ملاقات پشت دیوار اشرف – قسمت سوم

چرا وقتی مریم رجوی در فرانسه دستگیر شد، همه باید در اشرف تک تک درخواست خودسوزی میدادند، اما اکنون که سی و چند نفر در عراق کشته شدند و خیلی ها زخمی شدند و بقیه نیز در معرض انواع خطرات هستند، چرا مریم و سایر شورایی ها حتی حاضر به اعتصاب غذا هم نشدند؟! چرا وقتی یک شخصیت سیاسی از شورایی ها به اشرف برای همدردی نیامدند؟ فقط از دور همه، ای وای و بیداد می کردند؟ بنظر شما این صحنه مسخره نیست؟

چرا کسی به اشرف برای حمایت نمی آید؟
اکنون روزی فرا رسیده است که بچه های داخل زندان اشرف، در خطرناکترین ایام به لحاظ سیاسی و فردی به سر می برند که انشاءا… با مساعدت های مسئولین ختم به خیر خواهد شد و خانواده ها در سلامتی کامل بچه هایشان را ملاقات کرده و آنها را از فرقه رجوی آزاد خواهند کرد.
اما برای اکثر ناظران این سئوال مطرح می شود که:
چرا وقتی مریم رجوی در فرانسه دستگیر شد، همه باید در اشرف تک تک درخواست خودسوزی میدادند، اما اکنون که سی و چند نفر در عراق کشته شدند و خیلی ها زخمی شدند و بقیه نیز در معرض انواع خطرات هستند، چرا مریم و سایر شورایی ها حتی حاضر به اعتصاب غذا هم نشدند؟! چرا وقتی یک شخصیت سیاسی از شورایی ها به اشرف برای همدردی نیامدند؟ فقط از دور همه، ای وای و بیداد می کردند؟ بنظر شما این صحنه مسخره نیست؟
چرا اکنون که اشرف و اشرفیان در خطر حمله مجدد دولت و ارتش عراق قرار دارند هیچ کدام از حامیان و مدعیان رجوی پا به عراق نمی گذارند و فقط از دور اعلام هواداری و جان نثاری می کنند؟
تنها کسانی که تمامی خطرات عراق و مسیر اشرف را در نظر نمی گیرند و به کمک بچه های زندانی در اشرف می شتابند، خانواده ها هستند. واقعاً جا دارد که به تمامی خانواده هایی که در این روزهای سخت، متحمل زحمت شده و از وقت و هزینه خود، خرج کرده و برای اهداف انسانی خود پا در این راه گذاشته و به ملاقات عزیزانشان به اشرف رفته و می روند، ستایش و تشکر کرد.
و اینجاست که باید به عمق رذالت و پستی رجوی پی برد که چقدر بخاطر امیال کثیفش حاضر است قربانی بگیرد. تمامی بچه های اشرف بدلیل خیانت های مکرر و پی در پی رجوی، علیرغم اینکه در یک جمع نسبتاً بزرگ زندگی می کنند، اغلب بعد از آزادی، می گویند: خود را زمانیکه در فرقه بودند تنها ترین و بی کس ترین فرد دنیا می دانستند!