جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
رویای آزادی که به حقیقت پیوست 04 آذر 1404
به مناسبت سالگرد ازدواجم

رویای آزادی که به حقیقت پیوست

در مقطعی از زندگیم و لحظات و سنینی که می توانستند اوج شکوفایی و بهترین روزهای زندگی من باشند، در اسارت مجاهدین خلق بودم و آنها با القائات غیر انسانی و مغز شویی، جسم و روح من و سایر اعضا را تسخیر کرده بودند. این رویه شرایط زندگی در اسارت مرا از نظر فیزیکی و […]

خاطره ای از دوست عزیزم محمود دهقان 20 آبان 1404
به مناسبت درگذشت محمود دهقان

خاطره ای از دوست عزیزم محمود دهقان

اخبار و تصاویر مربوط به مراسم درگذشت محمود دهقان که در انجمن نجات آلبانی برگزار شده بود را که دیدم واقعا شوکه شدم. برایم باورپذیر نبود. انگار همین دیروز بود که از زندان اشرف 3 فرار کرد و من وقتی شنیدم که فرار کرده و خودش را از آن جهنم نجات داده، خیلی خوشحال شدم. […]

خفقان حاکم بر تشکیلات رجوی 10 آبان 1404
هدیه ای که محمد برای مرضیه خواننده درست کرد

خفقان حاکم بر تشکیلات رجوی

مدتی من به خاطر طراحی روی گچ و رنگ آمیزی با محمد محتشم در مناسبت های سازمان همکاری میکردم. محمد از لرستان بود. او سابق بر این فرمانده بود ولی بعد از کشته شدن زنش در عملیات فروغ کمی در خود بود و از مسئولین سازمان فاصله گرفته بود و سازمان هم همیشه او را […]

دزدی سازمان مجاهدین از مردم و ارتش عراق 29 مهر 1404
ماشین های نظامی را رنگ می کردند و به مردم روستا می فروختند

دزدی سازمان مجاهدین از مردم و ارتش عراق

در زمان بمباران کشور عراق توسط آمریکا و هم پیمانانشان، اوضاع عراق به شدت به هم ریخته و آشفته شده بود. هیچ امنیتی وجود نداشت و هرج و مرج همه جا را گرفته بود. ارتش عراق که عملاً شکست خورده بود، از هم پاشیده بود. ماشین ها و ادوات نظامی در جا به جای جاده […]

پیام محمود آسمان پناه برای حسین پورعبدالهی در کمپ آلبانی 22 مهر 1404
بی قراری های خواهرت فاطمه

پیام محمود آسمان پناه برای حسین پورعبدالهی در کمپ آلبانی

با سلام به دوست عزیزم حسین. امیدوارم که در سلامت کامل باشی و این نامه من را در سایت نجات ببینی. حسین جان، وقتی خواهرت را می بینم که در نبود تو چقدر بی تاب است و چقدر احساس دلتنگی می کند و وقتی می بینم که چگونه خودش را به آب و آتش می […]

دیدار محمد تورنگ با مسئول انجمن نجات کرمان 16 مهر 1404
با اهتمام خانواده بزرگ انجمن نجات، همه اسیران رجوی آزاد می شوند

دیدار محمد تورنگ با مسئول انجمن نجات کرمان

محمد تورنگ عضو نجات یافته از گروه جنایتکار مجاهدین خلق به همراه دخترش با مسئول انجمن نجات استان کرمان محمود آسمان پناه دیدار و گفتگو کرد. مسئول انجمن نجات کرمان ضمن خوش آمد به خانواده تورنگ پیرامون فعالیت های گسترده کانال خانواده بزرگ نجات توضیحاتی ارائه کرد. عضو نجات یافته فعالیت خانواده بزرگ نجات در […]

پیام محمود آسمان پناه به دوستان قدیمی در کمپ مانز مجاهدین خلق 30 تیر 1404

پیام محمود آسمان پناه به دوستان قدیمی در کمپ مانز مجاهدین خلق

سلام به دوستان قدیمی نمیدانم تا کی می خواهید به دروغهای این مسئولین مزدور و فریب کار و وطن فروش گوش دهید؟ بهتر نیست کمی تأمل کنید و به خودتان بیایید! بعد از این همه شعار سرنگونی دادن الکی و یا اینکه این بار رژیم ایران توسط آمریکا و اسرائیل ضعیف می شود و مردم […]

توصیه یک عضو جدا شده به مریم رجوی 03 تیر 1404

توصیه یک عضو جدا شده به مریم رجوی

خانم رجوی تو شدی مثل یک آفتاب پرست که در هر محیطی رنگ عوض میکنی. شاید بهتر باشد دست از این مزدوری های بی نتیجه ات برای این و آن برداری. کمی به عقب برگرد. به آن زمان که آمریکا به عراق حمله کرد و حامی شماها را که صدام حسین دیکتاتور بود سرنگون کرد […]

نشانه هایی از همکاری مجاهدین با دولت کودک کش اسرائیل 27 خرداد 1404

نشانه هایی از همکاری مجاهدین با دولت کودک کش اسرائیل

شاید برای مردم ایران کمی عجیب باشدکه دولت کودک کش اسراییل این اطلا عات دقیق داخل ایران را از کجابه دست می آورد؟! واقعیت این است که تاریخ دوباره در حال تکرار است. سازمان مجاهدین خلق با تلاش فراوان در حال تلاش است تا کارنامه ننگین خود را، سیاه تر از قبل کند و خیانت […]

ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت پنجم 25 اسفند 1403

ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت پنجم

در قسمت قبل گفتم به امیر چیزی نگفتم که یکی از خانواده های جداشده چی گفته ولی در مسیر برگشت به پایگاه ذهنم درگیر حرفهای آن خانواده بود. وقتی که به پایگاه رسیدیم بعد از گزارش کار به مسئول پایگاه پیش دوستم که از ایران باهم آمده بودیم رفتم و جریان را تعریف کردم. احمد […]

پیام محمود آسمان پناه به ایرج حسن زاده در کمپ آلبانی 19 اسفند 1403

پیام محمود آسمان پناه به ایرج حسن زاده در کمپ آلبانی

سلام به دوست عزیزم امیدوارم که حال شما خوب باشد. هر چند که میدانم در آن قرارگاه جهنمی رجوی کسی حال خوبی ندارد. چون من خودم روزی در کنار شماها بودم و روزی نبود که آرزوی مرگ نکنم که در آن تشکیلات مجبوربه نفس کشیدن هستم چه برسد که بقیه عمر و جوانی ام را […]

ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت چهارم 17 بهمن 1403

ادعاهایی که مرا در باتلاق مجاهدین انداخت – قسمت چهارم

در قسمت قبلی گفتم نمی توانستم بفهمم که چرا بعضی از جداشده ها هنوز برای سازمان کارمی کنند ولی بعضی ها هم نمی خواستند با سازمان ارتباطی داشته باشند. یک روز که داشتیم طبق معمول برای دادن بولتن می رفتیم امیر گفت یک کاری برای من انجام می دهی گفتم چه ؟! کاری اگر بتوانم […]

blank
blank
blank