عیادت از مادر چشم انتظار جعفر بابایی نژاد
به عیادت از یک مادر چشمانتظار که فرزندش بیش از 35 سال در اسارت فرقه تروریستی مسعود ومریم رجوی خائن گرفتاراست رفتیم. این مادر در بستر بیماری با صدای ضعیف و لرزان با لهجه ترکی می گفت: دا جعفرم گورمم (من دیگر جعفرم را نمی بینم) و در همین لحظه اشک از چشمانش جاری شد […]
پیام یلدایی مرتضی پورحسن به برادر اسیرش اسماعیل پورحسن
اسماعیل جان سلام و عرض ارادت یلدایت مبارک باد. امیدوارم بتوانی با انرژی و گرمای درونی ات ، از سرما و برودت اسارت رجوی به جانب بهار در پیش رو به پرواز درآیی. اسماعیل جان یلدای امسال احساس کردم انرژی و اکسیژن کافی برای تنفس ندارم و بشدت هوای دیدن و در آغوش کشیدنت را […]
نامه صبورا شعبانی به برادر اسیرش محسن شعبانی
سلام محسن جان امیدوارم هر جا هستی شاد و سلامت باشی. از خداوند میخواهم که هر چه زودتر از بند اسارت رها شوی و به آغوش خانواده برگردی و پیش ما و در جمع صمیمی ما باشی . محسن جان به مناسبات شب یلدا در کنار هم جمع شدیم تا با یادی از خاطرات گذشته، […]
یلدای انتظار و مادران چشمبهراه
داشتم فال یلدا میگرفتم و حافظ را به شاخ نباتش قسم میدادم که بیخود برای من و مادران چشمانتظار فال “غم مخور…” نیاورد که آمد: حافظ شکایت از غم هجران چه میکنی در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور میدانم که شب یلدا در کمپ اشرف 3 جگر گوشههای این مادران چه حالی […]
پیام تسلیت انجمن نجات گلستان به اسماعیل شهسوار
انا لله و انا الیه راجعون باز هم خواهری در فراق برادرش چشم از جهان فرو بست و بدون اینکه بتواند بعد از گذشت چهار دهه تماسی با برادرش داشته باشد و خبری از او دریافت کند، چشم انتظار از این دنیا رفت. امروز متاسفانه مطلع شدیم خواهر اسماعیل شهسوار مرحومه صدیقه شهسوار چشم از […]
پیام خانواده علی مدد صادقی به مناسبت یلدا
خانواده چشم انتظار علی مدد صادقی در دور همی آخرین شب پاییز؛ شب یلدا در حالی به پیشواز طلوع آفتاب رفتند که جای علی مدد را در کنار خود خالی دیدند. این خانواده پیامی به شرح ذیل به عضو اسیر در کمپ مجاهدین علی مدد صادقی ارسال کردند : علی مدد جان سلام یلدای امسال […]
علی جان سفره یلدایی مان در نبود تو رنگی نداشت
داداشی قشنگم یلدات مبارک علی جانم پاییز ثانیه ثانیه می گذرد. یک شب یلدایی دیگر و جای تو که خالی ست. یلدا شب دور هم بودن است و چقدر در این شب دوری تو سخت و نفسگیر میشود. در چنین شبی نبودنت را بیشتر از هر زمان دیگری حس میکنیم و چقدر با خود دل […]
شب یلدا بدون تو خواهر خوبم معنایی ندارد
من سید محمد یعقوبی ، هر ساله با بقیه اعضای خانواده در شب یلدا دور هم جمع شده و سعی می کنیم با بیان خاطرات، یاد گذشته را زنده نگهداریم. خواهرم هر ساله به یاد تو خواهر خوبم هاجر می افتم که چگونه در منجلاب رجوی ها گرفتار شدی ولی باور کن تو هم می […]
یلدا به دور از مناسبات رجوی، در کنار خانواده
شب یلدا یا همان شب چله که بلندترین و طولانی ترین شب سال است را به مردم ایران تبریک می گویم. شب یلدا بهانه ایست که همه خانواده و دوستان کنار هم جمع شده و آن را جشن بگیرند و به پیشواز زمستان میروند. ما هم در کنار خانواده این مناسبت فرخنده و قدیمی را […]
یلدای آخر – قسمت دوم
عادت همه ساله مادرم بود که اولین قاشق انارهای دون شده را خودش در دهان ما بگذارد، در قسمت قبل گفتم که به اطراف خودم نگاه کردم، اتاقی سرد و تاریک که سرنوشت و تصمیمی عجولانه برمن تحمیل کرده بود. باز رشته افکارم به خانه و جمع خانواده و سفره شب یلدایی که لابد اکنون […]
مادرانی که از دیدار فرزندانشان نا امید نشدند
بهترین لحظات زندگی یک زن ،به دنیا آوردن و بزرگ کردن فرزندش است. زمانی که به ضربان قلبش گوش می دهد و آرامش می یابد و این احساس را به فرزندش منتقل می کند. با هر قدم برداشتنش، بودنش را شکر میکند، کودک بزرگ و بزرگتر می شود و مادر بالندگی وی را می بیند […]
تفاوت مادری در سازمان مجاهدین خلق و مادری در جهان آزاد
در آستانه روز مادر در ایران، مادران اعضای مجاهدین خلق چشم انتظاران سالخورده در حسرت دیداری حضوری یا حتی تماسی تلفنی با عزیزان خود رنج سالیان دوری را بر دوش میکشند و مادران میانسال مجاهد در درون حصارهای سازمان رنج انکار غریزه مادری و دوری از فرزند را همزمان بر دوش میکشند و عامل این […]

