تبلیغاتی و منگول رجوی برنامه ای را تحت عنوان پرونده شماره 87 با عنوان همایش های تکراری و با تاخیر یک ماهه پس از انجام همایش به نمایش گذاشته است.
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت دهم
مسئوولین اردوگاه طبق هماهنگی های قبلی تشویق هایی را جهت انگیزه دادن به نفرات در نظر میگرفتند. سپس مسئولین فرقه به همراه یک اکیپ جهت کار تبلیغی و جذب نفرات در میان آنان حاضر شده و سخنرانی می کردند و در همان جا لیست اسامی بیچاره های مانده از فشارهای اردوگاه را تهیه و به ظاهر به آنها مهلت تصمیم گیری صوری چند روزه می دادند و بعد از چند روز آنان را به اردوگاه اشرف می بردند.
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت نهم
چند روز قبل از شروع عملیات انبوهی از سلاحهای عراقی به قرارگاه اشرف سرازیر شد از جمله توپ 122 میلی متری و گلوله های آن و تانکهای کاسکاول (برزیلی) و گلوله های آن که به همراه آن افسران عراقی به قرارگاه آمده و ضرب الاجلی به نفرات آموزش می دادند.
مصاحبه با هادی شبانی – قسمت هشتم
در عملیات فروغ در روز اول درگیر ی تعدادی از این زخمی ها توان برگشت به عقب را داشتند و هنوز هم جاده برای برگشت باز بود و نفرات خودشان را به اسلام آباد و از آنجا به سر پل ذهاب می رساندند ولی از روز دوم در گیری زیاد شد و بدلیل محاصره منطقه تعداد زیادی در اثر تشنگی و گرمای زیاد د ر زیر پلها و… رها شده و کشته شدند.