توهم مجاهدین خلق با ارتش چهار نفره یاران مقاومت و کانون های شورشی
تصویر زیر یکی از صدها تصویری است که ماشین تبلیغاتی فرقه مجاهدین خلق هر روزه از “تظاهرات هواداران مجاهدین” و “یاران مقاومت” منتشر میکند. تصاویری که هر تشکیلات سیاسی دیگری در سراسر دنیا که ادعای آلترناتیو بودن برای حکومتی را داشته باشد، از انتشار آن احساس شرمساری میکند. جمعیت انگشت شمار یاران به اصطلاح مقاومت […]
کانون گرم خانواده، دشمن کدام مبارزه؟!
طی سی سالی که در فرقه بودم همیشه به ما القاء می شد که خانواده دشمن مبارزه است و شما را از مبارزه دور می کند. خانواده خوب و بد نداریم، حتی خانواده هوادار هم دشمن است. به دلیل این که همیشه روی این موضوع اصرار و پافشاری می شد باورمان شده بود. تا زمانیکه […]
دیدار اعضای انجمن نجات لرستان با مادر حجت عزیزی
روز چهارشنبه 14 اردیبهشت به منطقه ییلاقی کاکا رضا در چند کیلومتری شهرستان خرم آباد جهت دیدار با مادر حجت عزیزی رهسپار شدیم. منطقه ای خوش آب و هوا و توریستی که طبیعت آن با رودخانه ای که از آن می گذرد جان را جلا داده و لحظاتی که در آنجا سپری می شود انسان […]
به بهانه سالگرد سوزاندن و مثله کردن مجید شریف واقفی
گروه تروریستی مجاهدین خلق بارها دست به تصفیههای خونین زده بود که شاید تا سالها بعد و بعضاً هیچگاه سرنوشت قربانیانش معلوم نگردید. اواسط اردیبهشت ۱۳۵۵؛ ماموران کمیته مشترک ضدخرابکاری، خانه پلاک ۸ خیابان خیام واقع در تهراننو را محاصره کردند. پس از یک ساعت و نیم درگیری و کشته شدن تعدادی از اعضای گروه […]
مارکسیسم چگونه تا مغز استخوان سازمان مجاهدین خلق نفوذ کرد؟
همواره شنیدهایم که مجاهدین خلق، نیروهای التقاطیِ متأثر از اسلام و تفکر مارکسیستی هستند، اما به راستی چگونه افرادی که روزی اهل شریعت و احکام دینی بودند به دام مارکسیسم افتادند و خط انکار را بر دین و دستورات آن کشیدند؟ نکته مهمی است که سازمان مجاهدین خلق چگونه از دست نیروهای مذهبی و مقیّد […]
چند کلامی درد دل با برادرم سید مرتضی اکبری نسب
با وجود تجربیات زیادی که از عملکرد سازمان مجاهدین خلق که تو عضو یا اسیر آن هستی دارم، تقریبا میدانم که نمیگذارند که تو این نامه مرا بخوانی. با این وجود این نامه را برایت نوشتم و در اصل با وجود فشار عاطفی که دارم و این فشار به طور مداوم توسط مادر و خواهران […]
در تشکیلات رجوی درمان بی درمان
با سلام مجدد به دوستان عزیز همانطور که قول داده بودم میخواستم برایتان شرح حال کسانی که در فرقه دچار بیماری می شدند را کمی توضیح دهم. البته مدتی پیش، دوست عزیز و گرامیم آقای رضا مزگی نژاد بسیار عالی به آن اشاره کرده بودند، اما برای تایید حرفهای ایشان بد نیست که من هم […]
درب های بسته مقر فرقه رجوی، معجزه می کند
اولین روزی که به قرارگاه اشرف در 60 کیلومتری شمال بغداد رسیدم، ماشینی با پرده های بسته ما را از درب پادگان اشرف (دروازه ی جهنم) وارد این گوشه از جهنم کرد. با خود می گفتم این چه گروه انقلابی است که شعور و آگاهی و منزلت انسان ها را در بدو ورود به تمسخر […]
نامه اعتراضی غلامرضا شکری به نهادهای دولتی و حقوق بشری آلبانی
به آقای BOSHNJAKU نام اینجانب غلامرضا شکری متولد 1345/03/21 از کشور ایران هستم و در حال حاضر در کمپ بسته کارچ ووره در دورس هستم. اخیراً تصمیمات زیادی برای من گرفته شده است. اولین تصمیم برای ترک من از آلبانی در پایان ماه مارس گرفته شد، جایی که به من 15 روز فرصت دادید تا […]
نامه اعتراضی همسر غلامرضا شکری به ارگانهای دولتی و حقوق بشری آلبانی
به آقای سایمیر بوسنجاکو نام من لیری عباسی است، متولد تیرانا در تاریخ 29.03.1976، ساکن تیرانا. من همسر غلام شکری هستم و او در حال حاضر در کمپ کارچ است. اخیراً شما دستور ترک از طریق ریناس را داده اید که به معنای آلبانی را باید ترک کند و به ایران برود. این رفتن به […]
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت چهل و دوم
در قسمت قبل گفتیم که نیروها در قرارگاه کار مشخصی نداشتند.اصلی ترین کار سر و سامان دادن به وضعیت زرهی ها و خود نیروها بود. هنوز استقرار نیروها حل و فصل نبود.چرا که خیلی از ساختمانها در جریان بمبارانها تخریب و از بین رفته بودند. قرارگاه اشرف شرایط خاصی داشت. سقوط صدام حسین و حضور […]
نامه اعتراضی همسر علی هاجری به ارگانهای دولتی و حقوق بشری
ساجمیر بوسنیاک عزیز نام من التیسا بیلو است، متولد ارسک در تاریخ 1990/09/15، ساکن تیرانا، انتهای بلوار جدید. من، التیسا، از شما می خواهم که همسر من را از اردوگاه کارچ آزاد کنید. من با آقای علی هاجری 4 سال است که با هم زندگی می کنیم که یک فرزند هم داریم و به همین […]

