سوال: بعد از 19 فروردین، سران فرقه رجوی دست به تبلیغاتی زدند،این برای اشرفیها چه پیامی دارد؟
چنانکه درجریان هستید مریم در فرانسه روز اول گفت: ای کاش من هم در اشرف بودم و با آنها شهید می شدم، فقط به این جمله نگاه کنید، مگر قبل از این مریم در اشرف نبود و قرار نبود جلودار ستون تا تهران باشد و یک مرتبه در فرانسه توسط پلیس فرانسه لو رفت و اگر پلیس فرانسه به اور مقر فرقه (سازمان مجاهدین) حمله نمی کرد ایشان هم مثل همسرش در مخفیگاهش پیام می داد و برای فریب می گفت من در کنار شما و با شما در مقابل نیروهای عراقی می جنگیدم. چنانکه در پیامی بعد از آتش بس و تسلیم شدن درمقابل نیروهای آمریکا، مریم پیام داد امروز شما به یک پیروزی دست یافتید و این از ثمره انقلاب درونی بود که مسعود به شما ارمغان داد و وظیفه ما و شما است که در مقابل رژیم، سنگرمان را حفظ کنیم و پیام من به خاطر موارد امنیتی از طریق شورای رهبری به شما صادر خواهد شد و تا آخر در کنار مسعود و در جوار میهن خواهیم ماند. این همان حرف های فریب دهنده مریم است این بار هم مریم در فرانسه به نیروها اینطور پیام داد که کاش من هم در آنجا شهید می شدم و با این کار می خواهد به نیروهای روحیه باخته کمی روحیه بدهد، اما باید دید که نیروهای موجود در اشرف بعد از اقدامات دولت قانونی عراق چه تصمیمی خواهند گرفت و انشاءالله در آینده نزدیک خواهیم دید که ازآن نفرات چقدر طرفدار مریم خواهند شد وخواهیم دید که ثمره انقلاب مریم چه بود انقلابی که سالها نفرات را در اسارت نگه داشته به طوری که حتی امروز هم باور ندارند که دنیا عوض شده و با همان اندیشه القاء شده در قرارگاه مانده اند. سوال: شما به عنوان یک نفر رها شده از این گروه آینده نفرات گروه را چطور ارزیابی می کنید؟
واقعیت این است که نفرات موجود در کمپ اشرف از 3 دسته تشکیل شده اند.
یک دسته نیروهای قدیمی هستند که اینها به لحاظ فکری مسعود را صد در صد قبول دارند و این القاء فکری به آنها باعث شده خودشان را به عنوان یک مجرم بدانند و این راه آنها را بسته است و بیشتر در افق رفتن به خارجه سیر می کنند، که شاید با رفتن به خارجه تازه متوجه می شوند که در یک دام و القای فکری بودند و دسته دوم به خاطر نداشتن پاسپورت و غیره اسیر این باند شده اند، چون هویتی در دست ندارند که بتوانند با آن در کمپ UN از خود دفاع کنند تا یک پناهندگی بگیرند و دسته سوم کسانی هستند که روزشماری می کنند تا از دست رجوی خلاص شوند و باید به اینها کمک کرد تا این 3 دسته دیدگاه خودشان را عوض کنند و به دنیای آزاد فکر کنند و نباید از موضع اینکه اینها در القای فکری غرق شده اند و باید زندانی کرد، نگاه کرد. باید به آنها کمک کرد تا از آن زندان ساخته دست رجوی خلاص شوند.
باید در یک جمله گفت: رجوی بعد از 3 دهه خیانت امروز به نیروهای خود هم رحم نکرده و آنها را برای کشته شدن در عراق نگه داشته تا شکست خودش رامتوجه دیگران کنند، چنانکه در پیام عید گفت: مبارزه ما را دیگران مهار کردند نه جمهوری اسلامی. سوال: به نظر شما رویکرد رهبران فرقه رجوی درخصوص مهلت و ضرب العجل دولت عراق چیست؟
ج: با وجود اینکه رهبران فرقه در بین نیروها گفته اند ما از این مکان به جایی نمی رویم و کسی هم نمی تواند اینجا را از ما بگیرد ولی به نظر می رسد رهبران فرقه برای رفتن به جایی دیگر خودشان را آماده می کنند چرا که ابتدا تلاش کردند از طریق صلیب سرخ محل کمپ اشرف را اجاره کنند، با این کار حقانیت مطالبت عشایر در خصورزمین کمپ اشرف اثبات و پوچی حرف های رجوی مبنی بر داشتن سند رسمی برای این کمپ به اثبات می رسد. به همین خاطر رجوی دست به دامن لابی ها شده تا از طریق لابی های اسرائیلی بر روی آمریکایی ها فشار بیاورد و آنها هم بردولت عراقی فشار بیاورند تا مدتی در عراق باقی بمانند و اگر حاکمیت دولت عراق را مردمی نگاه کنیم خواهیم دید که فشارها بی اساس خواهد بود و در موضع گیریها هم تا امروز اینطور بوده است و فشار بعدی از جامعه دیگر، جیره بگیرها هستند که آنها هم بعد از جداشدن 2 هزار نفر از این فرقه نمی توانند موضعگیری کنند پس رجوی هر چه تلاش کند بی اساس خواهد بود وهدر دادن زمان می باشد و این به نفع عراقیها است رجوی فقط می خواهد در عراق آن 3 هزار نفر را با فشاری روحی وشکنجه بکشتن بدهد تا کسانی که ناراضی هستند پای شان به خارج نرسد که مجددا انرژی خود را برای افشاگری هدر نکنند واین ماهیت تمام فرقه ها است واین فرقه هم می خواهد راه آنها را برود.